دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 34 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
امروز که <جامعه حسابداران رسمی ایران> باید به مثابه کل واحدی تجلیگاه بهترین اندیشههای ناب حسابداری باشد، اختلاف نظر، تشتت آرا و تعدد جریانهای فکری در این جامعه بیش از هر زمان رخ نموده است.
تفاوت دیدگاه، تقابل آرا و کثرت نظرات گرچه ممکن است زمینه را برای وفاق و همکاری گروهی فراهم کند اما اگر ریشه در عملگرایی و تفکر انتزاعی داشته باشد آنگاه واقعبینی و درستاندیشی راه گم میکند و کمبودها، ضعفها، فرصتها و تواناییها بهدرستی شناخته نمیشوند و برخورد سطحی، سادهاندیشی، خودباوری، سرمستی کاذب و یا ناامیدی افراطی حاکم میشود.
نمیتوان نسبت به مسائلی که در اثر این بحران بروز کرده بیاعتنا بود. هیچچیز مضرتر و ضداصولیتر از کوششی نیست که از طریق عبارت پردازی برای رها ساختن گریبان خود از این مسائل میشود. برای دفاع از اصول و مبانی اساسنامه جامعه حسابداران رسمی و قواعد اساسی آن، هیچ چیز مهمتر از وحدت نظر و عمل بین کلیه حسابدارانی که به عمق بحران و لزوم یافتن راهکار برای آن آگاهند نیست.
واقعیت نشان میدهد که بحران فعلی که از جنبهای بیانکننده تفاوت شدید آراء و نظریات حرفهای-اجتماعی جامعه حسابداری از یکسو و وجود گرایشهای خود محور از سوی دیگر است، تمرکز خود را از لحاظ برنامهای بر حول مسئله کلیدی <اساسنامه> و ساخت تشکیلاتی جامعه قرار داده است. درک از محیط اجتماعی که در آن بهسر میبریم و حرکت و روند آینده حلقه کلیدی است که در پرتو شناخت علمی از آن میتوان به بحران فعلی پاسخی درخورداد.
اگرچه در دو سال اخیر نقد و انتقاد چه در قالب اصولی و چه متاسفانه در چارچوب کارکرد غیرحرفهای شدت گرفته اما در مجموع جامعه نسبت به گذشته حرکتی رو به پیشرفت داشته است. با این حال، هنوز به خاطر آنکه تمامی واقعیت و عمق بحران را درک نکردهایم و فقط بخشی از آن را بیان میکنیم، طبیعتاً قادر به ارائه راهحل علمی برای برونرفت از تنگنای موجود نیستیم.
آیا این اختلافات فقط از طریق <نقد و انتقاد> برطرف میشود؟ بهدیده ما نه ! اگر به فرض وجود، اختلاف نظردر جامعه را صرفاً به نبود توافق درباره سازوکارهای جامعه نسبت دهیم پس چرا حتی در بین کسانی که ظاهراً روی سازوکارهای جامعه توافق دارند، تفاوت نظر در مباحث اساسی همچنان باقی است و اگر صرفاً از طریق نقد آراء و تقابل نظریات میشد تشتت آرا را از بین برد، پس چگونه تاکنون جامعه حسابداری چنین دستاوردی نداشته است؟
تنها راهحل اصولی، حرفهای و علمی در چنین وضعیتی نقد و مجادله حرفهای بر روی مشی و برنامه است که میثاق جمعی حسابداران (اساسنامه) از درون چنین پروسهای بیرون خواهد آمد! و صد البته در شرایط طبیعی و متعارف جایگاه این مجادله حرفهای باید نشریات حرفهای همچون حسابدار و حسابرس وحسابدار رسمی باشد.
واقعیت این است که عملگرایی حاکم بر تفکر نظریهپردازان فعلی (که خود محصولی از نظریهپردازیهای عامیانه است) ما را بر آن میدارد تا، یا در زنجیره بههم پیوسته روابط علت و معلولی به پیش نرویم و یا، آنرا تا ریشه دنبال نکنیم. عملگرایی یکی از خصوصیات عمده تفکرات سنتی است که از بینش غیرحرفهای سرچشمه میگیرد؛ زمانی که جامعهای قادر نیست انحرافات گذشته و حال خود را واقعاً ریشهیابی کند.
متاسفانه متدولوژی غالب بر جامعه حسابداران رسمی ایران دچار انحرافات اساسی است که نهتنها از متدولوژی علمی حسابداری فاصله داشته بلکه فراتر از این، بیشتر به روشهای عامیانه نزدیک بوده تا به روشهای علمی و این نه سخنی گزاف بلکه توضیح علمی واقعیت موجود است. از سوی دیگر توضیح کاملتر این مطلب بدون توجه به بحران جهانی که در حرفه حسابداری روی داده و رابطه معینی که میان این دو وجود دارد نمیتواند صورت پذیرد. و این نیز به دو دلیل زیر متکی است:
اول آنکه حرفه حسابرسی در جهان در حال از سرگذراندن بحرانهای ناشی از جدایی استانداردهای بینالمللی، امریکایی و انگلیسی ، رویدادهای تقلب و فریب از نوع شرکتهای انرون و ورلدکام، وهمچنین برجسته شدن موضوع نظام راهبری بنگاه(Corporate governance) است؛
دوم آنکه روندهای اساسی موجود (در چندسال اخیر) در سطح جهان و ایران نشان مید هد که مسئله خطیر مسئولیتهای اجتماعی حسابرسان بهعنوان مسئله مبرم روز مطرح شده ولی متاسفانه در هیچکدام از این موارد نیز خود حسابداران و حسابرسان رهبری را بهدست نداشته اند.
ما قادر نخواهیم بود جامعه خود را متحول سازیم، جز از این طریق که در جهت نفی مشی و روشهایی که حرفه را ناتوان معرفی کرده حرکت نماییم. راهحل این نیست که نقطه نظرات سنتی را به کناری افکنیم و بهسادگی آن را مردود بشناسیم؛ چرا که فقط با مردود شناختن، از میدان بهدر نمیرود. نفی ما، نه نفی انکارگرایانه، نه نفی در ذهن بلکه باید نفی در عین باشد. جامعه حسابداری و بهویژه اعضای شورایعالی (براساس رسالتی که برعهدهدارند) باید خود را متحول سازند و آن هم در چارچوب تحول متدولوژیک در فرایند این بستر و بهاستناد ساختار تئوری حسابداری ؛ در غیراین صورت تمام راههای دیگر نه راه، بلکه بیراهه است.
نقطه انحراف آغازین تفکرات بسیاری دوستان در جامعه حسابداری این بوده که روش منطقی- قیاسی را در تبیین اساسنامه حاکم کردند. این روش همان نقشی را در زندگی دارد که خط مماس در مقایسه با منحنی دارد. انتظار ما این است که قیاس (که عمدتاً فعالیتی ذهنی است) در مطالعه خود ذهن (یعنی در روانشناسی) و در مطالعه رفتاری که در آنها تفکر، شرط پیشین عمل است، مثلاً در اقتصاد و سیاست، موفق باشد؛ ولی عکس این امر صادق است: معلوم شده است که در روانشناسی و علوم اجتماعی، قیاس، راهنمای ضعیفی است، در صورتی که در مطالعه و بررسی بر روی امور لایعقل (مثل مواد معدنی، اجسام فضایی، و ملکولها)، قیاس ریاضی، که از مشاهده کمک گرفته باشد، موفق میشود. آیا این نمیرساند که قیاس فعالیتی است که تابع خواص موجودات بیجان است، خواصی که از کیفیات موجود زنده نیستند، در حالی که جامعه حسابداران و ماموریت حسابداران رسمی پدیدههای زنده و تاثیرگذار هستند؟
چگونگی تکامل و کلاً سیر تسلسلی تکاملی جوامع بشری نشان میدهد که هستی را میبایست بدان صورتی توضیح داد که واقعاً هست و بدان طریق تغییر داد که قوانین تغییر و تکامل آن حکم میکند و بدون شک چنین حرکتی در جامعه حسابداران رسمی ایران نیز جز از طریق اتکا بر بینش و دانش تئوری حسابداری وبه طریق اولی دانایی بر فلسفه شناخت اقتصادی امکانپذیر نیست.
با نگاهی به سیمای کنونی جامعه حسابداری ایران نمودهای واقعی یک بحران علمی-حرفهای فراگیر را بازخواهیم یافت. تشتت عمیق نظرگاههای حرفهای، عقب ماندن از تبیین رفتار حسابداری در نظام اقتصادی کشور، نبود راهبران حرفهای در جامعه، که همه گروههای موجود در جامعه در مقابل جایگاه حرفهای این رهبران وحدت نظر داشته باشند (مشابه شادروان سجادینژاد، مرحوم عرفانی و...)، همگی موید و نشانههای شکنندگی و بحران است. اکنون جامعه حسابداری ایران فاقد تاکتیک و استراتژی معین و منطبق با ویژگیهای عصر جدید است و بالطبع فاقد اساسنامه واجد شرایط و رفتار حرفهای مناسب است.
بدون کنار گذاشتن دیدگاهها و نظرگاههایی که ریشه در عوامگرایی دارد تا منطق علمی، قادر به تدوین اساسنامه و به تبع آن مادیت بخشیدن به رهبری جامعه حسابداران در راستای وظایف خود نخواهیم بود و تنها مسیری که ما را به تدوین برنامههای پیشبرنده هدایت میکند برخورد حرفهای-علمی به قضایای درون و برون جامعه حسابداری است.
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 28 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
فهرست مطالب :
عنوان :
مقدمه ................................ 1
مالیات بردر آمد املاک ............... 2
شرح طبقه اول طبقه دوم طبقه سوم..... 16
اموال خارج از مالیات ............... 17
نتیجه گیری ......................... 29
منابع .............................. 30
مقدمه
در صورتی که اشخاصی از نظر قانون مشمول مالیات شوند در بر گیرنده عموم افرادی است که چه از دارایی های خود درآمد بدست می آورند و چه از درآمدهای خود و چه مقیم ایرام باشند و چه مقیم خارج نهایت اینکه از نظر قانون طوری پیش بینی شده است که جائی خالی و سوال که دارای اشکال باشد وجود ندارد. بدین لحاظ ابتدا اشخاص مشمول مالیات را ماده یک قانون مالیاتهای مستقیم در بند 5 به شرح ذیل مشخص نموده:
بنابراین قانون از دو منبع مالیات اخذ می نماید.
مالیات بردرآمد املاک
ماده 52- درآمد شخص حقیقی یا حقوقی ناشی از واگذاری حقوق خود نسبت به املاک واقع در ایران پس از کسر معافیتهای مقرر در این قانون مشمول مالیات بردرآمد املاک میباشد.
ماده 53- درآمد مشمول مالیات املاکی که به اجاره واگذار میگردد عبارتست از کل مال الاجاره اعم از نقدی و غیر نقدی پس از کسر بیست و پنج درصد بابت هزینه ها و استهلاکات و تعهدات مالک نسبت به مورد اجاره. درآمد مشمول مالیات در مورد اجاره دست اول املاک مورد وقف یا حبس بر اساس این ماده محاسبه خواهد شد. در رهن تصرف،راهن طبق مقررات این فصل مشمول مالیات خواهد بود. هرگاه موجر مالک نباشد درآمد مشمول مالیات وی عبارتست مابهالتفاوت اجاره دریافتی و پرداختی بابت ملک مورد اجاره. حکم این ماده در مورد خانه های سازمانی متعلق به اشخاص حقوقی در صورتیکه مالیات آنها طبق دفاتر قانونی تشخیص شود جاری نخواهد بود.
تبصره 1- محل سکونت پدر یا مادر یا همسر یا فرزند یا اجداد و همچنین محل سکونت افراد تحت تکفل مالک اجاری تلقی نمی شود مگر این که به موجب اسناد و مدارک ثابت گردد که اجاره پرداخت می شود. در صورتی که چند واحد مسکونی محل سکونت مالک و یا افراد مزبور باشد یک واحد برای سکونت مالک و یک واحد مسکونی برای هر یک از افراد مذکور به انتخاب مالک از شمول مالیات از این بخش خارج خواهد بود.
تبصره 2-املاکی که مجانا در اختیار سازمانها و موسسات موضوع ماده 2 این قانون قرار می گیرد غیر اجاری تلقی میشود.
تبصره 3-از نظر مالیات بردرآمد اجاره املاک هر واحد آپارتمان یک مستغل محسوب میشود.
تبصره 4-در مورد املاکی که با اثاثه یا ماشین آلات به اجاره واگذار میشود درآمد ناشی از اجاره اثاثه و ماشین آلات نیز جزء درآمد ملک محسوب و مشمول مالیات این فصل میشود.
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 14 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
کنترل های داخلی:
سیاست ها و روش های تدوین شده توسط واحد تجاری جهت تأمین اطمینان نسبی از دستیابی از اهداف سازمانی واحد تجاری و در واقع برای دست یابی به اهداف مدیریت در جهت حصول اطمینان از رعایت رویه های مورد نظر مدیریت، حفاظت از دارایی ها، پیشگیری و کشف تقلبات و اشتباهات دقیق و کامل بدون مدارک حسابداری و تهیه به موقع صورت های مالی قابل اعتماد.
سیستم کنترل داخلی به مدیریت در جهت قابلیت اتکا لازم اطلاعات حسابداری که جهت اخذ بسیاری از تصمیمات تجاری هستند، اطمینان نسبی می دهد. در واقع تصمیمات مدیریت به صورت رویه های شرکت در می آیند و این رویه ها باید به مقام قسمت های شرکت ابلاغ و اجرای آن به طور منظم پیگیری شود تا موثر باشند.
سیستم کنترل داخلی نسبت به رعایت رویه های پوشیده اطمینان لازم را به وجود می آورد. کنترل های داخلی برای حسابرسان نیز دارای اهمیت زیادی است چراکه حسابرسان به کیفیت کنترل های داخلی بیشتر از هر عامل دیگری برای تعیین نحوه ی رسیدگی هایشان توجه می نمایند.
کنترل های داخلی حسابداری در برابر کنترل های داخلی اداری:
کنترل های داخلی حسابداری، کنترل هایی هستند که به طور مستقیم و قابلیت اتکاء مدارک حسابداری و صورت های مالی اثر دارند. به عنوان مثال:
تهیه صورت مغایرت بانکی توسط فردی مستقل از مسئول وجوه نقد شرکت یک کنترل داخلی حسابداری است که احتمال در انعکاس مطلوب وجوه نقد در صورت های مالی را افزایش می دهد. اما برخی از کنترل ها در واحدهای تجاری وجود دارند که بر صورت های مالی تأثیری ندارند و یا تأثیرات اندک است. این گونه کنترل ها را کنترل های داخلی اداری می نامند که توسط مدیریت جهت دستیابی به کارآیی عملیاتی و رعایت رویه های مقرر در دوایر و قسمت های مختلف سازمان برقرار کرده اند.
طبق استانداردهای حسابرسی، حسابرسان تنها باید به آن گروه ازکنترل های داخلی توجه کنندکه برای پیشگیری یا کشف موارد رویة نادرست صورت های مالی طراحی شده است. رسیدگی به ساخت / کنترل داخلی برای مقاصد حسابرسی صورت های مالی شامل 3 عنصر زیر است: 1- محیط کنترلی 2- سیستم حسابداری 3- روش های کنترلی
محیط کنترلی:
شامل نگرش کلی، هوشیاری و اقدامات مدیریت در مورد سیستم کنترل داخلی و میزان اهمیت آن در امور اقتصادی است.
محیط کنترلی اثر بخشی روش های خاص کنترلی داخلی را تحت تأثیر قرار می دهد.
عوامل محیط کنترلی شامل طرز تفکر مدیریت و نحوه ی اجرایی آن یک طرح منطقی. سازمان روش های موثر مدیریت نیروی انسانی یک سیستم پیش بینی های مالی و بودجه یک واحد حسابرسی داخلی و یک کمیته ی حسابرسی فعال و همچنین آثار عوامل خارجی مانند قوانین و مقررات لازم الاجرا.
یکی از عوامل محیط کنترلی به عنوان بخشی از سیستم کنترل های داخلی طرح سازمان است که به تفویض اختیار، تقسیم وظایف بین کارکنان اشاره دارد با تفکیک مسئولیت های صدور جواز معاملات، دفترداری معاملات و نگهدای و حفاظت از دارایی ها تأکید می نماید.
یک طرح سازمانی خوب باید، علاوه بر بهبود سیستم کنترل داخلی موجب کارآیی بیشتر عملیات نیز بشود زمانی که 2 یا چند دایره در انجام شدن هر معامله ای دخالت دارند کار هر دایره توسط دایره های دیگر بررسی می شود در این حالت در هر دایره این انگیزه به وجود خواهد آمد که نحوه ی عمل موثرتری را از سایر دوایر بخواهد از لحاظ تفکیک مسئولیت هیچ فرد یا دایره ای نباید به تنهایی عهده دار انجام دادن تمامی مراحل یک معامله باشد از طرف دیگر شیوه های مدیریت نیروی انسانی و سیاست های مربوط به استخدام پرسنل تأثیر عمده ای بر موثر بودن محیط کنترلی دارد به نوعی که می توان گفت موثر بودن محیط کنترلی به ویژگی های کارکنان آن محیط بستگی دارد.
حسابرسی داخلی:
یکی دیگر از ارکان اساسی محیط کنترلی حسابرسی داخلی است که وظیفه ی آن پی جویی و ارزیابی سیستم کنترل داخلی و کارآیی هر یک از بخش های واحد تجاری در انجام دادن وظایف محول گزارش یافته خود و ارائه پیش نهادهای اصلاحی به مدیریت ارشد است حسابرسان داخلی مسئول اجرای روش های روزمره ی کنترل مانند تهیه ی صورت مغایرت بانک، تطبیق حسابهای معین یا کل و یا کنترل صحت محاسبات فاکتورها نیستند بلکه آن ها با طراحی و اجرای روش های رسیدگی که کارآیی تقریباً تمام جنبه های عملیاتی شرکت را آزمون گر سطرح بهتری از کنترل داخلی را به وجود می آورد.
تمایز بین حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل:
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 9 |
وظایف کمیته فنی حسابرسی
وظایف کمیته فنی:
الف - پیشنهاد سیاستهای کلی سازمان در زمینه امور فنی و حرفهای به مراجع ذیصلاح جهت بررسی و تصویب .
ب - پیشنهاد برنامههای امور فنی و حرفهای در چارچوب سیاستهای کلی و مقررات سازمان ( مشتمل بر برنامهریزی برای مدیریت تدوین استانداردها ومدیریت بررسیهای فنی و حرفهای) و ارائه آن به مراجع ذیصلاح جهت تصویب .
پ - تدوین استانداردهای ( اصول و ضوابط) حسابداری و حسابرسی بمنظور رفع تنگناهای موجود و تأمین نیازهای کشور با بکارگیری مدیریت تدوین استانداردها و ارائه آنها به مراجع ذیصلاح سازمان .
ت- تهیه دستورالعملها ، فرمها ، برنامهها و بخشنامههای حرفهای ( مشتمل بر پاسخ سئوالات حرفهای همکاران و واحدهای مورد رسیدگی ) با بکارگیری مدیریت بررسیهای فنی و حرفهای و ارائه آنها به مراجع ذیصلاح سازمان .
ث- هدایت و نظارت بر برگزاری سمینار ، سخنرانی و جلسات توجیهی فنی و حرفهای که در چارچوب سیاستها و برنامههای مصوب بمنظور دستیابی به اصول و ضوابط مورد قبول(استانداردها) تشکیل میشود .
ج - بررسی و تائید نشریات ، جزوات ، مقالات و سایر مطالب در زمینه امور فنی و حرفهای که بعنوان نظر رسمی سازمان منتشر میگردد.
چ - همکاری و هماهنگی با کمیته آموزش درمورد مسائل فنی و آموزشی .
چ - تنظیم و ارائه گزارشات عملیات و صورتجلسات خود به هیئت عامل و هیئت عالی نظارت .
خ - سایر امور فنی و حرفهای ارجاع شده ازطرف هیئت عامل سازمان .
وظایف دبیر کمیته فنی حسابرسی
وظایف دبیر کمیته :
دبیرکمیته عهدهدار وظایف زیر خواهد بود :
الف – تنظیم و ثبت موضوعات ارجاع شده به کمیته .
ب – تنظیم دستور جلسات و ارائه آن به اعضا پس از تائید رئیس کمیته و پیگیری مستمر و بموقع جلسات کمیته .
ج – تهیه متن صورتجلسات و اخذ امضاء از حاضرین
د – ارتباط دائم با اعضای کمیته ، کارکنان سازمان و سایر اشخاص در زمینه مسائل فنی .
ه - سایرامور مربوط به کمیته .
تبصره –دبیرکمیته از خدمات افراد دیگری در زمینه اجرای وظایف فوق زیر نظر خود استفاده خواهد نمود
خلاصه قانون SARABANES- OXLEY
- مدیرعامل ، مدیر مالی ، کنترلر و رئیس حسابداری تا یکسال قبل از انجام حسابرسی نباید در استخدام حسابرس بوده باشند .
- مدیران ارشد و مدیران رده بالا نمی توانند از شرکت وام بگیرند .
- هیئت مدیره و مدیران اجرایی باید معاملات سهام خود را تا قبل از دومین روزکاری . افشا کنند .
- فروش اوراق بهادار شرکت توسط مدیران ارشد و مدیران رده بالا در زمانی که اعضای صندوق بازنشستگی نمی توانند به اینکار مبادرت کنند . مننوع است .
- مدیر عامل و مدیر مالی ملزم اند بیانه ای شامل تاییدیه ی صحت صورت های مالی و افشاهای مندرج در آن و منصفانه بودن آن . صادر کنند .
- SEC ملزم شده که روش حسابداری شرکت ها را از لحاظ کفایت و مناسبت بررسی کند .
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 31 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
مقدمه
تا پایان قرن هجدهم میلادی، واحدهای انتفاعی یا به صورت مؤسسات انفرادی و یا به صورت شرکتهای غیر سهامی یعنو با مالکیت چند نفر شریک تأسیس میگردیدند. به علت اوضاع مساعد سیاسی در اروپا در قرن هفدهم و هجدهم و پیشرفت علوم، مخصوصاً علوم تجربی و استفاده کاربردی از آنها در معیشت افراد بشر، مثلاً در کشاورزی، استفاده از ماشین تخمپاشی و استفاده از نیروی بخار در ماشینها همگی باعث پیدایش انقلاب صنعتی در جهان که در اواخر قرن هجدهم شروع شده و همچنان تداوم یافته، گردیده است.
همزمان با پیشرفت علوم تجربی، کشورهای اروپایی معروف ، شروع به گسترش قلمرو تجارتی خود نموده و علاوه بر تسلط بر بازارهای اروپایی دیگر، مستعمرات خود را بسط و توسعه دادند، در نتیجه عوامل فوق، سرمایهداران برای استفاده بیشتر به فکر استفاده از پولهای اندک مردم افتاده و اقدام به تأسیس شرکتهای سهامی کردند و بدین ترتیب در سال 1830 میلادی اولین شرکت سهامی به کار انداختن سرمایههای نقدی در مقیاس وسیعتر به منظور کسب سود بیشتر و حفظ سرمایههای افراد میباشد، زیرا در شرکتهای غیر سهامی و مالکیت فردی میزان سرمایه به کار انداخته شده کم و از طرفی ریسک از بین رفتن سرمایه مالکین آن بیشتر میباشد. در صورتی که در شرکتهای سهامی میزان سرمایه و تعداد مالکین شرکت میتواند خیلی بیشتر از شرکتهای غیرسهامی میباشد و خطر از بین رفتن سرمایه نیز اولاً کاهش یافته و ثانیاً باعث از بین رفتن تمام سرمایه اشخاص نمیگردد. بدیهی است که تأسیس شرکتهای سهامی به دلیل مزایای متعددی که نسبت به سایر شرکتهای دیگر دارد سال به سال افزایش یافته و از طرف دیگر شرکتهای سهامی تکامل یافته و امروزه شرکتهای سهامی عام که در تمام دنیا مهمترین شرکتها را تشکیل میدهند، تبلور تکامل شرکتهای سهامی میباشند.
تعریف شرکت سهامی
شرکت سهامی شرکتی است که سرمایه آن به سهام تقسیم شده و مسئولیت صاحبان سهام محدود به مبلغ اسمی سهام آنهاست.
انواع شرکتهای سهامی
تقسیمبندی شرکتهای سهامی از نظر قانون تجارت به شرح زیر است:
الف) شرکت سهامی عام: شرکتهایی که مؤسسین آنها قسمتی از سرمایه شرکت را از طریق فروش سهام به مردم تأمین می کنند، شرکت سهامی عام نامیده میشود.
ب) شرکت سهامی خاص: شرکتهایی که تمام سرمایه آنها در موقع تأسیس توسط مؤسسین تأمین گردیده است، شرکت سهامی خاص نامیده میشود.
حقوق صاحبان در شرکتهای سهامی
منافع متعلق به صاحبان واحد تجاری از طریق محاسبه تفاوت بین داراییها و بدهیها اندازهگیری میشود. به همین دلیل، حقوق صاحبان سهام در یک واحد تجاری را منافع و علایق باقیمانده نیز تعریف کردهاند. حقوق صاحبان سهام بیانگر انباشت خالص آورده صاحبان سرمایه به اضافه منافع ثبت شدهای است که باقی مانده است. حقوق صاحبان سهام به عنوان منافع باقی مانده جدا از داراییها و بدهیها واحد تجاری نیست بلکه معادل خالص داراییهاست. مبلغ حقوق صاحبان سهام ثابت یا مشخص نیست بلکه میزان آن به قابلیت سودآوری واحد تجاری بستگی دارد. چنانچه واحد تجاری سودآور باشد حقوق صاحبان سهام افزایش مییابد و در غیر این صورت کاهش مییابد.
حقوق صاحبان سهام در شرکتهای سهامی عموماً از اجزاء زیر تشکیل میشود:
هنگام تهیه ترازنامه در صورت وجود صرف سهام مبلغ آن با سرمایه قانونی جمع شده و از جمع آن سرمایه پرداخت شده حاصل میگردد.
صرف سهام
صرف سهام معمولاً در اثر موارد زیر حاصل میشود:
تقسیم سود (سود (زیان) انباشته)
حساب تقسیم نشان دهنده انباشت سود در شرکتهای سهامی منهای مبلغی که به عنوان سود سهام بین سهامداران تقسیم شده و اندوختهها میباشد. سود در پایان هر دوره مالی به حساب تقسیم سود منتقل میگردد.
حقوق مکتسبه در رابطه با تملک سهام
اگر شرکتی فقط دارای یک نوع سهام باشد، صاحبان سهام معمولاً از حقوق مشخصی که در رابطه با نسبت سهام آنها میباشد برخوردارند که عبارتند از:
سهام عادی و سهام ممتاز
فهرست :
مقدمه 1
تعریف شرکت سهامی 2
انواع شرکتهای سهامی 2
حقوق صاحبان در شرکتهای سهامی 2
صرف سهام 3
تقسیم سود (سود (زیان) انباشته) 4
حقوق مکتسبه در رابطه با تملک سهام 4
سهام عادی و سهام ممتاز 5
خصوصیات سهام ممتاز 5
سهام ممتاز جمع شونده و سهام ممتاز غیر جمع شونده 5
سهام ممتاز قابل تبدیل 8
سهام ممتاز قابل مطالبه 8
سهام ممتاز قابل بازخرید 9
عملیات حسابداری مربوط به تشکیل شرکت 9
حسابهای دفتر کل برای سرمایه 10
ثبت عملیات سهام نقدی در دفتر روزنامه 11
کسر سهام 11
تعهد پرداخت قسمتی از مبلغ سهام 12
عدم پرداخت تعهد توسط صاحبان سهام 13
ماهیت حساب تعهد صاحبان سهام 14
سهام غیر نقدی 14
انتشار سهام به صورت مجموعه 15
روش تفاضلی 16
روش ارزش اسمی 17
ایجاد محدودیت در سود قابل تقسیم 18
سود سهام 18
سود نقدی 19
سود غیر نقدی (دارائیهای غیر نقدی) 20
سود سهمی (سهام جایزه) 22
پاره سهم 24
اطلاعات اضافی 25
سود سهام تصفیه 26
سود تعهد شده 27
سود به نسبت هر سهم هر سهم 29
سود اولیه هر سهم 30