مرجع فایل های تخصصی

وبلاگ برای دسترسی هم وطنان به فایل های مورد نیاز آنها در تمامی زمینه های علمی، پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه، علوم انسانی و ... طراحی گردیده است.

مرجع فایل های تخصصی

وبلاگ برای دسترسی هم وطنان به فایل های مورد نیاز آنها در تمامی زمینه های علمی، پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه، علوم انسانی و ... طراحی گردیده است.

معرفی و دانلود فایل کامل چارچوب مبانی نظری و پیشینه پژوهش اضطراب

چارچوب مبانی نظری و پیشینه پژوهش اضطراب
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 33 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
چارچوب مبانی نظری و پیشینه پژوهش اضطراب

فروشنده فایل

کد کاربری 7901

مشخصات این متغیر:

منابع: دارد

پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی

تعداد صفحه: 20صفحه

نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

مبانی نظری اضطراب

اضطراب

اضطراب به منزله ی بخشی از زندگی انسان،در همه ی افراد در حدی اعتدال آمیز وجود دارد و در این حد،به عنوان پاسخی سازش یافته تلقی می شود،اما اگر از این حد خارج شود و جنبه ی مزمن و مداوم بیابد به منزله ی شکست و سازش نایافتگی تلقی می گردد(دادستان،1380).

اضطراب،احساس رنج آوری است که با یک موقعیت ضربه آمیز کنونی یا با انتظار خطری به شی ء نامعین وابسته است(دادستان،1380).

اضطراب یک حالت نگرانی و دلشوره است که با ترس پیوند دارد.موضوع اضطراب،مانند خطری مبهم یا یک رویداد احتمالی ناگوار،معمولا نا مشخص و اختصاصی تر از موضوع ترساست (بال ترجمه ی مسدد،1379).

از نظر سولیوان (1974)اضطراب انعکاسی از تنش درونی است ؛در حالی که ترس سازو کاری است که بر پایه ی رویارویی با خطرات واقع بینانه تر خارجی به کار می رود(بال ترجمه ی مسدد،1379).

از نظر آدلر2(1929، به نقل از آزاد،1376)اضطراب در رویارویی شخص با خود و دیگران؛در ارتباط با احساس حقارت و نحوه جبران آن مطرح می شود.

هورنای3(1948)اضطراب ناشی از تجارب گذشته و نحوه ی ارضای نیازهای شخصی و فرمهای تشخیصی افراد را،مطرح می کند.اریکسون4 (1963) با اتکا روی آموزش اعتماد و محبت و احساس امنیت در دوران کودکی اضطراب را روشن کرده و معتقد است که کودکانی که از ابتدا امنیت را تجربه نکرده اند در مقابل دیگران با اضطراب و نا امنی روبرو می شوند(به نقل از آزاد، 1376).

نظریه های اضطراب

نظریه روان تحلیل گری

فروید (1923)معتقد است که اضطراب هشدار و تهدیدی است علیه «خود» که از فشار یک تمایل یا خواسته غیر منطقی ناشی می شود و در صدد وارد شدن به حیطه آگاهی ،جهت تخلیه بار هیجانی می باشد.این فشار از طرف ناخوداگاه خود را به استفاده کردن از جهت مقابله با سائق های نامعقول وادار می نماید(دادستان،1371).

نظریه رفتار گرا

اضطراب را واکنشی می داند که بر اساس قوانین یادگیری،قابل توجیه است.مشکلات رفتاری به منزله ی الگوهایی از پاسخ نامناسب نگریسته می شوند که احتمالا با شرایط محرک بیزار کننده،آموخته می شوند؛ و به علت این که در زمینه کمک به فرد برای اجتناب از پیامدهای نامطلوبکارایی دارند؛ حفظ می شوند.بر اساس این دیدگاه،بسیاری از حالات غیر روانی،پاسخ های شرطی هستند که به نحوی تقویت می شوند و ادامه می یابند(پور افکاری،1368).

نظریه شناختی

مفاهیم شناختی حالتهای اضطرابی،حاکی از آن است که الگوهای تفکر اشتباه آمیز،مسخ شده و ویرانگر،با رفتارهای سازش نایافته و اختلالهای هیجانی همراه است.از این دیدگاه افراد مضطرب،میزان خطر و احتمال آسیب دیدن را در یک موقعیت خاص بیش از حد و توانایی خود را ،کمتر از حد،برآورد می کند.کلی2برنقش برداشتهای شخصی،به عنوان علل واکنشهای هیجانی تاکید می کند و معتقد استاضطراب ، نتیجه شناخت عدم کفایت و عدم لیاقت در سیستم سازه های فرد می باشد ؛و زمانی که یک سازه از ارایه معنی و مفهوم برای یک تجربه شخصی عاجز می ماند، اضطراب و احساس گناه در فرد به وجود می آید(جمالفر1373).ساراسون3 (1989)بر این عقیده است که وقتی بفهمیم نظام ساختارهای ما،از عهده مشکلی که داریم برنمی آید ؛احساس اضطراب می کنیم(دادستان، 1374).

نظریه انسان گرایی

در این نظریه ،اضطراب به عنوان همراهی هیجانی،گاهی فوری از طبیعت پرهرج و مرج ناقص و بی معنی دنیایی است که در آن زندگی می کنیم و موفقیتهایی که اضطراب را در فرد برمی انگیزانند معمولا یک جنبه ای از انتخاب را همراه خود دارند.آزادی برای انتخاب،به دلیل احتمال خطا یا انتخاب کمترعاقلانه می تواند اضطراب برانگیز باشد.توجه دیگران در انتخاب کردن ،تاثیر مهمی دارد و اضطراب می تواند نتیجه ای از تنش میان آزادی و ملازماتی باشد که در گروه یا زمینه اجتماعی که فرد در آن زندگی می کند وجود دارد،(نویز و باروز1988، به نقل از دادستان، 1374).



اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل چارچوب مبانی نظری و پیشینه پژوهش اعتماد به نفس

چارچوب مبانی نظری و پیشینه پژوهش اعتماد به نفس
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 64 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
چارچوب مبانی نظری و پیشینه پژوهش اعتماد به نفس

فروشنده فایل

کد کاربری 7901

مشخصات این متغیر:

منابع: دارد

پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی

تعداد صفحه: 29صفحه

نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

اعتماد به نفس عبارتست از احساس ارزشمند بودن، این حس از مجموع افکار، احساسات و عواطف فرد در طول زندگی ناشی می شود (بین و کلمز[1]، 2005،ص26). اعتماد به نفس افراد در هر جامعه ای به طور مستقیم به سیستم و قوانین اجتماعی بر می گردد و فرهنگی که در خانواده رسوخ و فرد در آن رشد کرده است. بدون شک اولین نهادی که اعتماد به نفس فرد را بالا می برد، خانواده و والدین هستند (اقلیما، 1391). اعتماد به نفس داشتن، یعنی باور قلبی به این که فرد توانایی انجام هر کاری را که بخواهد دارد، این احساس زاییدۀ تعهد هر انسان نسبت به خودش است و باور شخصی فرد را به عنوان یک انسان نشان می دهد. اعتماد به نفس پایه و اساس یک شخصیت شاد است و باعث می شود که فرد نسبت به توانایی ها و محدودیت های خود شناخت داشته باشد و در اثر کنترل افکار و احساسات، سازش و تمدد اعصاب برای وی به وجود می آید. احساس ارزشمندی از توانایی های خود عزت نفس نامیده می شود، بطور کلی ارزیابی هایی که فرد از خود می کند عزت نفس او را تشکیل می دهد. همچنین عزت نفس درجه تصویب، تأیید و ارزشمندی است که شخص نسبت به خود احساس می کند (بیابان گرد، 1382).

2-2-2-2- عزت نفس از دیدگاه های مختلف :

2-2-2-2-1- عزت نفس از دیدگاه مازلو

عزت نفس در سلسله نیاز های مازلو در ردیف چهارم هرم قرار دارد. برآورده شدن نیاز به عزت نفس به شخص اجازه می دهد تا نسبت به قابلیت، ارزشمندی و کارآمدی خود احساس اطمینان کند. عزت نفس از نظر مازلو زمانی پدیدار می گردد که فرد احساس کند مورد محبت قرار گرفته و از احساس تعلق برخوردار شده است. مازلو اشاره می کند که عزت نفس، اگر قرار است اصالت داشته باشد باید بر ارزیابی واقع گرایانه توانایی ها و شایستگی های شخص و بر احترام واقعاً درخور از سوی دیگران باشد. پژوهش در زمینه عزت نفس، دیدگاه مازلو را در این مورد که اشخاص با عزت نفس قوی دارای احساس قوی تری از خود ارزشمندی، اعتماد به نفس و کفایت هستند و شایسته تر و کاراتر از افرادی با عزت نفس ضعیف هستند، تأیید می کند. اشخاصی که از نظر عزت نفس قوی هستند، ظاهراً در بسیاری از موقعیت ها بهتر عمل می کنند (شولتس، 1984).

2-2-2-2-2- عزت نفس از دیدگاه راجرز

به نظر راجرز و سایر نظریه پردازان، خود شکوفایی عزت نفس بالا، جنبه مهمی از خودپنداره است و با سازگاری فرد ارتباط دارد. به گفته آنها، افراد برخوردار از کارکرد آرمانی، خود را با تمام نقاط قوت و ضعف می پذیرند. البته این دیدگاه ممکن است بعضی را دچار سوء تفاهم کرده و عزت نفس مفرط ایجاد کند که ممکن است به غرور منجر شود. پژوهش ها، باور راجرز را در این مورد که رفتار والدین می تواند خودانگاره کودک را تحت تأثیر قرار دهد، تأیید می کند. والدینی که روابط خوبی با یکدیگر دارند و درجه پذیرش بالایی نسبت به فرزندان خود دارند و روش های فرزند پروری دموکراتیک اتخاذ می کنند، عزت نفس بالاتر و امنیت هیجانی بیشتر در کودک ایجاد می کنند تا والدینی که با یکدیگر دچار تعارض هستند و همچنین ناپذیرا بوده و روشهای تربیتی استبدادی به کار می گیرند (بالدوین، 1998، به نقل از هوشمندی، 1388).




اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل پیشینه پژوهش مدیریت

پیشینه پژوهش مدیریت
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 81 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 43
پیشینه پژوهش مدیریت

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 43صفحه
نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

مدیریت در مفهوم کلی و عام آن، به گونه ها و با دیدگاه های متعدد تعریف شده است. به طوری که باید گفت به تعداد نویسندگان این رشته، از مدیریت تعریف به عمل آمده است. با این همه اندیشمندان مدیریت در یک نکته اتفاق نظر دارند و آن، اداره کردن سازمان با استفاده صحیح و منطقی از منابع انسانی و مادی برای رسیدن به هدف سازمان می باشد ( قرائی مقدم، 1382).

از مدیریت تعاریف متعددی ارائه شده است و عمدتاً آن را شامل « برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت و رهبری، کنترل و نظارت » دانسته اند، اما با توجه به تحولات چند ساله اخیر و نظر به اینکه توجه به اخلاقیات و منابع انسانی در مدیریت امروز جایگاه خاصی پیدا کرده است، تعریف زیر برای مدیریت در شرایط حاضر، مناسبتر به نظر می رسد. از نگاه برخی صاحبنظران، مدیریت ترکیبی از علم و هنر برای پدید آوردن محیطی مناسب می باشد که در آن همفکری و همکاری با دیگران به منظور شکل دادن به فرایندی کارساز امکانپذیر می گردد و همچنین طی آن، استفاده بهینه از منابع، برای عرضه خدمات یا کالاهایی قابل رقابت، جهت جلب رضایت متقاضیان آنها، با پرهیز از بروز هرگونه عواقب نامطلوب تحقق می یابد ( رحمان سرشت، 1384 ).

« کیمبل وایلز» در تعریف مدیریت و رهبری آموزشی می گوید: « رهبری آموزشی عبارتست از یاری و مدد به بهبود کار آموزشی و هر عملی که بتواند معلم را یک قدم پیش تر ببرد». همچنین به نظر او نقش مدیر و رهبر آموزشی عبارت است از « حمایت، تقویت، یاری و مساعدت و سرانجام همکاری کردن، نه دستور دادن و هدایت کردن » ( قرائی مقدم، 1382 ).

مدیریت، فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می گیرد. تاکنون تعاریف متعددی برای مدیریت ارائه شده است. برخی از مهمترین تعاریفی که ارائه شده، به قرار زیر است:

- هنر انجام امور به وسیله دیگران

- فرایندی که طی آن تصمیم گیری در سازمان ها صورت می پذیرد

- انجام وظایف برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل

- علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف سازمانی

بازی کردن نقش رهبر، منبع اطلاعاتی، تصمیم گیرنده و رابط برای اعضای سازمان ( کونتر و همکاران، ترجمه چمران، 1380).

تعریف ذیل، مفاهیم کلیدی مدیریت را در بردارد:

- مدیریت یک فرایند است.

- مفهوم نهفته مدیریت، هدایت تشکیلات انسانی است.

- مدیریت مؤثر، تصمیم های مناسبی می گیرد و به نتایج مطلوبی دست می یابد.

- مدیریت کارا به تخصیص و مصرف مدبرانه می گویند.

- مدیریت بر فعالیت های هدفدار تمرکز دارد ( جاسبی، 1370).

« ماری پارکر فالت» در تعریف مدیریت می گوید: « مدیریت هنر انجام دادن کارها به وسیله دیگران است». در این معنی هرکس بتواند کارها را با استفاده از نیروی دیگران به انجام برساند مدیر است. به عبارت دیگر، مدیر هماهنگ کننده و کنترل کننده فعالیت های دسته جمعی برای رسیدن به هدف مطلوب سازمان با حداکثر کارایی است. در همین رابطه « هنری فایول» در تعریف مدیریت می گوید: « مدیریت عبارت است از علم و هنر متشکل و هماهنگ کردن، رهبری و کنترل فعالیت های دسته جمعی به منظور رسیدن به هدف مطلوب با حداکثر کارایی». برخی هم مدیریت را دانش اداره کردن و بهره گیری منطقی و عقلائی از منابعی که در راه رسیدن به هدف یا هدف های معلوم در اختیار گذاشته شده است، تعریف می کنند. استونر می گوید: « مدیریت، فرایند، برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل کوشش های سازمان و استفاده از تمام منابع سازمان برای دستیابی به اهداف معین سازمانی است». آنچه از این تعریف بر می آید آن است که وظیفه اصلی مدیریت، استفاده از همه منابع و امکانات برای رسیدن به هدف های سازمانی می باشد. بنابراین می توان گفت: مدیر خوب کسی است که با استفاده صحیح، منطقی و عقلائی از منابع مادی و انسانی، سازمان را برای رسیدن به هدف خود که برآورنده یکی از نیازهای جامعه است، رهبری و هدایت می کند (قرائی مقدم، 1382 ).

2-1-2 . مدیریت کلاس

نهاد آموزش و پرورش، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اطلاعات و بی تردید عمده ترین مصرف کننده و ذخیره کننده اطلاعات و دانایی محسوب می شود. این مهم در کشور ما به علت توسعه کمی آموزش و پرورش و توجه به مؤلفه های دینی و ملی و فرهنگی از گستردگی و ارزش بالایی برخوردار است. تولید دانش و کاربرد آن در فرایند تعلیم و تربیت، موجب افزایش دانایی و توانایی یادگیرندگان و معلمان شده و آموزش و پرورش را در مهم ترین مأموریت خود؛ یعنی، تربیت نیروی انسانی توانمند و کارآمد بیش از گذشته توفیق خواهد داد ( جوادی بورا و نازکتبار، 1389).

تاکنون، تعاریف متعددی برای مدیریت کلاس، ارائه شده است. نظریه هایی که در خصوص سبکهای مدیریت وجود دارد بسیار است مانند نظریه همکاری چستر بارنارد (1983)، نظریه همسازی وایت بک وکریس آرگریس(1954)، نظریه سلسله مراتب مازلو(1954و1970)، نظریه های X وYداگلاس مک گرگور (1960) و نظریه رنسیس لیکرت (1961،1967) که همگی در خصوص فرد وسازمان می باشند (عرب شهراب؛ ساکی، 1389).

اما پژوهش حاضر سبکهای مدیریت را بر اساس نظریه وولفگانگ و گلیکمن ( 1996 )، مورد توجه قرار داده است. بر این اساس، سبکهای مدیریت کلاس عبارتند از : سبک مداخله گر ، سبک غیر مداخله گر و سبک تعاملی .

واژۀ «مدیریت کلاس» در اغلب تعاریف سنتی ، هم معنا با واژۀ انظباط به کار رفته است . به عنوان مثال دویل (1986) مدیریت کلاس را "درمان بدرفتاری هاو اختلالاتی که در محیط آموزشی رخ می دهد" تعریف می کند. به عقیدۀ وی، هدف مدیریت کلاس ایجاد و حفظ نظم اجتماعی به منظور آرامش و یادگیری بهتر است ( زاکرمن، 2000).

اگرچه اصطلاح انضباط را معلمان، مدیران و دانش آموزان فراوان مورد استفاده قرار می دهند، اما همیشه آن را بهترین کلمه ممکن برای آن منظور خاص نمی دانند. در واقع سال ها شده است که عبارت پسندیده تر مدیریت کلاس ( اداره کلاس) به دلیل محترمانه تر بودن ترجیح داده می شود. یکی از دلایل این ترجیح به حرکت های فلسفی اخیر در تعلیم و تربیت بر می گردد که می توان گفت آسان گیرتر، انسان گراتر و کودک محورتر شده است.

در متون علمی معاصر، مدیریت کلاس، وسیع تر از انظباط تعریف شده است؛ چنانکه لویز ( 1997)، مفهوم انظباط را زیر مجموعۀ مدیریت به شمار می آورد و مدیریت کلاس را مثابه ترکیبی از آموزش، سازماندهی مواد و فعالیتهای درسی و تلاش برای کاهش بدرفتاری دانش آموزان توصیف می کند (جرمین،2002).



اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل پیشینه پژوهش سیستم های مغزی رفتاری

پیشینه پژوهش سیستم های مغزی رفتاری
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 64 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 19
پیشینه پژوهش سیستم های مغزی رفتاری

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 16صفحه
نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

سیستم ارتیاط های درون دادی که معرف سیستم فعال ساز رفتاری است ؛ یک حلقه پسخوراند مثبت را تشکیل میدهد ، که از طریق محرک هایی که با پاداش یا فقدان تنبیه همخوانی دارند ؛ فعال می شود و به گونه ای عمل می کند که مجاورت فضایی – زمانی به این محرک ها افزایش یابد . با در نظر گرفتن این فرض که محرک های شرطی خوشایند از نوع مذکور ، وقتی در مجاورت فضایی – زمانی محرک های خوشایند شرطی (اهداف) قرار می گیرند ؛ موجب فعال سازی BAS می شوند .در واقع BAS سیستمی است که به طور کلی قابلیت هدایت ارگانیزم را به سوی اهدافی که برای بقا ضروری هستند (مانند آب و هوا ) ، دارا می باشد . به بیان دیگر ، هدف BAS ، شروع و هدایت رفتار اکتشافی مبتنی بر روی آورد است ؛ که ارگانیزم را به تقویت کننده نزدیکترکند ( گری ، 1994 ؛ به نقل از تجریشی ، 1384) .

علامت محرک های پاداش

محرک های فقدان تنبیه روی آورد

محرک های پاداش دهنده ذاتی

سیستم فعال سازی رفتاری یک سیستم پسخوراند ساده است که در تصویر زیر نشان داده شده است

سیستم فعال ساز رفتاری

شکل 2-3 سیستم فعال ساز رفتاری BAS

در سطح عصب شناختی ، اجزا اصلی این سیستم عبارتند از : عقده های پایه (جسم مخطط قدامی و خلفی و پالیدوم قدامی و خلفی ) ، تارهای دوپامینرژیکی که از مزنسفال ( جسم سیاه و هسته های 10Aدر کلاهک قدائی ) صعود کرده و به عقده های پایه و هسته های تالاموسی مجاور عقده های پایه عصب رسانی می کنند ، همچنین نواحی نئوکورتیکال ( کورتکس حرکتی ، حسی – حرکتی و پیش پیشانی ) که ارتباط نزدیکی با عقده های پایه دارند ( گری و همکاران ، 1991 ؛ به نقل از تجریشی ، 1384 ) . پژوهش ها نشان می دهند که فعالیت BAS و BIS با عدم تقارن پیش پیشانی نیز مرتبط است . ساتون و دیویدسون (1997) دریافتند در افرادی که BASقوی تری داشتند ، فعالیت پیش پیشانی چپ بالا تر بود و افرادی که BISقوی تری داشتند ، فعالیت پیش پیشانی راست در انها بالا تر بود .جزئیات دیگر نوروفیزیولوژی BASبر نقش نورو ترانسمیتر دو پامین تاکید می کند (گری و همکاران ، 1991؛ به نقل از تجریشی ،1384) .حساسیت این سیستم نمایانگر زود انگیختی فرد است (ازاد فلاح و همکاران ، 1378؛ 2002 ؛ هپونیمی ، 2003 ) و به نظر می رسد که برای تجاربی نظیر امید ، وجد و شادی پاسخگو باشد . فرض شده که سیستم فعال ساز رفتاری دلیل بنیادی صفت زود انگیختگی است و با انگیزش و برون گردی مرتبط است (هپونیمی ، 20033 ؛ کنیازوف ،2007 ( .

2-3-2 جنبه های هیجانی سیستم مغزی/ رفتاری و اختلالات مربوط به آن:

سیستمی که گری (1994) در نظریه خود معرفی می نماید ، بررسی می کند که چگونه می توان این سیستم ها را در طبقه بندی هیجانها و اختلالات هیجانی مورد استفاده قرار داد .

مکانیسم عملکرد این سه سیستم در هیجانات و ابراز آنها و اختلالات ناشی از هیجانها به اشکال مختلفی در نظر گرفته می شود که عبارتند از بیش فعالی و کم فعالی هریک از سیستم ها ؛ کارکرد بد یک یا بیش از یک سیستم ؛ ترکیب بیش فعالی و کم فعالی ؛ یا تعامل نادرست بین سیستم ها. براساس آنچه که از مطالعات گری (1991؛ مک ناتان و گری ، 1999) استنباط می شود ، می توان رابطه مستقیمی را بین بیش فعالی BIS و حالتهای اضطرابی بدست آورد . این مسئله با بررسی اثر داروهای ضد اضطراب بر بروندادهای رفتاری BISتقویت میشود ؛ چرا که داروهای ضد اضطراب کار کرد BISرا دچار اختلال می سازند . این ارتباط با بررسی نقش ساختارهای سیستم جداری هیپوکامپی در فعالیت BISو همچنین نقشی که این سیستم در ایجاد اضطراب ایفا می کند ، قابل پیگیری است .

هاگوپیان و اولندیک (1996؛ به نقل از آزاد فلاح ، 1379 ) ، شباهت بسیاری را بین مفهوم BISو سازه اضطرابی به دست میدهند و به این نتیجه می رسند که مقیاس حساسیت اضطرابی ، در مقایسه با سایر مقیاس های اضطراب ، بهترین پیش بینی کننده بازداری رفتاری و حالت اضطرابی است .


اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل پیشینه پژوهش شخصیت

پیشینه پژوهش شخصیت
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 76 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 27
پیشینه پژوهش شخصیت

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 27صفحه
نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

مسئله تعریف شخصیت یک مشکل عمده است و در خلال سال‏‏ها تعاریف مختلفی از شخصیت ارایه شده است. آلپورت توانست حدود 50 معنا را برای این اصطلاح مطرح کند. تحلیل آلپورت منطبق با تاریخ مفهوم شخصیت بود که با اصطلاح به نقاب آغاز شد این اصطلاح به نقاب که ابتدا در نمایشنامه‏‏های یونان قدیم به کار برده می‏شد ،اشاره داشت و مضامین مختلف آن در زمینه‏‏های مختلفی مانند:الهیات، فلسفه، جامعه شناسی، زبان شناسی و روان شناسی راه یافت (شولتز و شولتز، 1381). دامنه ی تعاریف موجود از فرآیند های درونی ارگانیسم تا رفتارهای مشهود ناشی از تعامل افراد در نوسان است. نظری اجمالی به تعاریف شخصیت نشان می دهد که تمام معانی شخصیت را نمی توان در یک نظریه ی خاص یافت؛ بلکه در حقیقت تعریف شخصیت بستگی به نوع نظریه هر دانشمند دارد. برای مثال وارن شخصیت را مجموع خصوصیات شناختی، عاطفی، ارادی، فیزیولوژیک و مورفولوژیک می داند. آلپورت شخصیت را سازمان پویای جنبه های روانی- جسمانی می داند که تعیین کننده فکر و رفتار هستند. شلدن از شخصیت به عنوان سازمان پویای جنبه های شناختی، عاطفی، ارادی، فیزیولوژیک و مورفولوژیک یاد می کند. منصور معتقد است که شخصیت تحولی است و هر نوع تعریفی درباره شخصیت به منزله نقطه توقف درباره یک فرایند است و با توجه به فراگیر شدن«روانشناسی ژنتیک»نه تنها از لحاظ روش شناختی بلکه از لحاظ محتوایی، اعتقاد به تعریفی دارد که گمان می کند برای وضع کنونی کاملاً موجه و متناسب است و آن این است که شخصیت فرد را در هر لحظه ای از تحول وی ، به منزله تظاهر یا تجلی ظرفیت سازشی فراگیر او قلمداد کنیم (فتحی آشتیانی، 1388). حتی وقتی موضوع تعریف شخصیت صرفاً از دیدگاه روان شناسی دنبال شود گستره آن بسیار وسیع است. ‏

شخصیت عبارت است از مفاهیم تجربی خاصی که بخشی از نظریه شخصیتی هستند و توسط ناظر به کار برده می‏شوند. به دلیل فقدان یکپارچگی در نظریه شخصیت، ارائه توصیفی از شخصیت که به طور مناسبی تمام عناصر گوناگون و متضاد موجود در این حوزه پیچیده و دشوار از علم را در بر گیرد مشکل است. بهترین تعریفی که در این جا می‏توان ارایه کرد تعریفی است که نظر اکثر روان شناسان را در خصوص تقدم کاربرد بر نظریه نشان می‏دهد یعنی ؛شخصیت انتزاعی از آن دسته از خصوصیات پایدار شخصی است که برای رفتار بین فردی او اهمیت زیادی دارد. در کاربرد این تعریف ما همچنین متأثر از تأکید آلپورت (1937) هستیم که شخصیت دقیقاً همان چیزی است که فرد واقعاً هست؛ یعنی شخصیت شامل عمیق ترین و نوعی ترین خصوصیات فرد است (سیاسی، 1382).

نظریه‏‏های صفات:

فرض اساسی دیدگاه صفات این است که انسان دارای آمادگی گسترده ای است که "صفات" نام دارد و به طرق خاص به محرک پاسخ می‏دهد؛ به عبارت دیگر انسان را می‏توان از نظر احتمال رفتار، احساسات و تفکر آن‏ها به طریقی خاص توصیف کرد. برای مثال احتمال رفتار کردن به صورت خونگرم و دوستانه، یا احساس اضطراب و نگرانی و یا فکر کردن درباره یک طرح هنری (افرادی که شدیداً مایلند این گونه رفتار کنند.) به عنوان افراد عالی دراین صفات توصیف می‏شوند. برای مثال عالی بودن در صفات برون گرایی یا عصبی بودن در حالی که افراد دارای تمایل ضعیف در رفتار کردن به راه‏‏های بالا، به عنوان افراد پایین در این صفات وصف شده اند. اگر چه نظریه پردازان صفات در مورد نحوه ایجاد صفاتی که شخصیت انسان را می‏سازد از یکدیگر متفاوتند،اما همه آن‏ها در این امر توافق دارند که صفات عنصر اصلی شخصیت انسان را تشکیل می‏دهد. به علاوه نظریه پردازان صفات توافق دارند که رفتار انسان و شخصیت وی را می توان در یک سلسله مراتب سازماندهی کرد ( پروین و جان، 1381).

رابرت مک کراء و پل کاستا: الگوی پنج عاملی

رابرت مک کراء(1949) و پل کاستا(1942) که در مرکز پژوهش پیری شناسی مؤسسه‏‏های تندرستی در بالتیمور، مریلند کار می‏کنند، برنامه ای را در پیش گرفته اند که پنج عامل شخصیت معروف به «پنج عامل عمده» یا « پنج بزرگ» را شناسایی کرد:



اعتماد شما سرمایه ما