مرجع فایل های تخصصی

وبلاگ برای دسترسی هم وطنان به فایل های مورد نیاز آنها در تمامی زمینه های علمی، پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه، علوم انسانی و ... طراحی گردیده است.

مرجع فایل های تخصصی

وبلاگ برای دسترسی هم وطنان به فایل های مورد نیاز آنها در تمامی زمینه های علمی، پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه، علوم انسانی و ... طراحی گردیده است.

معرفی و دانلود فایل کامل مبانی نظری و پیشینه تحقیق کودکان بی سرپرست و بد سرپرست

مبانی نظری و پیشینه تحقیق کودکان بی سرپرست و بد سرپرست
دسته بندی مدیریت
فرمت فایل doc
حجم فایل 61 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 34
مبانی نظری و پیشینه تحقیق کودکان بی سرپرست و بد سرپرست

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

کودکان بی سرپرست و بد سرپرست

دوران نوجوانی به خاطر نقش و اهمیتی که در زندگی انسان دارد،در هر زمان مورد توجه دانشمندان،روانشناسان و نویسندگان آن عصر بوده است.روان شناسان مختلف این دوران را احساس گرایی،عاطفه پرستی،دوره بحران های سازنده و دوره فشارو طوفان نامیده اند( پروت،1383) .همه این اشارات و توجهات نشان دهنده اهمیتی است که این دوره از زندگی می تواند داشته باشد.همه این ویژگی ها باعث می شود که التهابات ،اضطراب ها و دگرگونی ها در نوجوان به وجود آید و جلوه های غیر معمول و به ظاهر غیر عادی در او ظاهر شود .طبیعی است که پدیدار شدن این حالت ها در نوجوان،رفتارهای ویژه ای را از سوی والدین و مربیان می طلبد.

با توجه به اینکه ایران کشوری جوان می باشد مخاطراتی مثل بحران هویت در نوجوانان، افزایش روزافزون بیکاری و سردرگمی در جوانان و عدم استقلال آنها می تواند قابل پیش بینی باشد. لذا در این بین غیر طبیعی نیست که به علت مشکلات فوق الذکر بنیاد و بنیان خانواده ها سست شده و محصولات ناخوشایندی چون خانه های کودکان و نوجوانان بی سرپرست پدید خواهد آمد. دراین مجتمع های شبانه روزی کودکان و نوجوانانی وجوددارند که شامل این طبقات می شوند: فرزندانی که والدین آنها به علل اعتیاد یا قاچاق مواد مخدر زندانی شده اند ، آنهایی که به علت مشکلات درون خانوادگی و فوت والدین و عدم صلاحیت والدین از منزل فرار کرده اند (احمدی، 1380).

در عصر حاضر، جامعه ما والبته بسیاری از جوامع دنیا با یک دشواری و معضل بزرگی به نام کودکان بدسرپرست ویا کودکان بی سرپرست روبرو هستند کودکان بدسرپرست واقعیت تلخ جامعه هستند که به دور از مهر و محبت وتربیت والدین قرارمی گیرند و همین دوری از مهر و محبت تأثیرات منفی زیادی روی آنها گذاشته است ، زیرا انسان وقتی یک گام در جهت رشد و شخصیت خود برمی دارد،نیازهایی از قبیل تعلق داشتن ونیاز به تحسین ومحبت دارد در حالی که کودکان بدسرپرست از این نیازها پاسخی دریافت نمی کنند و دچار بحران ها و آسیب هایی می شوند که به واسطه تزلزل در بنیان خانواده ها ایجاد شده و آن ها را قربانی خود ساخته است.

مطالعه پیشینه های موجود در مورد نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست و مقایسه آن با افراد عادی نشان می دهد رشد و رفتار افراد متاثر از نوع خانواده ای است که در آن زندگی می کنند.به علاوه نتایج نشان می دهد که نوجوانانی که در خانه های تک والدینی زندگی می کنند یا نوجوانانی که به فرزندی پذیرفته می شوند در معرض خطر بالاتری برای رفتار ها ی غیر انطباقی می باشند.مطالعات نشان می دهد که این پیامدهای منفی ناشی از شماری دلایل نظیر ماهیت رابطه فرد با سایر اعضای غیر خانواده اصلی خودش،چگونگی نظارت یا مراقبت رفتارهای فرد توسط والدین و عوامل موثر دیگری نظیر کیفیت رابطه با همسالان و مهارت های تفکر شناختی بین فردی است (کی پسلی، 1988؛ نقل از ولف، 2000).

در گزارشی از کودکان کانون اصلاح وتربیت مشخص شده است که%99کودکان بزهکار دارای والدین زود خشم و مهاجم بوده اند و کودکانی که دست به خودکشی زده اند مورد شکنجه وآزار قرار می گرفتند. در این زمینه وجود کودک آزاری جسمی وعاطفی بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است.

روزانه مواردی در خصوص کودکان بدسرپرست که مورد آزار جسمی وعاطفی قرار می گیرند گزارش می شود که به قاچاق مواد مخدر و فروش مواد مخدر،کارهای سخت و زیانبار، ممانعت از تحصیل ، اخراج از خانه ،فرار ازخانه،عدم دسترسی به خدمات درمانی بهداشتی و ده ها معضل دیگر گرفتار و محکوم می شوند.

یکی از آسیب های جدی که جامعه را تهدیدمی کند گسترش کودکانی است که به دلایل گوناگون همه وقت خود را در خیابان می گذرانند و از طریق تکدی گری، بزهکاری ، شغل های کاذب امرارمعاش می کنندکه این معضل ها پیامدهای ناگواری را در آینده نه چندان دور برای جامعه در پی خوهد داشت. برای جمع آوری این کودکان مراکزی وجود دارد که یکی از آنها خانه ی سبز و ریحانه است که برای جمع آوری کودکان به وجود آمده است این کودکان در خیابان ها و چهارراه ها شب و روز خود را سپری می کنند و هر روز به تعداد آن ها اضافه می شود. آمار نشان می دهد تهران بیشترین کودکان خیابانی را در خود جای داده است. دو مرکز مهم مذهبی مشهد و قم و استان های گلستان،لرستان،فارس وخوزستان تعداد زیادی کودکان خیابانی دارند . زندگی در خیابان مشکلاتی برای کودکان ایجاد می کند مشکلاتی اعم از سوءتغذیه بیمارهای مزمن گوارشی پوستی جای خواب ومحل زندگی آلوده وبیماری های واگیردار که باعث می شود این کودکان نیز در معرض درگیر شدن در فعالیت ها وموقعیت های خطرناک وغیرقانونی قرار بگیرند.استثمار جنسی واعتیاد به موادمخدر وابستگی هر چه بیشتر به گروهای قاچاق موادمخدر از جمله مشکلات آنهاست که این وابستگی باعث بروز بیمارهای خطرناک می شود.از این جهت فرهنگ خشن خیابانی از ویژگی های رفتاری واخلاقی این کودکان است که رفتارهای ضداجتماعی به دنبال دارد کودکی که در محیط ناسالم وبیمار رشد می کند بیشتروقت خود را در خیابان ها و به جرم وبزهکاری گذرانده به همین جهت نمی تواند ارتباط اجتماعی مناسبی با دیگران داشته باشد در تمام جوامع کودکان ونوجوانان خیابانی برای ادامه زندگی به حمل ونقل زباله،شستن اتومبیل،دست فروشی ومشاغل غیرقانونی مانند فروش مواد مخدر مشغول اند این کودکان کمتر به مدرسه می روند وکمتر به مراحل تحصیلی می رسند این کودکان به دلیل نداشتن سرپرست مناسب دیر یا زود به خیابان ها راه می یابند وزندگی خیابانی را از سر می گیرند(تبریزی، 1390).


اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل مبانی نظری و پیشینه تحقیق مهارتهای مقابله ای

مبانی نظری و پیشینه تحقیق مهارتهای مقابله ای
دسته بندی مدیریت
فرمت فایل doc
حجم فایل 41 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 41
مبانی نظری و پیشینه تحقیق مهارتهای مقابله ای

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

مهارتهای مقابله ای :

مهارت های مقابله ای، فنونی هستند که افراد در مواجهه با رویدادهای تنش زا به کار می گیرند. توانایی کنترل و تسلط بر موقعیت می تواند در افزایش توانمندی مهارت های مقابله ای موثر باشد و اثرات مخرب تنیدگی بر سلامت جسمانی و روانی جلوگیری کند. گاهی فرد می تواند افکاری را که درباره رویداد تنش زا دارد، تحت کنترل داشته باشد. که به آن کنترل شناختی گفته می شود. در مواردی کسب اطلاعات بیشتر درباره موقعیت تنش زا می تواند کمک کننده باشد. البته گذشته از این مهارت ها افراد می توانند در راستای پیشگیری از پیامدهای جسمانی و روانی تنیدگی، آموزش مهارت های مقابله ای را یاد بگیرند. آموزش مهارت های مقابله ای شامل آموزش مجموعه ای از روش های شناختی و رفتاری متعددی است که در جریان آن با هدف کمک به فرد آموزش داده می شوند تا بدین ترتیب فرد بتواند در بسیاری از موقعیت ها سازش لازم و سلامت روان را به دست آورد (دیماتئو 1991/ ترجمه موسوی).

- لازاروس (2000) مهارت های مقابله ای را به شرح زیر خلاصه می کند:

1- کاهش آسیب ناشی از شرایط محیطی

2- تحمل کردن حوادث یا واقعیت های منفی و یا تطبیق دادن خود با آن

3- حفظ تصویر ذهنی مثبت

4- حفظ تعادل احساسی و عاطفی

5- حفظ روابط رضایت بخش با دیگران

پاسخ های مقابله ای می توانند سه نتیجه به بار آورند:

1- حفظ شرایط احساسی حال حاضر

2- ادامه دادن فعالیت های روزمره که تحت تاثیر محرک تنش زا با وقفه روبرو شد است

3- احساس توانمندی روانی

- مقابله یا مدارای موثر برای رویارویی با علت محرک های تنش زا از چهار جزء اولیه تشکیل می شود:

1- راهبردهای موثر مقابله و مدارا

2- پردازش اطلاعات

3- اصلاح رفتار

4- رسیدن به راه حل های صلح آمیز و آرامش بخش (تسکین دهنده های فوری)

دیدگاههای نظری درباره مهارتهای مقابله ای :

درباره مقابله دیدگاه های نظری متفاوتی مطرح شده است که می توان از آنها موارد زیر را مورد مطالعه قرار داد:

- دیدگاه فرایدنبرگ و لویئس (به نقل از لازاروس 1993):

فرایدنبرگ و لویئس با تعریف مقابله به عنوان مجموعه ای از اعمال شناختی و عاطفی که در پاسخ به مسایل ویژه ای به کار برده می شود سه سبک مقابله ای را مطرح کرده اند که (1984) بر اساس نظریه لازاروس عبارتند از:

- سبک های بارور - مراجعه به دیگران و – سبک های نابارور (ناکارآمد)

این 3 نوع سبک از هیجده (18) نوع راهبرد تشکیل شده اند.

الف: سبک بارور: اجزا سبک بارور هشت راهبرد مقابله ای است.

1- حمایت اجتماعی: گرایش در میان گذاشتن مشکل با دیگران و جلب حمایت آنان به عنوان یکی از راههای کنترل کردن می باشد.

2- تمرکز بر حل مشکل: یک راهبرد مساله مدار می باشد که طی آن به طور منظم به بررسی مساله پرداخته می شود و با در نظر گرفتن دیدگاه های گوناگون با مشکل برخورد می شود.

3- سخت کوشی و موفقیت: این راهبرد توصیف کننده تعهد، بلند پروازی و تلاش زیاد می باشد.

4- تفریحات فیزیکی: منظور انجام فعالیت های ورزشی و داشتن آمادگی جسمانی برای برخورد مناسب با مشکل می باشد.

5- راههای آرام بخش: این راهبرد بیشتر به جهت آرام ساختن و (Relaxeition) است تا پرداختن به فعالیت های تفریحی و بدنی

6- حفظ تعادل خاطر: این راهبرد بیانگر ایجاد یا حفظ آرامش اطمینان به خود توانایی فرد برای مقابله با مشکل

7- تقویت رابطه با دوستان: حاکی از یک ارتباط صمیمی خاص می باشد.

8- تمرکز بر جنبه های مثبت (مثبت اندیشی): یعنی داشتن نگاهی مثبت و توجه به ویژگی های مثبت یک رویداد. (تا تمرکز بر بد اندیشی و ایجاد انرژی منفی)

- ب: سبک نابارور: مترادف سبک مقابله ای ناکار آمد (غیر مفید/ بی اثر)می باشند و از هشت راهبرد زیر تشکیل شده است:

1- نگرانی: بیانگر اهمیت دادن به آینده و به طور کلی خوشبختی در آینده به طور خاص می باشد.

2- حفظ تعلق خاطر: اهمیت دادن به ارتباط با دیگران به ویژه به آن چه که دیگران به آن فکر می کنند می باشد.

3- تفکر آرزومندانه: امیدواری به گرفتن یک نتیجه مثبت

4- کنار نیامدن (اجتناب دوری کردن): این راهبرد نشان دهنده دور شدن از مشکل و تسلیم شدن در برابر آن است.

5- کاهش تنش: فرد از راه تخلیه هیجانی و کاهش تنش سعی می کند احساس بهتری داشته باشد .

6- کناره گیری (خودداری): دوری کردن و کناره گیریفرد از جمع و دیگران و مخفی نگه داشتن مساله در خود و عدم ابراز آن به کسی

7- سرزنش خود: فرد خود را مسئول بروز نگرانی و مشکل می داند.

- ج: سبک مراجعه به دیگران: بیانگر مراجعه فرد به اشخاص دیگر جهت مساعدت و یاری خواستن از آن هاست و شامل چهار راهبرد است دیگران شامل همسالان، متخصصان، والدین و نیروهای معنوی / الهی می باشند.(عرفانی.1387)

1- راهبرد جستجوی حمایت اجتماعی: گرایشی است برای در میان گذاشتن مشکل شخصی با دیگر افراد و جلب حمایت آنان جهت کمک به وی

2- حمایت معنوی: نشان دهنده اعتقاد به خدا، دعا و نیایش کردن، توکل، امدادهای الهی و کمک گرفتن با این نیروی مذهبی است.

1- کمک حرفه ای[1]: در این راهبرد فرد از اشخاص حرفه ای و متخصص آن حیطه خاص کمک می گیرد. (مثل کمک از وکیل برای جلب رضایت / کمک از دبیر ریاضی برای تقویت درسی)

2- اقدام اجتماعی: عملی است که فرد طی آن دیگران را است مشکل خویش مطلع می کند.



1- perufetional


اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل مبانی نظری و پیشینه تحقیق یائسگی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق یائسگی
دسته بندی مدیریت
فرمت فایل doc
حجم فایل 50 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 32
مبانی نظری و پیشینه تحقیق یائسگی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

یائسگی

یائسگی، بخشی از زندگی است که تمام زنان با آن مواجه خواهند شد . این فرایند بیولوژیک، با افت استرادیول و پروژسترون و افزایش هورمون محرک فولیکولی مشخص می شود و همچنین به عنوان یک مرحله از زندگی، با تغییراتی نظیر به پایان رسیدن قدرت باروری زنان همراه می باشد.

اگرچه یائسگی به عنوان یک مرحله طبیعی از زندگی زنان در نظر گرفته می شود، ولی تعداد قابل توجهی از زنان، مشکلات گوناگونی را قبل و بعد از آن تجربه می کنند. مطالعات اپیدمیولوژیک نشان داده اند که نزدیک به 85-65 درصد زنان، نشانه های شروع یائسگی را تجربه می کنند. برخی از این علایم شامل گرگرفتگی، تعریق، تپش قلب، اختلال خواب، تحریک پذیری، بی حالی، خلق و خوی افسرده، فراموشی، کاهش میل جنسی، خشکی واژن، مقاربت دردناک و علایم ادراری می باشد. همچنین در این دوره، تغییرات تدریجی در متابولیسم استخوان رخ می دهد، در نتیجه خطر ابتلا به شکستگی های استخوانی افزایش می یابد. همچنین به علت کاهش استروژن، بروز بیماری های قلبی – عروقی بعد از دوران یائسگی به طور قابل توجهی بیشتر می شود.

دز مورد تأثیرات بیولوژیک یائسگی بر جسم زنان (مانند از دست دادن توده استخوانی)، مطالعات فروانی انجام شده است؛ اما به تأثیرات یائسگی بر عملکرد و رفاه زنان و یا بر کیفیت زندگی آنان، کمتر پرداخته شده است. کیفیت زندگی، یکی از پیامدهای مهم سلامتی به شمار می آید که در انجام و ارزیابی مداخلات بهداشتی نقش مهمی دارد. بنا به تعریف سازمان جهانی بهداشت کیفیت زندگی، درک افراد از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگ، سیستم ارزشی که در آن زندگی می کنند، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویت های آنان است. بنابراین کیفیت زندگی، موضوعی کاملاً فردی بوده، توسط دیگران قابل مشاهده نیست و بر درک افراد از جنبه های مختلف زندگی استوار است.

نتایج مطالعه چن و همکاران (2008) نشان داد که یائسگی با تأثیرات منفی بر کیفیت زندگی زنان چینی همراه است. مطالعه ویلیامز و همکاران (2009) در ایالات متحده نشان داد که ویژگی های جمعیت شناختی زنان یائسه و همچنین علایم یائسگی تجریه شده توسط آنان، کیفیت زندگی دوران یائسگی را تحت تأثیر قرار می دهد. مطالعه چدرایی وهمکاران (2009) نشان داد که برخی ویژگی های فردی زنان یائسه مانند سن، وضعیت هورمونی، سلامت همسر ورفتار جنسی بر کیفیت زندگی دوران یائسگی تأثیر دارد. دربرخی مطالعات، بین علایم یائسگی وکیفیت زندگی ارتباطی وجود نداشت. در مطالعه چنگ و همکاران (2007) بر روی زنان تایوانی، یائسگی با امتیاز کیفیت زندگی ارتباط معناداری نداشت. مطالعه مروری وسکو و همکاران (2007) نشان داد که هیچ الگوی شناخته شده ای بین یائسگی و خلق و خوی زنان میانسال وجود ندارد.

امروزه تغییر در طول عمر و افزایش امید به زندگی، باعث شده که زنان، سال های بیشتری را در دوران بعد از یائسگی سپری کنند؛ لذا مشکلات و عوارض ناشی از آن ملموس تر شده و از طرف اعضاء بهداشتی جامعه مورد توجه قرار گرفته است.

یائسگی یک واقعه فیزیولوژیک شبیه منارک است که به طور معمول در زنان بالای 50 سال رخ می دهد و با علائم کاهش سطح استروژن همراه می باشد. یائسگی ممکن است کیفیت زندگی زنان را تحت تأثیر قرار داده و حتی سلامت آنان را به خطر بیندازد. یائسگی یکی از مراحل مهم زندگی و بخشی از سالمندی است که اگر با دید مثبتی به آن نگریسته شود می تواند الهام بخش و سودمند باشد، با این وجو یائسگی پدیده ای است که کسی تمایل به بحث در مورد آن نداشته و حتی در صورت بحث، با آن برخوردی ناامیدکننده و منفی گرایانه می شود. به نظر افراد جامعه ویژگی هایی نظیر جوانی، زیبایی و جذابیت در زنان با ارزش هستند و زنان یائسه، افرادی به غلط، غیرمنطقی، عصبی، خشن و فاقد نیروی جنسی معرفی و چون کمتر مورد توجه قرار می گیرند با گذشت زمان به تدریج در جامعه فراموش می شوند. یائسگی پایان دوره باروری است ؛ هنگامی که این دوران فرا می رسد زنان یائسه دچار درجاتی از شوک و ناباروری و احساس غم می شوند. این دوره با علائم جسمی مانند گرگرفتگی، تعریق شبانه، علایم ادراری تناسلی و علایم روان شناختی مثل تحریک پذیری، اختلال خلق، اضطراب، تنش، کاهش اعتماد به نفس، بی ثباتی عاطفه، کم شدن حافظه که می تواند سلامت جسمی، روانی و جنسی زنان یائسه را تحت تأثیر قرار داد و بر کار، فعالیت های اجتماعی، اوقات فراغت، خواب، خلق وخو، تمرکز، ارتباط با دیگران، لذت از زندگی و کیفیت زندگی فرد تأثیر گذارد. شیوع علایم عاطفی – روانی در یائسگی در یکی از مطالعات 79 درصد و در مطالعه دیگر بیش از 25-20 درصد گزارش شد. در تحقیقی دیگر بیش از نیمی از زنان پس از یائسگی علایم فیزیکی – روانی را بروز دادند. البته برخی از این علایم به طور معمول با افزایش سن ظاهر می گردند و ممکن است نتوان در همه موارد علایم را تنها به پدیده یائسگی ربط داد، اما به نظر می رسد که تغییرات فیزیولوژیک یائسگی، خصوصاً علایم جسمی، می توانند تشدیدکننده سایر علایم، خصوصاً تغییرات روانی باشند.

یائسگی ممکن است کیفیت زندگی زنان را تحت تأثیر قرار داده و حتی سلامت آنان را به خطر بیندازد. یائسگی یکی از مراحل مهم زندگی و بخشی از سالمندی است که اگر با دید مثبت به آن نگریسته شود می تواند الهام بخش و سودمند باشد. با این وجود یائسگی پدیده ایست که کسی تمایل به بحث در مورد آن نداشته و حتی در صورت بحث، با آن برخوردی ناامیدکننده و منفی گرایانه می شود. به نظر افراد جامعه ویژگی هایی نظیر جوانی، زیبایی و جذابیت در زنان با ارزش هستند و زنان یائسه، افرادی به غلط، غیرمنطقی، عصبی، خشن و فاقد نیروی جنسی معرفی و چون کمتر مورد توجه قرار می گیرند با گذشت زمان به تدریج در جامعه فراموش می شوند. یائسگی پایان دوره باروری است هنگامی که این دوره فرا می رسد زنان یائسه دچار درجاتی از شوک و ناباوری و احساس غم می شوند. این دوره با علائم جسمی مانند گرگرفتگی، تعریق شبانه، علایم ادراری تناسلی و علایم روان شناختی مثل تحریک پذیری، اختلال خلق، اضطراب، تنش، کاهش اعتماد به نفس، بی ثباتی عاطفه، کم شدن حافظه که می تواند سلامت جسمی، روانی و جنسی زنان یائسه را تحت تأثیر قرار داده و بر کار، فعالیت های اجتماعی، اوقات فراغت، خواب، خلق و خو، تمرکز، ارتباط با دیگران، لذت از زندگی و کیفیت زندگی فرد تأثیر می گذارد. شیوع علایم عاطفی – روانی در یائسگی در یکی از مطالعات 79 درصد و در مطالعه دیگر بیش از 20-25 درصد گزارش شد. در تحقیقی دیگر بیش از نیمی از زنان پس یائسگی علایم فیزیکی– روانی را بروز دادند. البته برخی از این علایم به طور معمول با افزایش سن ظاهر می گردند و ممکن است نتوان در همه موارد علایم را تنها به یائسگی ربط داد، اما به نظر می رسد که تغییرات فیزیولوژیک یائسگی، خصوصاً علایم جسمی، می توانند تشدید کننده سایر علایم، خصوصاً تغییرات روانی می باشد. به دنبال افول عملکرد تخمدان در طی دوران یائسگی، طیف وسیعی از علایم روانی – عاطفی در زنان بروز می کند. این علایم به چند دسته طبقه بندی می شود:


اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق تحلیل پوششی داده ها

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق تحلیل پوششی داده ها
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 51 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 15
چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق تحلیل پوششی داده ها

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 15صفحه
نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

این روش در ابتدا با تز دکتری رودز مطرح شد که در آن پیشرفت تحصیلی مدارس امریکا در سال 1978 مورد ارزیابی قرار گرفته بود که در همین راستا این تکنیک برای رتبه‌بندی دانشکده‌های اقتصاد انگلستان نیز مورد استفاده قرار گرفت که اساس آن بر اساس مدلی بود که فارل در سال 1957 برای ارزیابی کارایی با استفاده از روشهای غیر پارامتری مطرح کرده بود. چارنز رودز و کوپر مدل اولیه فارل راکه چند ورودی و یک خروجی داشت را توسعه دادند و نام آن را CCR گذاشتند و در سال 1984نیز مدل BCC توسط بنکر، چارنز و کوپر ارائه شد. (آزادی و فتائی، 1389 : 22)

تعریف تحلیل پوششی داده‌ها: تکنیکی جهت محاسبه کارایی نسبی یک مجموعه از واحدهای تصمیم گیرنده در مقایسه با یکدیگر با استفاده از یک برنامه ریاضی می‌باشد.

تعریف ورودی: در تحلیل پوششی داده‌ها عاملی است که با افزایش آن با حفظ تمام عوامل دیگر کارایی کاهش یافته و با کاهش آن با حفظ تمام عوامل دیگر کارایی افزایش می‌یابد.

تعریف خروجی: در تحلیل پوششی داده‌ها عاملی که با افزایش آن با حفظ تمام عوامل دیگر کارایی افزایش یافته و با کاهش آن و با حفظ تمام عوامل دیگر کارایی کاهش می‌یابد.

واحدهای تصمیم گیرنده (DMU): واحدهایی هستند که یکسری ورودی را دریافت و پس از فرایند خروجی خارج می‌کنند.

(کیم و لی، 2011 : 57)

2-1-17- مدل‌های تحلیل پوششی داده‌ها

در روش DEA برای هر یک از واحدهای غیرکارا، یک واحد کارا یا ترکیبی از دو یا چند واحد کارا به عنوان مرجع و الگو معرفی می‌گردند. از آنجائیکه این واحد مرکب (ترکیب دو یا چند واحد کارا) ضرورتاً در صنعت وجود نخواهد داشت، به عنوان یک واحد مجازی کارا شناخته می‌شود. یکی از مزایای DEA یافتن بهترین واحد مجازی کارا برای هر واحد واقعی (چه کارا و چه غیر کارا) می‌باشد. چنانچه واحدی کارا باشد، مجموعه مرجع آن واحد مجازی کارا خود این واحد خواهد بود. سهم هر یک از واحدهای کارا در تشکیل واحد مجازی کارا برای یک واحد غیرکارا بستگی به وزن (λ1 , λ2 ,... λn) λ دارد که توسط روش DEA برای هر یک از بنگاههای کارا محاسبه و ارائه می‌شود. (شعبانی و همکاران، 1389)

تکنیک DEA دارای چهار مدل اصلی می‌باشد:

1- مدل بازگشت به مقیاس (CRS): این مدل که اولین روش DEA است، توسط چارنز، کوپر و رودز در سال 1978 ارائه شد. این مدل را برخی اوقات با حروف CCR می‌شناسند که برگرفته از نام این سه پژوهشگر است. در این مدل با تغییر یک واحد در ورودیها، خروجیها نیز با نسبت ثابت (کاهشی یا افزایشی) تغییر می‌کنند. در واقع شیب تابع تولید در این مدل ثابت است.

2- مدل بازگشت به مقیاس متغیر(VRS) : این مدل توسط بانکر، چارنز و کوپر در سال 1984 ارائه شد و اغلب با حروف BCCشناخته می‌شود. این مدل در مواقعی استفاده می‌شود که مقیاس گذاری یکسان بالاتر و پائینتر از حداکثر مقداری که برای هر یک از ورودیها و خروجیها مشاهده شده است، امکانپذیر نباشد. در این مدل با تغییر یک واحد در ورودیها، خروجیها با نسبت متفاوتی تغییر می‌کنند. این تغییر میتواند کاهشی یا افزایشی باشد. شیب تابع تولید در این مدل متغییر است.

3- مدل بازگشت به مقیاس افزایشی(IRS) : در این مدل با تغییر یک واحد در ورودیها، خروجیها با نسبت افزایشی تغییر میکنند. شیب تابع تولید در این مدل افزایشی است و بنابراین گاهی کارائی تکنیکی ورودی محور بیشتر از کارائی تکنیکی خروجی محور است و بالعکس.

4- مدل بازگشت به مقیاس کاهشی(DRS) : منظور از بازگشت به مقیاس کاهشی این است که با تغییر یک واحد در ورودیها، خروجیها با نسبت کاهشی تغییر میکنند. شیب تابع تولید در این مدل کاهشی است. (قیصری، 1386)


اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل پیشینه پژوهش سلامت عمومی و تعارض متقابل کار- خانواده

پیشینه پژوهش سلامت عمومی و تعارض متقابل کار خانواده
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 136 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 38
پیشینه پژوهش سلامت عمومی و تعارض متقابل کار- خانواده

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 38صفحه
نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

چهارچوب این پژوهش پنداشتی بوده و بر پایه مفاهیم سلامت عمومی و تعارض متقابل کار- خانواده استوار است که در این راستا مفاهیمی همچون سلامت، تعاریف سلامت، ابعاد سلامتی، تعارض کار با خانواده، تعارض خانواده با کار و ابعاد آن ها (زمان، فشار، رفتار) مورد بحث قرار می گیرد.

سلامت یکی از واژه هایی است که بیشتر مردم با آن که مطمئن هستند معنای آن را می دانند، تعریف آن را دشوار می پندارند. از این رو تعاریف بسیاری از سلامت در دوره های مختلف شده است(37).

به طور کلی سلامتی مفهوم وسیعی دارد و تعریف آن تحت تاثیر میزان آگاهی و طرز تلقی جوامع با شرایط گوناگون جغرافیایی و فرهنگی قرار می گیرد. ضمن این که سلامتی یک روند پویاست و با گذشت زمان نیز مفهوم آن تغییر خواهد کرد(38). قدیمی ترین تعریف سنتی که از سلامتی شده است عبارت است از " بیمار نبودن". انتقاد وارد شده بر این تعریف آن است که نقش عوامل تعیین کننده زیست محیطی، اجتماعی، روان شناختی و فرهنگی را در تعریف سلامتی در نظر نگرفته است(42،39). نارسایی این مفهوم زیست پزشکی، منجر به ایجاد مفهوم اکولوژیک شده است که سلامت را به عنوان تعادل پویا بین انسان و محیط زیست و بیماری را به صورت عدم تعادل وجود انسان با محیط زیست در نظر می گیرد(40). با پیشرفت های علوم اجتماعی در دوران معاصر آشکار شد که سلامت می تواند تحت تاثیر عوامل اجتماعی، روان شناختی، فرهنگی، اقتصادی وسیاسی قرار گیرد و هنگام تعریف و اندازه گیری سلامت باید این عوامل را هم در نظر گرفت(41). مدل کلیت ترکیبی از همه مفاهیم نام برده شده را بیان می کند و می گوید: سلامت، نشانه ای از فکر سالم و عالی در بدن سالم و در خانواده های سالم و محیطی سالم است. این مدل به ارتقاء سلامت و حفظ آن تاکید می کند(37). تعاریف متعددی از سلامت وجـود دارد. فرهنگ وبسـتر سلامتی را وضعیت خوب جسـمانی و روحی و به خـصوص عاری بودن از درد یا بیـماری جسمی می داند در حالی که فرهنگ آکسـفورد سلامتی را وضعیت عالی جسم و روح و حالتی که اعمال بدن به موقع و موثر

انجام شود بیان می کند(42).

دان سلامتی را به صورت وضعیتی که در آن فرد تعادل و مسیر هدفمند را در محیط خود حفظ می کند، بیان می نماید. در حقیقت تعاریف سلامتی بر دو نظر کلی تاکید دارند، سلامتی پویا است و نه ایستا و محیط و زمینه زندگی افراد بر میزان دستیابی آن ها به سلامتی تاثیر گذار است(43). با این وجود تعریفی که بیشتر از همه درباره سلامت پذیرفته شده است، تعریف سازمان بهداشت جهانی است که در مقدمه اساسنامه آن ذکر شده است:" سلامتی عبارت است رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه تنها بیماری یا معلول نبودن"(44). بدین منوال از تعریف سازمان جهانی بهداشت چنین بر می آید که سلامتی مفهومی بسیار گسترده تر از رفاه جسمی است و برای سالم بودن، تعادل و هماهنگی در عملکرد روان و مغز نیز الزامی است(45). در سال های اخیر با گنجاندن توانایی داشتن "یک زندگی اقتصادی و اجتماعی مثمر" این تعریف تقویت شده است. تعریف WHO از سلامتی از این نظر که بسیار گسترده است، مورد انتقاد قرار گرفته است و بعضی از اشخاص استدلال می کنند که نمی توان سلامت را به عنوان یک حالت کلی تعریف کرد بلکه باید به صورت یک فرایند تطبیق پیوسته با تقاضاهای دیگر زندگی و تغییراتی که به معنای زندگی داده می شود، در نظر گرفته شود. این یک مفهوم پویا است که کمک می کند تا مردم خوب زندگی کنند، خوب کار کنند و از زندگی خود لذت ببرند. بنابراین تعریف سازمان بهداشت جهانی از سلامت به نظر بسیاری از اشخاص به عنوان یک هدف آرمانی محسوب می شود تا فرضیه ای واقع بینانه که ممکن است در برخی از افراد وجود داشته باشد و در سایرین خیر(37).

به این منظور عده ای از محققان سازمان بهداشت جهانی یک تعریف عملیاتی را برای سلامتی بیان کرده اند که شامل 1- نبودن شواهد آشکار بیماری و درست عمل کردن شخص به طور عادی در حدود معیارهای پذیرفته شده سلامتی در مورد یک جنس، سن، جامعه و منطقه جغرافیایی.

2-کار کردن چند اندام بدن به اندازه کافی و در رابطه با یکدیگرکه نشانه نوعی تعادل یا پایداری بدن است. این حالت نسبتاً ثابت است اما چون انسان تابع محرک های داخلی است ممکن است تغییر نماید(42).

علی رغم محدودیت های نام برده مفهوم سلامتی مطابق تعریفWHO کاربرد مثبت و گسترده دارد و استاندارد"سلامت مثبت" را تعیین می کند. این تعریف نشان دهنده آرزوی مردم و نماینده هدف کلی یا هدفی است که مـلت ها باید برای آن بکوشند. سلامـت بر تمام ابعـاد زندگی افراد تاثیر گذار است، از طرف

دیگرشغل و حرفه، نقش اجتماعی و روابط بین فردی متاثر از سلامت می باشند(46).

در حرفه پرستاری چهار تعریف به واسطه چهار الگو توسط اسمیت پیشنهاد شده است:

1-الگوی ادیو منیستیک(ایده آلی): در این حالت فرد به خود یابی و حد کمال رسیده و توانایی خود را از بالقوه به بالفعل در می آورد.

2-الگوی سازگاری: انسان به طور موثر قادر به کنش با محیط فیزیکی و اجتماعی خود است.

3-الگوی ایفاء نقش: بیانگر میزان توانایی فرد در ایفای نقش خود به طور موثر است.

4-الگوی کلینیکی: فقدان علائم و نشانه های بیماری و ناتوانی قابل تشخیص با علم پزشکی است.

از نظر اسمیت الگوی ایده آلی جامع ترین الگو و الگوی کلینیکی سطحی ترین الگو است (42).

با توجه به تعاریف سلامتی متوجه می شویم که سلامتی دارای ابعاد متعددی است. بانکر و کووالکسی پنج بعد جسمی، روانی، اجتماعی، معنویو عقلانی را به عنوان ابعاد سلامتی معرفی نموده اند (45). در صورتی که آقا ملایی و ملک افضلی، علاوه بر ابعاد فوق، بعد شغلی را نیز جزء ابعاد سلامتی می دانند (47،37).

معمول ترین بعد سلامتی، سلامت جسمی است که نسبت به دیگر ابعاد سلامتی ساده تر می توان آن را ارزیابی کرد. سلامت جسمی در حقیقت ناشی از عملکرد درست اعضاء بدن است(38). نشانه های سلامت جسمی در فرد عبارت است از: سیمای خوب، پوست تمیز، اشتهای کافی، خواب راحت، وزن مناسب و .... (37). بعد دیگر سلامتی بعد روانی است که شامل توان واکنش در برابر انواع گوناگون تجربه های زندگی به صورت قابل انعطاف و معنی دار است(37). بعضی از نشانه های سلامت روانی عبارت است از: سازگاری فرد با خود و دیگران، قضاوت صحیح در برخورد با مسائل، داشتن روحیه انتقاد پذیری و داشتن عملکرد مناسب در برخورد با مشکلات(42،38).



اعتماد شما سرمایه ما