مرجع فایل های تخصصی

وبلاگ برای دسترسی هم وطنان به فایل های مورد نیاز آنها در تمامی زمینه های علمی، پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه، علوم انسانی و ... طراحی گردیده است.

مرجع فایل های تخصصی

وبلاگ برای دسترسی هم وطنان به فایل های مورد نیاز آنها در تمامی زمینه های علمی، پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه، علوم انسانی و ... طراحی گردیده است.

معرفی و دانلود فایل کامل چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق شبکه اجتماعی

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق شبکه اجتماعی
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 83 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 64
چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق شبکه اجتماعی

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 64صفحه
نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

رسانه‎های اجتماعی بنا بر یک تعریف، رسانه‎هایی برای برقراری تعامل اجتماعی مبتنی بر وب هستند و راهی ارزان و قابل دسترس برای انتشار اطلاعات از سوی عموم کاربران‌. این تعریف عام، بسیاری از وب‌سایت‎های با کارکرد ارتباطی را در زمره‌ی رسانه‌های اجتماعی قرار داده است؛ فروم‎های اینترنتی، وبلاگ‎ها، شبکه‎های اجتماعی، ویکی‎ها و پادکست از این قبیل هستند. اما یکی از پرکاربرترین انواع رسانه‎های اجتماعی را شبکه‎های اجتماعی تشکیل می‎دهند.

" از سال 1979 اولین فضای شبکه‎ای را تام تراسکات و جیم الیس از دانشگاه داک ایجاد کردند." (کاپلان و هنلین،2010: 60). البته شبکه‎ای که آن‌ها ایجاد کردند با مفهومی که ما امروزه از رسانه‌ی اجتماعی درک می‌کنیم تفاوت‎هایی عمده دارد. رسانه‌ی اجتماعی در نزدیکی هزاره‌ی جدید پا به عرصه وجود گذاشت (کاپلان و هنلین ،2010). نویسندگان این شبکه‌ی اجتماعی اولیه به صورت آنلاین اقدام به نوشتن مطالب خود در آن می‎کردند. این دفتر خاطرات گروهی را تشکیل می‎داد. اصطلاح "وبلاگ" اولین بار در همان زمان و به صورت مختصرشده یعنی "بلاگ"، یک سال بعدتر استفاده شد، زمانی که یک بلاگر به شوخی اسم "وبلاگ را" به "وی بلاگ" تغییر داد. افزایش دسترسی به اینترنت پرسرعت محبوبیت این مفهوم را در جهت ایجاد سایت‎های شبکه‌ی اجتماعی همچون مای اسپیس (2003) و فیس بوک (2004) اضافه کرد. این رشد قدم به قدم اصطلاح رسانه‌ی اجتماعی را ابداع کرد و آن را به برجستگی امروزی‌اش رساند." (کاپلان و هنلین، 2010: 60).

"آندریاس کاپلان" دکترای مدیریت بازرگانی از انگلستان و "مایکل هنلین" دارای دکترای علم مدیریت از انگلستان به عنوان متخصصین بازاریابی و رسانه‌های اجتماعی، برای ارائه‌ی تعریفی از رسانه‌ی اجتماعی سعی می‎کنند عمده‎ترین مفاهیم مشابه آن را شرح داده و نکات تمایز آن‌ها را برجسته کنند. دو مفهومی که تا حدودی مشابه مفهوم رسانه‎های اجتماعیاند، مفاهیم وب2 و محتوای عمومی‌شده کاربری (یو. جی. سی) هستند. وب 2 اصطلاحی است که اولین بار در سال 2004 استفاده شد تا راه جدیدی برای انتشار محتوا و کاربردهای کوتاه از سوی اشخاص باشد. این محتوا با همکاری و به روشی مشارکتی به طور مستمر به وسیله همه‌ی کاربران تغییر می‎یابد. محتوای عمومی‌شده کاربری نیز اصطلاحی است که در 2005 عمومیت یافت و به طور معمول برای توصیف‌کردن اشکال مختلف محتوای رسانه‎ای به کار می‎رود که به طور عمومی قابل دسترس باشد و به وسیله کاربران نهایی تولید شده باشد. محتواهای عمومی‌شده کاربری باید سه نیاز اساسی را برآورده کند: 1. باید روی وبسایت مورد دسترس عموم یا روی سایت شبکههای اجتماعی قابل دسترس گروه منتخب مردم منتشر شود، 2. باید حجم خاصی از تلاشهای ایجادکننده را نشان دهد؛ 3. در نهایت باید خارج از روزمرگی و تمرینات حرفهای خلق شده باشد (کاپلان و هنلین،2010: 61). کاپلان و هنلین با توضیح این دو مفهوم مشابه و با استفاده از آن‌ها اظهار می‌کنند که رسانه اجتماعی یک گروه از کاربردهای مبتنی بر وب است که بر پایه‎های تکنولوژیکی و ایدئولوژیکی وب 2 ساخته شده و خلق و تبادل محتوای عمومی‌شده کاربران را فراهم می‎کند (کاپلان و هنلین ،2010: 70).

کاپلان و هنلین یک طرح برای طبقه‎بندی انواع رسانه‎های اجتماعی براساس تئوری حضور اجتماعی، ثروت رسانه‎ای، بیان خود و افشای خود ارائه کرده‌اند که بر اساس آن شش نوع متفاوت از رسانه اجتماعی یعنی پروژه‎های مبتنی بر همکاری، وبلاگ‎ها و میکروبلاگ‎ها، جماعت‎های محتوایی، سایت‎های شبکه اجتماعی، جهان بازی مجازی و جماعت‎های مجازی قابل شناسایی است (ویکی پدیا, 1390).

شبکه‌های اجتماعی مجازی تنها ابزارهای تکنولوژیکی جدیدی نیستند که امکانات جالب توجهی را در اختیار کاربران اینترنتی قرار داده باشند. شبکه‌های اجتماعی را فراتر از گونه‌ای وب‌سایت می‌توان به‌عنوان رسانه‌های جدیدی در نظر گرفت که در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تغییراتی ایجاد کرده‌اند. چالش‌هایی که شبکه‌های اجتماعی در سال‌های اخیر با آن‌ها مواجه بوده‌اند، حوزه‌هایی فراتر از فضای مجازی را تحت تأثیر قرار داده است. شبکه‌های اجتماعی از سویی به عنوان یکی از گونه‌های رسانه‌های اجتماعی، امکانات تعاملی قابل توجهی برای کاربران اینترنتی فراهم کرده‌اند و در افزایش مشارکت شهروندان در برخی فرایندها مؤثر بوده‌اند؛ از سویی این شبکه‌ها با آسیب‌های گسترده‌ای در حوزه‌هایی از قبیل حریم خصوصی، کپی‌رایت، اعتیاد مجازی، سوء استفاده از کودکان، دزدی اطلاعات و هویت و مواردی این‌چنینی مواجه بوده‌اند. این شبکه‌ها هم‌چنین عرصه‌‌ی ارتباطات سیاسی را نیز متحول کرده‌اند. رویدادهای سیاسی سال‌های اخیر از انتخاب باراک اوباما به ریاست‌جمهوری امریکا گرفته تا... همگی متأثر از فعالیت‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی بودند. در حوزه‌‌ی ارتباطات بین‌الملل نیز شبکه‌های اجتماعی محل توجه هستند و برخی کشورهای شرقی مانند چین و روسیه که دغدغه‌ی‌ حفظ فرهنگ ملی برایشان اهمیت دارد با تقویت شبکه‌های اجتماعی بومی تلاش کرده‌اند کاربرانشان را از شبکه‌های اجتماعی بین‌المللی که در مالکیت شرکت‌های امریکایی هستند، دور کنند. شبکه‌های اجتماعی هم‌چنین بر شکل‌های سرمایه‌ اجتماعی و اقتصادی و نحوه‌ی تبدیل آن‌ها به یکدیگر نیز مؤثر بوده‌اند و عرصه‌ی اقتصاد را نیز بی‌نصیب نگذاشته‌اند (جعفری، 1389: 60)



اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق شکاف دیجیتالی

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق شکاف دیجیتالی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 38 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 26
چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق شکاف دیجیتالی

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 26صفحه
نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

سابقه‌ی جبرگرایی تکنولوژیک به مراحل اولیه انقلاب صنعتی بر می‌گردد. در آن عصر، تکنولوژی یک نیروی کلیدی مهم محسوب می‌شد و بسیار مورد توجه رهبران روشنگری قرن 18 قرار گرفت و در فرهنگ آمریکایی که ایده‌ی پیشرفت بسیار ارزشمند شده بود، به سرعت بارور گردید و به پارادایمی ‌تبدیل شد که تحقیقات زیادی را در حوزه‌های مختلفی مانند ارتباطات، رسانه ها و ... هدایت کرد (مهدی زاده و توکل، 1386: 89). طبق این نظریه، تمدن نوین؛ تاریخ اختراعات نوین است. ماشین بخار، چاپ، تلویزیون، اتومبیل، رایانه و ماهواره این وضع تازه را برای انسان نوین فراهم آورده است.

برخی مارکس را به دلیل عقایدش در کتاب "فقر فلسفه" (اینکه آسیای بادی، جامعه‌ای فئودال و ارباب‌های زمین‌دار و آسیای بخاری، جامعه‌ای با سرمایه‌دار صنعتی را پدید می‌آورد) یک جبرگرای تکنولوژیک تلقی کرده‌اند (مکنزی، 1377: 216). بر خلاف دورکیم، مارکس مستقیماً به مسائل پیرامون فناوری می‌پردازد. قول به جبریت فناوری به وضوح مبین این امر است که به یک معنا تحول فناوری علت تحول اجتماعی است، و در حقیقت، مهم‌ترین علت تحول اجتماعی است. تحول فناوری خودش امری بی‌علت است یا لا‌اقل معلول عوامل اجتماعی نیست (همان، 218). از نظر مارکس، شیوه‌ی تولید زندگی مادی ناظر است بر فرایند عام زندگی اجتماعی، سیاسی و معنوی. این آگاهی آدمیان نیست که وجود آنان را تعیین می‌کند، بلکه وجود اجتماعی‌شان است که آگاهی آنان را تعیین می‌کند (همان، 219).

به طور کلی پارادایم جبرگرایی تکنولوژیک، تکنولوژی را دارای ماهیت و نیز هویتی خودآیین و مستقل می‌داند، که توسعه و گسترش آن نیز بر اساس یک منطق درونی منحصر به فرد و در مسیری مربوط به خودش صورت می‌گیرد که خیلی زیاد از عوامل برونی، متأثر نیست، بلکه آثار جبری نیز بر جامعه دارد (مهدی زاده و توکل، 1386: 90).

این پارادایم خود را در آثار مارشال مک لوهان نشان داد. مک لوهان در سال 1946 با بیان "رسانه پیام است" جهان را تکان داد. او نوشته است: اثر فناوری در سطح عقاید یا مفاهیم رخ نمی‌دهد، بلکه نسبت‌های حسی یا الگوی درک را به طور مداوم و بدون مقاومت عوض می‌کند (سورین و تانکارد، 1381: 393).

واینر در کتاب "تکنولوژی خود آیین" بیان می‌کند که: تکنولوژی می‌تواند آگاهانه یا ناآگاهانه برای برخی گزینه‌های اجتماعی و حذف برخی دیگر طراحی شود. به اعتقاد وی، نمونه‌ی این موضوع، پل روبرت موزس در نیویورک است که وی آن را به گونه ای طراحی کرده بود که حرکت و مسافرت برخی افراد را تسهیل می‌کرد و مانع عبور برخی دیگر می‌شد. به نظر واینر این استاد پل‌سازی دهه‌ی 1920 تا 1970، به دلیل تعصب طبقاتی و پیش داوری نژادی، قصد داشت که سفیدپوستان طبقه بالا و پولدارهای طبقه متوسط که صاحب ماشین بودند، آزاد باشند و بتوانند از بزرگراه لاینگ آیلند (ساخته وی) برای تفریح و رفت و آمد استفاده کنند. اما مردم تنگ دست و سیاهان که اغلب از وسایل نقلیه‌ی عمومی‌ استفاده می‌کردند، از عبور از این خیابان محروم بودند، زیرا اتوبوس‌ها با بلندی چهار متر نمی‌توانستند از زیر این روگذرها عبور کنند و در نتیجه، آنها از پارک عمومی سرسبزی که وی در ساحل نزدیک آن ساخته بود، نیز بی بهره بودند. از این رو، وی برخی ساختمان‌ها را مظهر نابرابری اجتماعی و گرایش‌های نژادی برخی طراحان می‌داند (واینر، 1986: 39).

بیشتر جامعه شناسان با نظریه‌ی جبر فناوری مخالفت کرده‌اند. پوستمن معتقدین به جبر فناوری را تکنوفیل "دلباختگان فناوری" می‌خواند که مانند یک عاشق به معشوق خود نظاره می‌کند، به تکنیک می‌نگرند بدون آنکه لحظه‌ای نقاب از دیگر چهره‌ی آن برداشته و یا حتی ذره‌ای به عواقب آتی آن بیندیشند. این چنین انسان‌هایی خطرناکند و باید با احتیاط با آنان روبرو شد (پوستمن، 1381: 23). از نظر حمید مولانا نیز نظریه‌ی جبر فناوری تا آن جا که به فرهنگ و وسایل ارتباط جمعی مربوط می‌شود از دو ضعف درونی رنج می برد. نخست آنکه تنها به جنبه‌ی مادی و فنی آن می‌نگرد. به عبارتی به فناوری به طور منفرد تکیه می‌کند و برای این موضوع که از رسانه چگونه و به چه منظوری استفاده می‌شود اهمیتی قائل نیست و فقط به شواهد تاریخی متکی است و از خود هیچ پویایی ندارد و از طرفی این دیدگاه کاملاً بر تجارب غربی استوار است (مولانا، 1371: 124). هایدگر نیز در مخالفت با نظریه‌ی جبر فناوری بیان می‌دارد که "فناوری ابزار نیست، فناوری دید است. و حتی اگر ابزار هم باشد وسیله‌ی صرف نیست، امری خنثی است" (هایدگر و همکاران، 1377: 9).



اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق شیوه های فرزند پروری

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق شیوه های فرزند پروری
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 31 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق شیوه های فرزند پروری

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 29صفحه
نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

شیوه های پرورشی کودک در گذر سده ها دگرگون شده است. در جامعه گذشته که دارای قواعد خشک و مستبدانه بود، یعنی همان جامعه ای که والدین امروز در آن پرورش یافته اند، روابط مردم در قالب مافوق و زیردست برقرار بود، پدر خانه قدرت برتر به حساب می آمد و مادر مطیع او و فرزندان مطیع هر دو بودند. جامعه خوب و سازمان یافته بود و هر کس به نقش خود در جامعه واقف بود. اگر جامعه همان ساختار را حفظ می کرد بسیاری از مشکلات عمده ی امروزی به وجود نیامده بود. اما جامعه ایستا نیست و تغییرات وسیع آن منجر به طرح سئوالات اساسی در زمینه پایه ساختار جامعه شده است. تا نیم قرن پیش بسیاری از والدین انتظار داشتند فرزندان آنها بی چون و چرا از اوامر آنها پیروی کنند. ولی در حال حاضر بسیاری از والدین، دیگر چنین انتظاراتی ندارند. با توجه به گسترش اطلاعات در مورد شیوه های فرزندپروری، نگرش والدین نیز در بسیاری از زمینه ها دستخوش تغییر شده است. به نظر می رسد در قرن معاصر والدین نسبت به نیازهای فرزندان خود آگاهتر، هوشیارتر و به مراتب انعطاف پذیرتر هستند(کاستین، لیچت، وانس و لاک، 2012).

هر خانواده ای شیوه های خاصی را در تربیت فردی - اجتماعی فرزندان خویش بکار می گیرد. این شیوه ها که شیوه های فرزندپروری نامیده می شود، متاثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی می باشد(باربارا، ریچارد، جولیه و رابرت، 2014).

اصطلاح فرزندپروری از ریشه پریو به معنی "زندگی بخش" گرفته شده است. منظور از شیوه‌های فرزند پروری، روش‌هایی است که والدین برای تربیت فرزندان خود به‌کار می‌گیرند و بیانگر نگرش‌هایی است که آن‌ها نسبت به فرزندان خود دارند و همچنین شامل معیارها و قوانینی است که برای فرزندان خویش وضع می کنند. ولی باید پذیرفت که رفتارهای فرزند پروری به واسطه فرهنگ، نژاد و گروه‌های اقتصادی تغییر می‌کند(ماش و بارکلی، 2012).

شیوه های فرزند پروری به روش هایی اطلاق می شود که والدین در برخورد بافرزندان خود اعمال می کنند، که می تواند در رشد و تکامل فرد در دوران کودکی و خصایص بعدی شخصیت وی تاثیر فراوان و عمیقی داشته باشد(ماش و بارکلی، 2012).

2-1-2 نظریه ها و دیدگاههایی درباره شیوه ها

2-1-2-1 نظریه بامریند

در اوایل دهه 1960 بامریند پژوهشی را با استفاده از مشاهده طبیعی، مصاحبه با والدین وسایر شیوه های پژوهش بر بیش از 100 کودک سن مدرسه اجرا کرد. یافته ها سه ویژگی را آشکار ساخت: پذیرش یا روابط نزدیک - کنترل - استقلال دادن که با ی فرزند پروری

ترکیب سه ویژگی، چهار سبک فرزندپروری بدست آمد که در هر یک از این ویژگیها با هم تفاوت دارند.

1- فرزندپروری مقتدرانه

این روش موفق ترین روش فرزندپروری است، که پذیرش و روابط نزدیک، روش های کنترل سازگارانه و استقلال دادن مناسب را شامل می شود. والدین مقتدر، صمیمی و دلسوز و نسبت به نیازهای کودک حساس هستند. آنها قاطع هستند اما دخالت گر و محدود کننده نیستند. شیوه های انضباطی آنها به جای تنبیهی بودن، حمایت کننده است. این والدین قوانین و رهنمودهایی را پی ریزی می کنند که فرزندان آنها چنان بار می آیند که از آنها پیروی کنند و اغلب برای مطیع‌ سازی از استدلال و منطق بهره می‌جویند و به منظور توافق با کودک با او گفت ‌وگو می‌کنند. از رفتارهای نامطلوب نمی‌ترسند و تاب مقاومت در برابر عصبانیت کودک را دارند و به تلاش‌های کودک در جهت جلب حمایت و توجه پاسخ می‌دهند و از تقویت‌های مثبت بیشتری استفاده می‌کنند. این والدین در بعد محبت نیز عملکرد خوبی دارند و در ابراز محبت و علاقه و مهربانی دریغ نمی‌ورزند. آنها حقوق ویژه خود را به عنوان یک بزرگسال می‌شناسند و به علایق فردی و ویژگی‌های خاص کودک خود نیز آگاهی دارند. در کل این والدین در عین گرم و صمیمی بودن با فرزند خود، کنترل کننده و مقتدر هستند. این شیوه به فرزندان کمک می‌کند تا با هنجارهای اجتماعی بهتر سازگار شوند(بامریند، 1960؛ به نقل از آنگولد، کاستلو و ارکانلی، 2013).



اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سبک های حل مسئله

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سبک های حل مسئله
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 26 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 24
چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سبک های حل مسئله

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 24صفحه
نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

اگرچه تعاریف متعددی از مسئله ارائه شده است ولی اغلب آن ها اشاره می کنند که وقتی فردی چیزی را می خواهد و نمی داند که چگونه آن را بدست آورد، دچار مشکل می شود. بنابراین مشکل یا مسئله را می توان همانند یک خواسته تحقق نیافته ای که شیوه ی تحقق آن باید مشخص شود، مفهوم سازی کرد. این تعریف جامع قادر می سازد تا این مفهوم، مشکلاتی را که ویژه یا عمومی، مثبت یا منفی و عمده یا ناچیز از نظر اهمیت یا گستردگی هستند را در بر بگیرد(حمیدی زاد، 1382).

به طور کلی به کارگیری مدل های حل مسئله در مورد مشکلاتی که عمده و ناچیز، مثبت و منفی و عمومی و ویژه هستند، به طور مساوی موفقیت آمیز خواهد بود، ما بر این مفهوم گسترده تاکیدمی کنیم، زیرا که مشکلات معمولاً به شکل یک چیز عمده، منفی، بیزار کننده و بد در نظر گرفته می شود. چنین درک ناقصی به کارگیری مهارت های اجتماعی انطباقی را که در این بحث ارائه می شود را به طور نامناسبی محدود می کند(زارعان وبخشی رودسری، 1386). برطرف ساختن مشکلات مثبت به اندازه رفع مشکلات منفی اهمیت دارد. درک این نکته که مشکلات می توانند مثبت باشند کمک می کند تا حالت نابهنجاری که به هنگام داشتن یک مشکل احساس می شود از بین برود. حذف قضاوت های ارزشی منفی ممکن است شخص را در پذیرش مشکل یاری نماید. احساس گناه و شرمساری و حالت دفاعی و انکاری را که این قضاوت ها ایجاد می کنند کاهش می یابد. پذیرش وجود مشکلات، پیش در آمد مهمی در حل مسئله موثر می باشد(سروقد ودیانت، 1388).

همه افراد به طور مداوم با مسائل مختلف وتصمیم گیری در مورد چگونگی آن ها روبرو هستند. به لحاظ ماهیت پیچیده و تغییر یابنده جوامع کنونی تمرکز به روی مشکلات و مسائل ریز و درشت فزونی یافته است. بیشتر اوقات فرایند حل مسائل روزمره به قدری خود کار انجام می گیرد که افراد از چگونگی انجام دقیق آن ها مطلع نمی شوند. با وجود این باید به این نکته توجه کرد که بدون توانایی شناسایی مشکلات و رسیدن به راه حل های قابل اجرا، زندگی روزمره مردم از هم پاشیده خواهد شد. حل مسئله دربرگیرنده ی حوزه های عاطفی، شناختی و رفتاری است(شریفی، 1384). افرادی که از توانایی حل مسئله بیشتری برخوردارند، بهتر می توانند با استرس ها و مشکلات زندگی مقابله کنند و آن هایی که حل مسئله را یاد می گیرند احتمالاً به طور موثری با استرس مقابله می کنند و نداشتن قدرت حل مسئله بیشتر با مشکلات روانشناختی و اجتماعی همراه است (قلتاش، صالحی و خادم کشاورز، 1388).

حل مسئله فرایند رفتاری شناختی آشکاری است که:

1.پاسخ های بالقوه موثر برای موقعیت دشوار را فراهم می سازد.

2. احتمال انتخاب موثرترین پاسخ را از بین پاسخ های متعدد افزایش می دهد (محمودی و واحدی، 1386).

افرادی که از توان حل مسئله بالایی برخوردارند احتمال زیادی دارد که در مقابله موثر با طیف وسیعی از موقعیت ها موفق باشند و جهت گیری فرد نسبت به موقعیت تاثیر قطعی و قاطعی بر نحوه پاسخ او دارد. جهت گیری که رفتار مستعد حل مسئله را ترغیب می کند شامل آمادگی یا نگرش فرد به این فرض است که موقعیت های مشکل، بخشی از زندگی معمول است و لذا می توان از عهده آن برآمد. همین طور هرگاه موقعیت مشکل زا روی می دهد می توان آن ها را مشخص کرد و مانع از گرایش بلافصل پاسخ به نخستین تکانش شد و توقع فرد از توانایی اش در کنترل محیط تا حد زیادی موفقیت او را در کوشش برای مواجه با مشکلات به وجود آمده افزایش می دهد(محمدی، 1377).

مفهوم حل مسئله توسط محمدی و حاجی علیزاده(1387) چنین تعریف شده است: فرایند شناختی- رفتاری خود رهنمون که فرد با استفاده از آن تلاش می کند، راه های مقابله ای موثر یا انطباقی با مشکلات زندگی روزمره را بیابد و نیز می گویند حل مسئله یک فرایند مقابله هشیار، عقلانی، پر تلاش و هدفمند است که می تواند، توان فرد را برای درگیری موثر با طیف وسیعی از موقعیت های فشار زا بالا ببرد.


اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سبک های فرزند پروری

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سبک های فرزند پروری
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 41 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 28
چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سبک های فرزند پروری

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 28صفحه
نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

روانشناسان همواره علاقه مند بوده اند که چگونگی تأثیر روش های تربیتی والدین را بر رشد قابلیت های اجتماعی کودکان مطالعه و بررسی نمایند. یکی از مهمترین مباحثی که در این حوزه مطرح است، فرزند پروری نامیده می شود. فرزند پروری فعالیت پیچیده ای شامل روش ها و رفتارهای ویژه ای است که مجزا یا در تعامل با یکدیگر بر رشد کودک تأثیر می گذارند. در واقع پایه و اساس شیوه فرزند پروری مبین تلاش های والدین برای کنترل و اجتماعی کردن کودکانشان است (بامریند، 1991).

همه والدین از این که کودکانشان چگونه باید باشند یا چه آگاهی داشته باشند، کدام ارزش های اخلاقی و معیارهای رفتاری را باید در فرایند رشد بیاموزند، آشکارا یا تلویحاً تصوری آرمانی دارند. والدین برای سوق دادن فرزندان خود به سوی این اهداف، راهبردهای بسیاری را می آزمایند، فرزندان را تنبیه یا تقویت می کنند، خودشان را سرمشق قرار می دهند.، اعتقادات و انتظارات خود را توضیح می دهند و یا سعی می کنند همسالان و دوستانی برای فرزند خود برگزینند که با این ارزش ها و اهداف همبستگی داشته باشد (ماسن و همکاران؛ ترجمه یاسایی، 1382).

بنابراین هر خانواده شیوه خاصی در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش به کار می گیرد. این شیوه ها که شیوه های فرزندپروری نامیده می شود متأثر از عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و . . . است. شیوه های فرزندپروری به عنوان مجموعه یا منظومه ای از رفتارها که تعاملات والد- کودک را در طول دامنه ی گسترده ای از موقعیت ها توصیف می کند، تعریف شده است که این شیوه ها یک جو تعاملی تأثیرگذار را به وجود می آورد (دارلینگ و استنبرگ، 1993).

سبک های تربیتی متفاوت، پیامدهای مختلفی برای فرزندان دارد. روانشناسان اجتماعی و جامعه شناسان، متوجه شدند که شیوه های فرزند پروری، بر ساختارهای رشد ذهنی و عقلی کودک، پیشرفت تحصیلی و بسیاری از جنبه های روانشناختی از جمله: سازگاری اجتماعی، مشکلات رفتاری نوجوانی مانند پرخاشگری، روی آوردن به مواد مخدر و الکل، خود ارزشی مثبت و احساس خود اعتمادی و احساس موفقیت در کارها، تأثیر فراوانی دارند (بلانتین، 2001).

بامریند روش های فرزند پروری را بر اساس تفاوت های آن در کنترل فرزندان متمایز کرده است. تحقیقات معاصر در شیوه های فرزند پروری، از مطالعات بامریند روی کودکان و خانواده های آنان نشأت گرفته است. استنباط بامریند از شیوه های فرزند پروری بر روی یک رویکرد شیب شناسی بنا شده است. که بر روی ترکیب فرزند پروری متفاوت، متمرکز است. تفاوت در ترکیب عناصر فرزند پروری (مانند گرم بودن، درگیر بودن، درخواست های بالغانه، نظارت و سرپرستی) تغییراتی در چگونگی پاسخ های کودک به تأثیر والدین ایجاد می کند (دارلینگ و استنبرگ، 1993).

اگرچه ممکن است والدین در چگونگی کنترل و اجتماعی کردن فرزندان خود با یکدیگر متفاوت باشند، ولی به نظر می رسد که همه والدین در تعلیم و تربیت و نظارت بر فرزندان نقش اولیه را بر عهده دارند (مک کوبی و مارتین، 1983؛ به نقل از ماسن و همکاران؛ ترجمه یاسایی، 1382).

روش های متفاوتی برای فرزند پروری مطرح شده است که در این رابطه ابتدا به مدل شیفر و سپس به مدل مک کوبی و مارتین پرداخته می شود.

ابعاد فرزند پروری از دیدگاه شیفر (1965)

شیفر (1965) در مطالعات اولیه خود در مورد تحلیل عوامل رفتارهای والدین به دو بعد رسید: بعد گرمی روابط در مقابل سردی و بعد کنترل در مقابل آزادی.

بعد گرمی مربوط می شود به والدینی که اغلب به فرزندان خود لبخند می زنند، به آنها پاداش می دهند و آنها را تشویق می کنند و عاطفه زیادی از خود نشان می دهند. هرچند که ممکن است از آنها به دلیل رفتارهای ناشایست، انتقاد نمایند (شیفر و سلیگمن، 1951؛ به نقل از علی مدد، 1388).

بعد سردی مربوط می شود به والدینی که به میزان زیادی از فرزندان خود انتقاد می کنند. آنها به تنبیه و تحقیر فرزندانشان می پردازند و یا این که آنها را نادیده می گیرند. به ندرت اتفاق می افتد که به فرزندان خود القا کنند که آنها دوست داشتنی و با ارزش هستند (همان منبع).



اعتماد شما سرمایه ما