دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 19 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
پیشگفتار
رشد جمعیت و نیاز مستمر به محصولات کشاورزی از یک سو و الزام به خودکفایی در محصولات کشاورزی به لحاظ عواقبی که وابستگی این بخش به خارج دارد از سوی دیگر باعث شده است که کشاورزی محور برنامه های اقتصادی و فرهنگی کشور قرار گیرد اما محدودیتهای منابع طبیعی و کاهش درصد شاغلان این بخش به نسبت بخشهای دیگر ما را ناچار می کند که کشاورزی از وضعیت سنتی موجود به موقعیت بهتری ارتقاء دهیم.
بنابراین بخش کشاورزی همچنان یکی از بخشهای مهم اقتصادی کشور است و نیز خواهد بود. در هر شرایطی توسعه بخش کشاورزی پیش شرط و نیاز ضروری اقتصاد کشور است و تا زمانی که موانع توسعه در این بخش برطرف نشود سایر بخشها نیز به شکوفائی و رشد توسعه دست نخواهد یافت. تجربه مثبت و منفی کلیه کشورهای پیشرفته و در حال توسعه جهان این نظر را تایید می کند.
وضعیت موجود کشاورزی در ایران
بخش کشاورزی یکی از مهمترین و تواناترین بخشهای اقتصاد کشور است که تامین کننده حدود یک پنجم تولید ناخالص داخلی، یک سوم اشتغال و بیش از چهار پنجم نیازهای غذایی، نیمی از صادرات غیر نفتی و حدود نه دهم نیاز محصولات کشاورزی است. این بخش رغم چندین دهه سیاست صنعتی و تقویت سایر بخشهای اقتصادی همچنان با قدرت به حیات خود ادامه داده است و حتی در شرایط بسیار نامطلوب اقتصادی نیز شکوفایی و ظرفیت های نوینی را عرضه کرده است که برای بسیاری از اقتصاددانان و نظریه پردازان توسعه نیز تا حدودی ناشناخته بود.
کشاورزی ما در چند دهه اخیر از جهات افزایش بهره برداری از اراضی و منابع آب جدید، افزایش عملکرد محصولات یا بهبود بهره وری نیروی کار، بهبود سطح تکنولوژی و بکارگیری نهاده های نوین کشاورزی شامل انواع کود و سموم شیمیایی، بذرهای اصلاح شده و مکانیزاسیون وسیع و گسترده و به کارگیری انواع ماشین آلات و ادوات مکانیکی در انجام عملیات کشاورزی و گسترش زیرساختهای کشاورزی رشد و گسترش چشمگیری داشته است، به طوری که حجم تولید این بخش به طور مطلق در سه دهه اخیر بیش از 3 برابر افزایش یافته است.
اما کشاورزی با مشکلات و محدودیتهای بسیار زیادی روبروست که بعنوان مانعی در راه توسعه بیشتر کشاورزی عمل می کند. اندازه کوچک مالکیت ها و قطعات بهره برداریها، سیاستهای کلان محدودکننده بخش کشاورزی، دخالتهای وسیع دولت در این بخش، سطح نازل سواد کشاورزان، ضعف بنیه مالی بیشتر کشاورزان و نداشتن سرمایه کافی برای سرمایه گذاری در امور زیربنائی، انتقال سرمایه از بخش کشاورزی به سایر بخشها، ضعف خدمات عمومی در زمینه توسعه زیرساختهای کشاورزی و ارائه خدمات ترویجی و آموزش و ضعف نظام تامین و عرضه نهاده های کشاورزی از جمله عواملی هستند که موجب پایین بودن کارآیی تخصیص منابع در این بخش شده است، به طوری که بازدهی بخش تولید کشاورزی در مقایسه با امکانات مورد استفاده نیازهای جامعه و پتانسیلها و سطح کاربرد نهاده ها در مقایسه با سایر کشورهای جهان در سطح پایین قرار دارد و رشد تولید بخش کشاورزی نیازهای جامعه به مواد غذایی که با رشد جمعیت ابعاد وسیعی یافته است، برآورد نمی شود. سیاستهای خودکفایی و تامین امنیت غذایی برای کلیه قشرهای مردم از طریق پایین نگه داشتن قیمت محصولات کشاورزی، کمک بلاعوض برای نهادهای مصرفی، قیمتهای تثبیتی محصولات کشاورزی و سوبسید به مصرف کننده گرچه از نظر عدالت اجتماعی کاملاً پذیرفتنی است و با باید به نحو مناسبی همواره در نظر گرفته شود ولی بخشهای کشاورزی برای ادامه بقای خود می باید از طریق کسب قیم واقعی محصولات تولیدی، سرمایه لازم را برای توسعه فعالیت ها، گسترش زیرساختها و همچنین افزایش کمی و کیفی تولیدات کشاورزی بدست آورده، در حالی که سیاستهای گذشته مانع انباشت سرمایه در بخش شده و حتی انتقال سرمایه از بخش را نیز به دنبال داشته است.
بهره برداری ناپایدارازاراض حاشیه ای ودیمزارهای کم بازده ،همچنین استفادة بی رویه ومفرط ازسفره های آبهای زیرزمینی ازجمله آثاراین سایتهابوده است .براین پایه،هدف اصلی برنامه ریزی توسعة بخش کشاورزی،افزایش تولید کشاورزی، افزایش تولیدکشاورزی ،ارتقای سطح تکنولوژی وکاربرنهادهانوین کشاورزی گسترش تحقیق،آموزش وترویج است،که درکلیه برنامه های قبل وبعدانقلاب اولین هدف راتشکیل داده است.
برنامه ریزی برای دستیابی به هدف افزایش تولیدکشاورزی،پایه درارتباط باسایرهدفهای بخش نظیرحفظ منابع پایه وتوسعةپایدار،تاّمین امنیت غذای جامه ،افزایش صادرات وکاهش واردات کشاورزی،افزایش درآمدکشاورزان وحمایت ازتولیدکنندگان کشاورزی صورت گرفته واثرات متقابل آنهابریکدیگرموردتوجه وارزیابی قرارگیرد.
دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 47 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
حیطه وسیعی از آب تحلیل رفته و غیر تحلیل رفته استفاده شده درزیر بخش های کشاورزی مربوط به موارد محیطی، اقتصاد ی، اجتماعی برجسته و برخورد های حرفه ایی را می پوشاند، آب برای کشاورزی، آب حاکم استفاده شده از جریانات آبی برای آبیاری و آب باران و رطوبت خاک درجنگل ها و زمین های کشاورزی می باشد. تبخیر از بدنه های آب تازه و زمین های مرطوب برای زیست ستیزی و ماهی گیری دریائی و درون مرزی مهم
می باشد آبیاری از 70 درصد حجم های آبی مختصر جهانی (که در ; 800/6 همین شده است) استفاده می کند، درحالیکه استفاده کلی کشاورزی درحدود 90 درصد استفاده کلی آب روان و آب باران را (000/25 ). نشان می دهد. جدول درشکل 1 طبقات مختلفی از آب کشاورزی و استفاده شان را برای محصولات (آبیاری شده، باران خورده و زمین خشک) زیر بخشهای جنگی، ماهیگیری و دامها نشان می دهد .
مطالبات کشاورزی استفاده جاری از بارش باران، رطوبت خاک و آب های روان رابرای تولیدات کشاورزی نشان می دهد. این با مطالبات طرح ریزی شده ی کلی فرق می کند و شکاف سرمایه گذاری سریع و عظیم برای ذخایر آبی، گاهی اوقات با هنوان نا سازگاری و تناقض ذخیره ی آبی اشاره می شود. علاوه برهمه این ها، کشاورزی برای جمعیت جهانی تحت و ضعیت های آبیاری و بارانی ؛ خوراک و غذای مورد نیاز را تامین می کند (اپل گرن و کلهن، 2001).
دریک چشم انداز وسیعتر نه تنها اصلی ترین مصرف کننده ی آب میباشد بلکه فاکتور حیاتی شکل گیری بیوم های آب تازه و جهانی می باشد که قسمت الزامی خدمات اکو سیستم حافظ زیست را تشکیل می دهد. کشاورزی همچنین یک دلیل جایی و آلودگی منابع آب می باشد و همچنین چرخه غذایی را درمسیر های آب های و سیستم های آب خاک مختل می کند و آب غیر مفید و باارزش کمتری برای استفاده های آبی ارائه می دهد. کشاورزی اولین مرکزاقتصادی حافظ زیست قدیمی را ارائه داد که به طور0.75 نزدیک با ارزش های اصول و مقررات حرفه ای به خصوص و فرهنگی زمین و آب که برروی آن جوامع سنتی و قدیمی ساخته می شوند، اتصال داشت. استفاده آبی کشاورزی و صول مقررات حرفه ای موضوع گسترده و وسیعی را تشکیل می دهد که ماورای تولید غذا، تولید ماکزیمم، صلا حیت
استفاده آب بهبود یافته و حفاظت از محیط زیست می رود. آب درکشاورزی به ملور گسترده با آبیاری رابطه دارد. انقطاب بستر و افزایش درتولید غذای جهانی از، 1960 تا، 1980حیطه مهمی براساس بسط وگسترش در حیطه آبیاری جهانی از 140 میلیون هکتار با 240 هکتار، بود.
250 میلیون هکتار منطقه آبیاری شده وجود دارد که تقریبا 0.75 آن درکشور های درحال توسعه و چهار کشور، چین، هند، ایالات متحده آمریکا و پاکستان، شامل نصف زمین های آبیاری شده جهان می باشند.
شکل 1: جدول استفاده های آبی درکشاورزی و تاثیراتش.
تجارت آب موجود، تغییرات در ذخیره، تخریب محیطی
|
استفاده مسیل و تاثیرات آن |
آب باران و استفاده رطوبت خاک |
مختصراتی از آب رودخانه و استفاده زیر زمینی |
زیر بخش کشاورزی |
تجارت غذائی، کمک غذایی |
آلودگی رود خانه ای منابع غیر محلی |
آبیاری تکمیلی / محصول آبی، استفاده غیر رقابتی |
12 درصد منطقه کشاورزی |
آبیاری |
تجارت غذائی، کمک غذائی، تخریب زمین |
آلودگی رودخانه ای، منابع غیر محلی |
88 درصد مناطق کشت شده، تولید محصول صادراتی، پستی و نقدی |
آبیاری تکمیلی /محصول آبی، ذخایر آبی روستایی |
محصولات بارانی |
کاهش و افزایش و ذخیره ؛ تجارت غذایی،کمک غذایی،تخریب زمین |
چرای فصلی زمین های پشت سیل برده |
حیطه ؛ به مدیریت زمین چراگاه |
ذخیره های آبی دام، تولید بر اساس علوفات آبیاری شده |
دام |
تجارت غذا، کمک غذا |
ماهیگیری های تسخیری ؛ کشاورزی در بدنه های آبی طبیعی |
|
آبزی پروری برکه ای و استخری |
ماهی گیری |
کاهش در ذخیره، چوب سوخت و الوار صادراتی – وارداتی |
تاثیر روی رسوب گذاری و سیلابها |
جریان کاهش یافته ی استفاده تحلیل رفته سالیانه (500/1 -500)، جریانات و ریزش های درونی با سطح پایین پیشرفته |
آبیاری جنگلی |
جنگلداری |
آب برای تولید کشاورزی ضروری می باشد و ارتباط آن با امنیت غذایی و موارد جمعیتی اغلب در دسترسی آبی و کمیابی آبی با منابع آبی معین توزیع شده روی جمعیت درحال افزایش، منعکس می شود. با عنوان یک پیامد چشم اندازهای اصول و مقررات حرفه ای از آب در کشاورزی به طور نزدیک با بحث malthuian روی جمعیت،کمیابی آبی ناسازگاری ها مربوط شده است. رشد جمعیت جهان ادامه خواهد داشت، اگر چه در میزان های کاهشی (شکل 2) می باشد و تا سال 2050 به جمعیت حدود 9 بیلیون می سازد. به طور کلی رشد اساسا در جمعیت انبوه کشور های در حال پیشرفت با کاهش جزیی در جمعیت در کشور های پیشرفته اتفاق خواهد افتاد.
شکل (2) : رشد جمعیت طرح شده.