مرجع فایل های تخصصی

مرجع فایل های تخصصی

وبلاگ برای دسترسی هم وطنان به فایل های مورد نیاز آنها در تمامی زمینه های علمی، پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه، علوم انسانی و ... طراحی گردیده است.
مرجع فایل های تخصصی

مرجع فایل های تخصصی

وبلاگ برای دسترسی هم وطنان به فایل های مورد نیاز آنها در تمامی زمینه های علمی، پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه، علوم انسانی و ... طراحی گردیده است.

معرفی و دانلود فایل کامل عزت نفس

با توجه به نتیجه بررسی های انجام شده خلاقیت و استعدادهای خلاقه نهفته در کودک و نوجوان قابل رشد وتوسعه است و این کیفیت مستلزم تلاش و کوشش همه جانبه در ابعاد گوناگون کودک و نوجوان به ویژه عزت نفس می باشد موضوع پژوهش حاضر بررسی رابطه خلاقیت و عزت نفس درنوجوانان دختر و پسر و تاثیر جنسیت بر متغیرهای عزت نفس و خلاقیت است که با استفاده از شیوه نمونه گ
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 112 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 125
عزت نفس

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

چکیده

با توجه به نتیجه بررسی های انجام شده خلاقیت و استعدادهای خلاقه نهفته در کودک و نوجوان قابل رشد وتوسعه است و این کیفیت مستلزم تلاش و کوشش همه جانبه در ابعاد گوناگون کودک و نوجوان به ویژه عزت نفس می باشد.

موضوع پژوهش حاضر بررسی رابطه خلاقیت و عزت نفس درنوجوانان دختر و پسر و تاثیر جنسیت بر متغیرهای عزت نفس و خلاقیت است که با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس صورت پذیرفته است از این رو تعداد 60 نفر از دانش آموزان دختر و پسر که در مقطع راهنمایی مدارس واقع در منطقه 11 آموزش و پرورش تحصیل می کردند انتخاب شدند و آزمونهای عزت نفس کوپراسمیت و خلاقیت عابدی بر روی آزمودنیها اجرا گردید. نتایج نشان می دهد.

که خلاقیت دربین دختر وپسر تفاوتی ندارد وهمچنین عزت نفس در دختر وپسر تفاوتی ندارد ورابطه مثبتی بین خلاقیت وعزت نفس وجود دارد.

مقدمه

بنا به اعتقاد بسیاری از متخصصان عزت نفس را می توان ازجمله علل مشکلات رفتاری شایع در میان کودکان و نوجوانان سراسر جهان دانست.

بهترین راه برای بیشتر کردن انگیزش افراد اینست که عزت نفس آنها را افزایش دهیم.معلمان، کارفرمایان و مربیان همواره می گویند که راه بهترین راه برای با انگیزش کردن دانش آموزان ، کارکنان و ورزشکاران بالا بردن عزت نفس آنهاست.

بالا بردن عزت نفس اقدام پسندیده ای است و احمقانه است اگر کسی با اینکار مخالفت کند . امّا مسئله تقویت کردن عزت نفس نوعی مداخله انگیزشی است که «تقریباً هیچ یافته ای وجود ندارد که نشان دهد عزت نفس اصلاً چیزی را به وجود می آورد بلکه عزت نفس توسط مجموعه ی موفقیتها و شکستها به وجود می آید...آنچه باید بهبود یابد عزت نفس نیست بلکه مهارتهای ما برای برخورد با دنیاست(سلیکمن ، نقل شده در آزار،1994).

در همین رابطه دو پژوهشگر نتیجه گرفتند که عزت نفس «عمدتاً حاصل موفقیتها و شکستهای مربوط به پیشرفت است که تأثیری مهمی بر پیشرفت بعدی ندارد ،(هلمک و ون آکن، 1995) .پس نکته مهم در این دو نقل قول جهت علیتی بین عزت نفس و پیشرفت /خلاقیت است.(ریو/سید محمدی،1382).

افزایش عزت نفس موجب افزایش پیشرفت نمی شود بلکه افزایش پیشرفت موجب می شود که عزت نفس بیشتر می شود و از آنجائیکه بسیاری از افراد خلاق به دلیل بی بهره بودن از اعتماد به نفس کافی قادر به ابراز تفکرات نو و ابداعات تازه خویش نیستند و برخی از با استعدادترین و سرآمدترین دانش آموزان خود را با دیدی کاملاً منفی ارزیابی کرده بودند و نمی توانند تخیلات خود را به زبان آورند؛ هدف ما در این پژوهش بررسی رابطه عزت نفس[1] و خلاقیت در دانش آموزان دختر و پسر است و بررسی راهکارهایی است تا با افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان با هوش زمینه های خلاقیت رادر آنها به وجود آوریم.

بیان مساله :

محققین معتقدند همه انسانها در کودکی از استعداد خلاق برخوردارند ولیکن فقدان محیط مناسب وبی توجهی و عدم تقویت این توانایی مانع ظهور آن می گردد. برای هر جامعه ای وجود افراد خلاق ضروری است زیرا جوامع در دوره انتقال و تغییر نیاز مبرمی به راههای خلاق برای مسائل حاد وآینده خود دارند( حسینی، 1376) . بررسی هدفهای آموزش و پرورش در سطح جهان و ایران نشانگر آنست که برای مقابله مناسب با مسائل فردی و اجتماعی پیچیده نیاز به پرورش افرادی داریم که با اتکاء به نیروی اراده و تعقل خود منطقی و خلاق بیاندیشد( همان منبع).

با نگاهی به تاریخ گذشته در می یابیم که جهان ما به دست افراد معدودی که در تفکر خود جهشهای خلاقی داشته اند تغییرات بنیادی پیدا کرده است . کالیله، داروین و اینشتین در درک دنیایی که در آن زندگی می کنیم نقش بسیار ارزنده ای ایفا کرده اند اختراعات نیز نشانگر همین نکته اند. ماشین بخار، تلفن ، کامپیوتر و هزاران اختراع دیگر که وجود آنها برای ما عادی شده است بدست کسانی طراحی و ساخته شده اند که ما آنها را خلاق می نامیم. در عالم هنر نیز طی قرنها کتابها، شعرها، تابلوهای نقاشی ، مجسمه ها و ... که جهان ما را غنی کرده اند بوسیله افراد خلاق به وجود آمده اند (شکلتون و فلچر، ترجمه کریمی و جمهری،1371).

در گستره موضوع خلاقیت مسئله کشف وشناسایی افراد خلاق و عوامل موثر بر خلاقیت از ماهیت ویژه ای برخوردار است زیرا شناخت زود هنگام این افراد آموزش و پروش درست وبه موقع استعدادهای آنان می تواند بزرگترین قدم در راه پیشرفت کشور باشد تاکنون به منظور شناسایی افراد خلاق تلاش های بسیاری صورت گرفته است .رویکرد روانسنجی در ابتدا کوشش کرد با استفاده از شیوه های شبیه به شیوه های سنجش هوش به اندازه گیری خلاقیت می پردازد ولی آزمونهای هوش نتوانستند افراد توانا در تفکر واگرا یعنی افراد چیره دست در ارائه اندیشه های نو و ابتکاری را شناسایی کند. لذا مطالعات بعدی در دو جهت متفاوت پی ریزی شد گروهی از محققین به شناسایی عوامل موثر بر خلاقیت پرداختند و گروهی دیگر به تهیه آزمونهای خاصی برای سنجش خلاقیت. در این مطالعات فرض اساسی این بود که در خلاقیت توانایی ذهنی ویژه ای دخالت دارند بنابراین اکثر آزمونهای ساخته شده به سنجش توانائیهای می پرداختند که در تفکر خلاق اهمیت دارند . یافته های این محققین اولین قدم درجهت مطالعه تجربی خلاقیت بود .( افروز،1372).

از آنجائیکه بسیاری از افراد خلاق و مبتکر به دلیل بی بهره بودن از اعتماد به نفس کافی قادر به ابراز تفکرات نو و ابداعات تازه خویش نیستند و نمی توانند تخیلات خود را بر زبان آورن، برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی ، قدرت تصمیم گیری و ابتکار ، خلاقیت و سلامت فکر و بهداشت روانی ارتباط مستقیمی با میزان عزت نفس و احساس خود ارزشمندی فرد دارد. امروزه دردرمان بسیاری از اختلالات شخصیتی و رفتاری کودکان و نوجوانان مانند کم رویی و گوشه گیری ، ناسازگاری و پرخاشگری ، تنبلی و کندروی به عنوان اولین گام به ارزیابی و پرورش احساس عزت نفس ،تقویت اعتقاد به نفس و مهارتهای فردی و اجتماعی آنان می پردازد. برای اینکه کودکان و نوجوانان بتوانند از حداکثر توانمندیهای بالقوه خود برخوردار شوند می بایست از نگرش مثبت نسبت به خود در محیط اطراف و انگیزه های قوی برای تلاش و کوشش بهره مند شوند بی شک نوجوانانی که دارای عزت نفس قابل توجهی هستند نسبت به همسالان خود در شرایط مشابه پیشرفت تحصیلی و کارایی بیشتری از خود نشان می دهند. همچنین از بارزترین ویژگیهای صاحبان «تفکر واگرا » و افراد خلاق «داشتن اعتماد به نفس» و «عزت نفس» بسیار بالاست لذا پرورش عزت نفس در کودکان و نوجوانان از مهمترین وظایف اولیاء و مربیان می باشد که در این ارتباط بیشترین نقش بر عهده الگوهای رفتاری است (افروز،1377).

تعادل در عزت نفس در صورتیکه سایر شرایط موجود باشد باعث می شود که فرد به فعل درآوردن استعدادهای بالقوه خود از آن جمله خلاقیت باشد. زماینکه درجه اعتماد و پذیرش خود در او کاهش یابد یاس و نومیدی ناشی از آن در جریان به فعالیت رسیدن قوای خلاقه اختلال و آشفتگی ایجاد می کند یکی از معضلات جامعه ما اینست که افراد خلاق و متبکر به دلیل بی بهره بودن از اعتماد به نفس کافی به ابراز تفکرات نو ابداعات تازه خویش اعتراض کنند در حالیکه افراد خلاق و نوآور در پی جلب توجه این و آن نیستند و اتفاقاً در بسیاری از مواقع در مورد استهزای عمل دیگران هم قرار می گیرند از میان مجموعه ویژگیهای افراد خلاق به دو صفت می توان برخورد کرد که تمام محققان و کارشناسان که سالها در این زمینه کار کرده اند به خصوص کیلفورد و دیگران بر آنها تأکید داشتند یکی برخورداری از قوه تخیل قوی در دوران کودکی و دیگری داشتن اعتماد به نفس قوی در نوجوانی و جوانی .سپس هرگاه بتوانیم این دوصفت را در کودکان و نوجوانان با هوش خود بپردازیم زمینه خلاقیت در آنان به وجود می آید (افروز،1371).

برخی از مطالعات نشان داده اند که چون عزت نفس بالا در برخی از ویژگیهای رفتاری و همچنین با رضامندی شخص و فعالیت کارآمد همراه است برای انسان مهم می باشد و چون که افراد با عزت نفس پائین اغلب در تعاملات اجتماعی خجالتی و نسبت به طردشدن آسیب پذیرند اکثر متخصصین بالینی عزت نفس مثبت را از اعمال اساسی در سازگاری اجتماعی – عاطفی فرد می دانند و معتقدند که احساس بی ارزشی عمیق ریشه بسیاری از نابهنجاریهای روانی است که در بین افراد انسان دیده می شود (شاملو،1369).

از آنجائیکه از بارزترین ویژگیهای صاحبان «تفکر واگرا» و « افراد خلاق » داشتن اعتماد به نفس و عزت نفس بسیار بالاست و از آنجائیکه بسیاری از افراد خلاق و متکبر به دلیل بی بهره بودن از اعتماد به نفس کافی قادر به ابراز تفکرات نو و ابداعات تازه خویش نیستند در این پژوهش تلاش در جهت پاسخ به این سوال است که آیا بین عزت نفس و خلاقیت در میان دانش آموزان دخترو پسر تفاوت معناداری وجود دارد؟

اهمیت پژوهش

یکی از ارزشمندترین راههای استفاده از خلاقیت بکار بردن آن برای بهبود روبط است. زیرا انسانها در سطوحی بیشمار و گوناگون در برابر پذیرش امواج طیف یکدیگر ، به ویژه نسبت به انگاره ها و قالبهای فکری که درباره یکدیگر در سر دارند حساس و پذیرا هستند. در واقع همین اندیشه ها و گرایشهای نهفته است که رفتار موفق یا ناموفق ما را می سازد.

در رابطه عزت نفس با خلاقیت نیز مانند هر چیز دیگر، دقیقاً همان چیزی را به دست می آوریم که به آن اعتقاد داریم و باور ماست ، مگر اینکه ازژرف ترین سطح وجودمان رابطه ای درست ودلخواه را بطلبیم.( گواین ،ترجمه خوشدل،1381).

مردمانی که با آنها در رابطه ایم همواره چون آینه بازتاب اعتقادات خود ما هستند و ما نیز چون آینه بازتاب باورهای آنها هستیم پس می توان روابط را از قدرتمندترین ابزار رشد و کمال خود دانست.

اگر صادقانه به روابط خود بنگریم می توانیم دریابیم که چگونه روابطی آفریده ایم .برای استفاده از رابطه ی عزت نفس با خلاقیت به منظور حفظ و بهبود سلامت و تناسب اندام و زیبایی جسمانی راههای بسیاری وجود دارد و تندرستی و جاذبه ما مانند هر چیز دیگر زاییده ی گرایشهای ذهنی ماست پس عوض کردن باروها و تغییر اعتقادات یا شیوه همنوایی که با خویشتن و جهان داریم می تواند اثرات جسمانی ژرف و شگرف پدید آورد(گواین، ترجمه خوشدل،1381).

هدف پژوهش

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عزت نفس و خلاقیت بین دانش آموزان دختر و پسر و تاثیر جنسیت بر متغیرهای عزت نفس و خلاقیت می باشد.

فرضیه پژوهش

1- بین خلاقیت و عزت نفس دانش آموزان دختر و پسر رابطه وجود دارد.

2- خلاقیت در دانش آموزان دختر و پسر متفاوت است.

3- عزت نفس در دانش آموزان دختر و پسر متفاوت است.

تعاریف نظری و عملیاتی اصطلاحات

تعریف نظری خلاقیت: خلاقیت را می توان با اشاره به تعدادی توانایی ذهنی که منجر به تولید آثار خلاق می شود توصیف کرد. مهمترین این ویژگیها واگراست تفکر واگرا منجر به حل مساله می شود.گیلفورد[2](1962، 1959، 1950) خلاقیت را نوعی توانایی فکری دانسته و تفکر خلاق را منجر به خلاقیت می شود یکی از انواع واگرا می داند ولی معتقد است که در این نوع تفکر اطلاعات بصورتیکه ارتباطی با مطلب گذشته داشته باشند شناخته شد محصولی جدید ایجاد می کنند.

تعریف عملیاتی خلاقیت:نمره ای که فرد در آزمون خلاقیت عابدی کسب می کند.

تعریف نظری عزت نفس: تعریف نظری عزت نفس عبارتست از ارزیابی مدام شخصی نسبت به ارزشمندی خویشتن خود ، این صفت حالت عمومی دارد و محدود و زودگذر نیست.

تعریف عملیاتی عزت نفس: در این پژوهش منظور از عزت نفس نمره ایست که هر فرد از پرسشنامه کوپراسمیت می گیرد به عنوان عزت نفس کلی فرد محسوب شده و نمره ای بین 0 تا 50 را در برمی گیرد(شاملو،1369).



تعریف عزت نفس:

عزت نفس از جمله مفاهیمی است که در چند دده اخیر مورد توجه پژوهشگران روانشناسی و علوم تربیتی قرار گرفته است در تبیین اهمیت عزت نفس برخی صاحبنظران از آن به عنوان نکته ای کلیدی که می تواند جوانب مختلف زندگی افراد را تحت تاثیر قرار دهد یاد می کنند.اهمیت این مطلب همواره از سوی افرادی که با کودکان کار می کنند تائید شده است ، به سختی می توان از نزدیک با کودکان در تماس بود و درعین حال به مهمترین احساسات آنها در مورد خودشان به عنوان یک فرد توجه نکرد(پوپ ،مک هیل، کریهد ترجمه تجلی،1374).

انسان هنگام تفکر در مورد احترام به خود کودکان براحتی سردرگم می شود. به دلیل اینکه دو واژه احترام به خود و خودپنداره[3] اغلب به جای هم مورد استفاده قرار می گیرند و زمان مورد استفاده در این زمینه را مبهم می سازد(همان منبع).

عزت نفس را باید از خود پنداره متمایز ساخت منظور از خودپنداره مجموعه صفات ،توانائیها، نگرشها و ارزشهایی است که فرد باور دارد او را توصیف می کند( برک ترجمه سیدمحمدی،1383).

به عبارت دیگر خودپنداره مجموعه ای از مفاهیمی است که فرد برای توصیف خویش از آن استفاده می کند. کودک می تواند خود را به عنوان بازیگرخوب بیسبال ،دوست جو، علاقمند به داستانهای علمی دانش آموزی متوسط در نظر بگیرد که این مورد از جمله اجزاء خودپنداره وی به شمار می رود( پوپ،مک هیل،کریهدترجمه تجلی: 1374).

در واقع عزت نفس جنبه ای از خودپنداره است که در اوایل کودکی نمایان می شود (برک/ سیدمحمدی،1383).و از احساسات کودک در مورد ابعاد وجودش ناشی می شود(پوپ ،مک هیل ،کریهدترجمه تجلی،1374).

عزت نفس نتیجه نهایی کارکرد سازکارانه و ثمربخش خود است عزت نفس درست مثل خوشحالی است به اینصورت که وقتی سعی می کنید خوشحال باشید افراطی عمل نمی کنید بلکه خوشحالی پیامد جانبی خشنودیها، پیروزیها وروابط مثبت زندگی است به همین نحو عزت نفس پیامد جانبی رسیدن به آرزوها و آمال شخصی و تبعیت ازهنجارهایی است که فرهنگ آنها را تعیین کرده است (ریو،ترجمه سید محمدی،1382 ).

تعریف ماسن و همکاران از عزت نفس (ترجمه یاسایی،1372) چنین است :

همچنانکه کودکان از خود درکی پیدا می کنند وهویت خود را در می یابند تدریجاً برای خصوصیات خود ارزش مثبت یا منفی قائل می شوند.مجموعه این ارزیابیهایی که کودک از خود می کنند عزت نفس او را تشکیل می دهد. بالبی ،1973، عزت نفس را قسمتی از شخصیت می داند و اهمیت کسب امنیت در دوران کودکی را نیز به عنوان اصلی کلی و پایه ای برای درونی کردن اعتماد به خود متذکر می شود(ترجمه بیابانگرد،1374).

براندن که از پیشکسوتان نظریه عزت نفس می باشد معتقد است که سلامت روان انسان منوط به عزت نفس اوست و بیماریهای روانی از کمبود حس احترام به خود ناشی می شود(ساپنیکتون ترجمه شاهی برواتی ،1379).

به اعتقاد براندن عزت نفس دارای دو جنبه وابسته به یکدیگر است یک حس سودمندی ویا اعتماد به نفس و دیگری حس ارزشمندی فرد و در مجموع حس عزت نفس و حس اعتماد به نفس است که دلالت بر لیاقت شخص برای زیستن دارد( میلانی فرد،1374).

فرآیند شکل گیری و تحول عزت نفس:

آدلر[4] ،آلپورت[5] هورنای[6] ،سولیوان[7] ، راجرز[8] ،مازلو[9] از اندیشمندانی هستند که این نظر را که انسان دارای نیاز به عزت نفس است پدیرفته اند. بکر 1963 معتقد است که نیاز به عزت نفس فقط از آن انسان است و وجود آن بدان دلیل است که انسان دارای استعداد تفکر و نمادسازی است (بیابانگرد،1373).

سطح عزت نفس شما تحت تاثیر این عوامل قرار دارد: معیارهایی که به هنگام ارزیابی خودتان بکار می برید ،توانائیها و موفقیتهای واقعی ، نظام خود پاداش دهنده ،توجه انتخابی به اطلاع که درباره شماست و پیچیدگی نظریه خویشتن. هنگامیکه به ارزشیابی خودپندارتان می پردازید برای تصمیم گیری راجع به ارزشمندی یا بی ارزش بودن خویش از ملاک های معینی استفاده می کنید این معیارها یا ملاک ها از شخصی به شخص دیگر فرق می کند ممکن است شخصی احساس کند کسب یک درجه دانشگاهی موفقیت بزرگی به شمار می رود. دیگری ممکن است آنرا به عنوان امری عادی و بی اهمیت تلقی کرده و نادیده بگیرد.چنین معیارهایی نه تنها بر عزت نفس ما تاثیر می گذارند بلکه همچون اهدافی هستند که ما را به فعالیت وا می دارند در اینجا معمای غامض و پیچیده ای دارد. معیارهای پائین باعث کسب سطوح بالای عزت نفس می شوند امّا این امکان نیز وجود دارد که ما را از شناسای تمامی استعدادهایمان باز دارد پس ممکن است به یکی از کاربردهای یک نظریه خوب خویشتن – افزایش عزت نفس- دست یابیم امّا به بهای از دست دادن یک کارکرد دیگر یعنی به حداکثر رساندن توازن لذت باشد (ساپنیگتون،ترجمه شاهی برواتی،1379).

بنابراین جهت تبیین نیاز به عزت نفس باید خاطر نشان کردکه :

تصویر ذهنی تعیین کننده هدف فعالیت ماست تصویر ذهنی ما محدوده رسیدن به هریک از وبه عبارتی حیطه امکان را مشخص می کند(ماسن وهمکاران ،ترجمه پاسایی،1370) .

همراه با رشد و در جریان فرآیند رشد ،کودک به تدریج نسبت به هویت خود آگاه می شود و درباره ویژگیهاو استعدادهای مختلف خود به قضاوت می پردازد .مجموعه این قضاوتها، ارزیابیها که کودک از خود به عمل می آورد و در تعامل با اطرافیانش تثبیت می گردد ، در نهایت منجر به پیدایش عزت نفس در او می گردد( بیابانگرد،1373).

کولی[10] (1992) و مید[11] (1994) معتقدند که نظر ما درباره خودمان انعکاسی آیئنه دار از عقاید دیگران در مورد ما می باشد به همین ترتیب کودکان نیز می توانند خود را با هوش ویا کودن ،مونث و مذکر،بیمار یا سالم ببیند.همین که کودکان بتوانند در مورد ویژگیهای خود نظری پیدا کنند اغلب به گونه ای رفتار می کنند که با خودپنداره آنان سازگار باشد. عقاید کودکان در مورد بسیاری از ویژگیهای شخصی خود ودیگران به طرق تقریباً نظام داری به موازات رشد آنها تغییر می کند(پوپ،مک هیل، کریهد،ترجمه تجلی،1374).

به نظر آلپورت یکی از مراحل پرورش خویشتن پدیدار شدن عزت نفس است.

این مرحله با احساس غرور کودک و آموختن انجام کارهایی بطور انفرادی و مستقل همراه است آلپورت این مرحله از پرورش را بسیار حساس و تعیین کننده می داند.(بیانانگرد،1373).

بر طبق نظریه راجرز احساس عزت نفس در اثر نیاز به توجه مثبت در کودک بوجود می آید به تدریج که آگاهی از خود ظاهر می شود در کودک نیازی شکل می گیرد که نیاز به توجه مثبت و احترام نامیده می شود این نیاز در کودک و بطور کلی در انسان یک نیاز عمومی و بسیار جدی است این مهم یعنی نیاز فرد به احترام ،همدردی، گرمی ازجانب دیگران و نیاز به نظر مثبت دیگران شامل بازخوردها، طرز برخورد گرم و محبت آمیز صمیمیت و پذیرش و مهربانی از طرف محیط وبه ویژه اولیای کودک می شود(میلانی فرد،1374).

به نظر راجرز اصل و ریشه خودپنداری و عدم ثبات و هماهنگی در آن به کوشش طفل برای کسب و حفظ محبت وابسته است بطور کلی نیاز به توجه مثبت ،نیازی آموختنی است وبا قسمت اعظمی از تجارب کودک همراه است . از طریق نگرشهای مثبت و احترام آمیزی که توسط دیگران نسبت به کودکان بروز داده می شود، احترام و توجه مثبت نسبت به خود به وجود می آید .پس از تشکیل نگرش مثبت به خود در فرد به جای آنکه او توجه مثبت و احترام را از دیگران بگیرد ازخودش میگیرد(ساپنیکتون ،ترجمه شاهی برواتی،1379).

یک راه حل آنست که اهداف و آرمانها را از معیارها جدا کنیم .ما می توانیم آرمانهای بالایی برای خود وضع کنیم و در عین حال از خودمان توقع داشته باشیم که عملکرد یا موفقیت خود را بالاتر از سطوح قبلی ببریم.به نظر بندورا(1986) اگر به ایجاد خرده اهداف اختصاصی و قابل حصول بپردازیم در اینصورت امیال و آرزوهای بالا به جای ناامیدسازی خویشتن می توانند برانگیزاننده و مشوق خویشتن باشند مثلاً اگر می خواهید میلیونر شوید
می توانید صرفاً از خود انتظار داشته باشید که ماهانه درصد معینی از درآمد خود را کنار بگذارید(بیابانگرد، 1373).

برخی آدمیان هر زمان که برطبق معیارهایشان عمل می کنند با تحسین و تمجید به خودشان پاداش می دهند دیگران هرگاه در رسیدن به معیارهایشان شکست بخورند با انتقاد از خود به تنبیه خویش می پردازند ، با احتمال بیشتری به عزت نفس بالا دست می یابند. کسانیکه افسرده اند بیشتر احتمال دارد که بخاطر عملکرد ضعیف به تنبیه خود بپردازند و کمتر پیش می آید که بخاطر عملکرد خوب از خودشان تمجید و تحسین به عمل آورند(بیابانگرد،1373).

کودکان ونوجوانان زمانی از عزت نفس زیاد بهره مند میشوند که بتوانند در 4 شرط متمایز احساس مثبتی را تجربه کنند این 4 شرط عبارتند از همبستگی،
بی همتایی،قدرت والگوها.

برای اینکه عزت نفس حفظ شود باید تمام این شرط پیوسته موجود باشند هیچیک بر دیگری برتری ندارند، اگر هر کدامشان به حد کافی فراهم نشوند موجب کاهش یا تغییر شکل عزت نفس می شوند( بیابانگرد، 1373).

در راهنمای تشخیصی و آماری بیماری روانی (DSMIV) که ملاک های آن در اغلب تشخیص های روانپزشکی بکار می رود احترام به خود ضعیف به عنوان ویژگی بسیاری از بیماریهای دوران کودکی در نظر گرفته می شود. دو نمونه مختلف از این بیماریها عبارتند از : اختلال کمبود توجه[12] و بیماریهای اجتنابی[13].

عزت نفس از چنان اهمیتی برخوردار است که از طرف اهداف رواندرمانی در دیدگاه راجرز می توان کاهش شدت و درجه تمایل روان نشرندی ، کاهش اضطراب ،افزایش میزان پذیرش خود عواطف شخصی (عزت نفس) را نام برد. هدف از فرآیند درمان در دیدگاه گلاسر[14] نیزاینست که پس از ارضای دو نیاز اساسی یعنی نیاز به عشق و نیاز به احساس ارزشمندی فرد بتواند در سطح وسیعتری و در چارچوب واقعیات رفتار مسئولانه ای در پیش گیرد و هویت موفقی (احساس ارزشمندی) بدست آورد و این خود نشانه سلامت روانی است ( ساپنیکتون ،ترجمه شاهی برواتی،1379).

در یک نظریه عزت نفس بالا از دست نمی رود و در همان حال شیوه خودنگری واقع بینانه ای پیش روی شما قرار دارد این نظریه شما را قادر می سازد محدودیتهای خود را در موقعیتهای اختصاصی ملاحظه کنید و در عین حال به خودتان به عنوان فردی اساساً با ارزش بنگرید برای آنکه بتوانید چنین کاری بکنید لازم است محدودیتهای خودتان را در قالب عبارات بسیاری اختصاصی رفتاری ( مثلاً : من به تمرین بیشتری نیاز دارم) توصیف کنید نه آنکه به بیانات کلی راجع به خودتان بپردازید ( من ورزشکار بدی هستم) شما می توانید همین اصل را در مورد دیگری هم که عملکرد ضعیفی دارند بکار ببرید برای این مقصود بدون آنکه به عزت نفس آنها خدشه ای وارد کنید یا آنکه به آنها برچسب زده باشید با انتقاد از رفتارهای اختصاصی یا ارائه پیشنهادات خاص به آنها پسخوراند بدهید( ساپنیکتون ، ترجمه شاهی برواتی،1379).


اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان متوسطه نظری منطقه 11 تهران

هوش هیجانی از سازه هایی ا ست که از طریق تظاهرا ت هیجانی و با درک وا نسجام بخشیدن به هیجا نها جلوه گر می شود به نظر مایر وسا لووی1 (1993) هوش هیجانی گونه ای هوش اجتماعی ا ست که توانایی برخورد با عواطف در خود و دیگران را در بر می گیردهمچنین آ نان بر این باورند که هوش هیجانی قابلیتی ا ست که تفکر و اقدامات هر فرد را هدایت می کند چنین برداشتی از هوش ه
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 158 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 181
بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان متوسطه نظری منطقه 11 تهران

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

بیا ن مسأ له

هوش هیجانی از سازه هایی ا ست که از طریق تظاهرا ت هیجانی و با درک وا نسجام بخشیدن به هیجا نها جلوه گر می شود . به نظر مایر وسا لووی[1] (1993) هوش هیجانی گونه ای هوش اجتماعی ا ست که توانایی برخورد با عواطف در خود و دیگران را در بر می گیرد.همچنین آ نان بر این باورند که هوش هیجانی قابلیتی ا ست که تفکر و اقدامات هر فرد را هدایت می کند .چنین برداشتی از هوش هیجانی این سوال را پیش می آورد که آیا هوش هیجانی با خلاقیت که یکی از انواع تفکر بوده و رفتاری است که از فرد سر می زند دارای همبستگی است یا خیر ؟

همچنین مساله دیگر آن ا ست که بسیاری از نظریه پردازان هوش هیجانی نظریه های خود را با ارزشیابی که از بزرگسالان به عمل آورده اند عملیاتی کرده اند و از ابزارهایی در این خصوص از آنها بهره گیری شده است مقیاس چند عاملی هوش هیجانی مایر و همکاران،(2000) مقیاس درک عاطفی بارنت[2] (1996) آزمون EQMAPکوپروساواف[3] (1997) و مقیاس هوش هیجانی شوتی[4] و دیگران (1998) بوده است . با این همه بیشتر ابزا رها یی که برای بر آورد هوش هیجانی با جنبه های مختلف آ ن ساخته ا ست عمومأ برای گروه سنی بزرگسالان و گاهی برای کودکان مورد استفاده قرار می گیرد (سالیوان 1999)[5].

در میان ابزارهای که برای گروه جوانان قابل استفاده ا ست سیاهه هوش هیجانی بارآن[6](2000) می باشد. به هر حال هوش هیجانی به دلیل مزایایی چون ارتقا سطح اعتماد به نفس انعطاف پذیری همدلی همسازی با دیگرا ن و تأ ثیر آ ن بر عملکرد خلاقانه افراد مورد تأ یید ا ست. چرنیس[7] (2000) و عاملی سازنده در حیات اجتماعی شخص تلقی می شود . لازاروی و فولکمن[8] (1984). در ایران در خصوص همبستگی و اثر گذاری هوش هیجانی و خلاقیت پژوهش چندانی انجام شده است . و با در نظر گرفتن اینکه هوش هیجانی زمینه ای برای ارتقا عملکرد خلاقانه است و نسل جوا ن برای سازندگی بیشتر نیازمندآن هستند کوشش زیادی صورت نگرفته است. ولذا پژوهش حاضر به دنبا ل پاسخگویی به ا ین سوا ل ا ست که آیا در بین دا نش آموزان دوره متوسطه همبستگی بین هوش هیجانی و خلاقیت آنان مشاهده می شود یا نه ؟

اهمیت و ضرورت موضوع پژوهش

از آنجا که توجه به هوش هیجانی و خلاقیت نقش مهمی در تعلیم و تربیت دارد لازم ا ست دست اندرکاران نظام آموزشی توجه به پرورش و رشد و شکوفایی خلاقیت را در نظر دا شته باشند.

بایستی به معلمان خاطر نشان ساخت که رفتار خلاق و عوامل درونی و بیرونی مرتبط با آن رفتار را می توان تغییر داد و در بهبود آن تلاش کرد. بار آن،(1999)،لذا شناخت خصوصیات افراد خلاق و ویژگیهای شخصیتی آنها امری ضروری است.

نلر[9] (1960) یک مانع بر سر راه خلاقیت را نحوه تفکر دانش آموزان درباره خودشان می داند که آنها ارزیابی های منفی از خود داشته ونیز عدم باور دا شتن خود می تواند خلاقیت را پایین بیاورد.

گلمن[10] (1995) معتقد است می توانیم با شناسایی پایه های هوش هیجانی و آموزش به افراد، توانایی درک خود، مقاومت و کنترل احسا سات خود را افزایش دهیم و در ابعاد مختلف رشد در بعد شناختی هیجانی اخلاقی و اجتماعی تغییرات زیادی ایجاد کنیم .

گمان بسیاری از محققان مانند گیلفورد و تورنس[11] (1985) این است که خلاقیت را باید مجموعه یکپارچه از عناصری مانند (سیالی، ابتکار، انعطاف پذیری و بسط ) دانست که در کنار هم صفتی وحدت یافته را به نام خلاقیت می سازند.

در مورد هوش عمومی و خلاقیت همواره این سوال مطرح است که آیا خلاقیت یکی از عوامل هوش است.یا اینکه بین این دو استقلالی وجود دارد ؟ عده ای معتقدند بین این دو ارتباطی قوی وجود دارد و آنها شبیه بهم هستند و خلاقیت بدون هوش بی معنی ا ست .

عده ای دیگر معتقدند بین این دو ارتباطی وجود ندارد و آنها مستقل از هم عمل می کنند . در این دیدگاه اظهار می شود خلاقیت ترکیبی یکپارچه از عناصر مختلف سیالی ابتکار انعطاف پذیری و بسط ا ست. که بعدی خاص تحت عنوان خلاقیت را می سازند و این عناصر با هم در تعامل و ارتباط هستند.

این گمان نیز هست که اگر پیوستگی بین هوش و خلاقیت وجود دارد تا حد معینی از ارتباط است (سطح آستانه ای ) . و پس از این حد دو حوزه عملکردی مستقل خواهند داشت. علاوه بر اینها ادعا می شود لزومأ هر فرد باهوشی خلاق نیست و هر فرد خلاقی نیز کم هوش نیست . چنین مساله ای بر این عقیده استوار ا ست که خلاقیت ویژه افرادی خاص (با ضریب هوشی معین )ا ست. که تنها آنها قادرند قدرت آفرینندگی را دارا باشند و بعبارت ساده تر خلاقیت دارای توزیعی غیر نرمال است . گیلفورد[12] (1967) اعتقاد دارد ارتباط بین دو مفهوم در زیر سطح آستانه ای 120 بسیار قوی تر از سطوح بالای آ ستا نه ای است .

نظریه آ ستانه ای در حقیقت به میزانی معین از هوش برای خلاقیت اشاره دارد. تورنس (1967) نیر این میزان را با حداقل ممکن بین 115 تا 120 فرض می کند . (دادستان 1372 ).

یکی از کارکردهای اصلی آموزش و پرورش این است که دانش آموزان را نسبت به شخصیت خودشان آگاه سازد. دانش آموزان باید از همان سالهای ابتدا یی مدرسه بی همتا بودن خود و دیگران را بطور عمیق و کامل احساس کنند. فرد برای رسیدن به خلاقیت و خود شکوفایی نیازمند اعتماد به خود است .شخص باید به ارزش فردی خود اطمینان داشته باشد . اسبورن (1370).

از جنبه کاربردی اهمیت موضوع پژوهش را باید بطور عمده به نفع نظام آموزشی تفسیر کرد. اگرچه در سیستم آموزشی ما کمتر به شناسایی و پرورش خلاقیت توجه شده اما لازم است به شناخت دقیق فرایند های هوش هیجانی و خلاقیت پرداخته شود و عوامل موثر بر آنها بررسی گردد.نتیجه ای که از پژوهش حاضر حاصل خواهد شد این است که آیا بین هوش هیجانی و خلاقیت رابطه وجود دارد یا خیر ؟

اهداف پژوهش

هدف اصلی در این تحقیق

بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان متوسطه نظری منطقه 11 تهران می باشد.

اهداف فرعی

1- بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان دختر و پسر.

2- بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان دختر رشته های ریاضی و تجربی وانسانی .

3- بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان پسر رشته های ریاضی و تجربی وانسانی.

4- بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان دختر سال اول عمومی

5- بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانش آموزان پسر سال اول عمومی.


فرضیه های تحقیق:

الف : فرضیه اصلی

بین هوش هیجانی و خلاقیت در دانش آموزان دوره متوسطه منطقه 11 تهران همبستگی وجود دارد .

ب : فرضیه های فرعی

1- بین میانگین هوش هیجانی دختران و پسران تفاوت وجود دارد.

2- بین میانگین خلاقیت دختران و پسران تفاوت وجود دارد.

3- بین میانگین هوش هیجانی دانش آموزان علوم انسانی با علوم ریاضی و تجربی تفاوت وجود دارد.

4- بین میانگین خلاقیت دانش آموزان علوم انسانی با علوم ریاضی و تجربی تفاوت وجود دارد.

5- بین میانگین هوش هیجانی دانش آموزان پایه اول با پایه دوم و سوم تفاوت وجود دارد.

6- بین میانگین خلاقیت دانش آموزان پایه اول با پایه دوم و سوم تفاوت وجود دارد.

متغیرها

اصطلاح متغیر[13] به خصوصیتی اشاره می کند که بوسیله آن اعضای یک گروه یا مجموعه از یکدیگر متمایز می شوند. اعضای گروه ممکن است افرادی باشند که از لحاظ جنسیت، سن، رنگ چشم، هوش، افت شنیداری، زمان واکنش به محرکها، نگرش نسبت به یک موضوع سیاسی و بسیاری از جنبه های دیگر با هم تفاوت دارند. چنین ویژگیهایی را می توان متغیر نامید (فرگوسن[14]، 1989)

متغیر مستقل: متغیری است که پژوهش گر می تواند در آن دخل و تصرف کند و در پژوهش حاضر هوش هیجانی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است.

متغیر وابسته: متغیری که پژوهشگر نمی تواند در آن دخل و تصرف کند و در پژوهش حاضر خلاقیت بعنوان متغیر وابسته می باشد.

متغیر کنترل: متغیری که حضورش در پژوهش ملموس است و پژوهشگر آن را کنترل می کند در این پژوهش، سن، پایه تحصیلی، جنسیت و رشته تحصیلی متغیر کنترل می باشند.

تعاریف نظری وعملیاتی

الف) تعاریف نظری

هوش هیجانی[15]

مایر و سالوی هوش هیجانی را به عنوان مجموعه ای از توانایی های مرتبط به هم که دارای چهار بُعد اساسی می باشند، تعریف می کنند که این ابعاد عبارتند از:

1- شناسایی و بیان عواطف

2- استفاده صحیح از عواطف

3- فهم و درک عواطف

4- مدیریت و تنظیم عواطف (سیاروجی و همکاران- 2000)

گلمن هوش هیجانی را مهارتی می داند که دارنده آن می تواند از طریق خودآگاهی روحیات خود را کنترل کند، از طریق خودمدیریتی آن را بهبود بخشد، از طریق همدلی تاثیر آنها را درک کند و از طریق مدیریت روابط به شیوه‌ای رفتار کند که روحیه خود و دیگران را بالا ببرد. (مقصودی، 1383)

خلاقیت:

ازنظر تورنس[16] ( 1998) ، : خلاقیت عبارت است از فرآیند حل کردن مشکلات، مسائل، و اطلاعات، عناصر گم شده، چیزهای ناجور، حدس زدن و فرضیه‌سازی درباره این نواقص و ارزیابی و آزمودن این حدس ها و فرضیه ها، تجدیدنظرکردن و دوباره آزمودن آنها و بالاخره انتقال نتایج. (سیف 1379)

ابراهام مزلو[17] خلاقیت را چنین تعریف کرده است:

خلاقیت در ابتدا از روان ناهشیار سرچشمه می گیرد. ایده های تازه (و یا نوآوریهای واقعی) است که با آن چه در حال حاضر وجود دارد،‌متفاوت است.

به عقیده برآن[18] (1989) مقدماتی ایجاد می شود. در این وسط معجزه ای رخ می دهد و چیزی به اسم خلاقیت حاصل می شود.

گیلفورد[19] (1971) خلاقیت را این گونه تعریف می کند:

تفکر واگرا در حل مسئله. به نظر او تفکر واگرا تفکری است که در جهات مختلف سیر می کند.

مک[20] کینون( 1985) خلاقیت را حل مسئله به نحوی که ماهیتی «بدیع و نو داشته باشد» تعریف می کند.

ویلیامز[21]( 1985) ، می گوید: «خلاقیت مهارتی است که می تواند اطلاعات پراکنده را به هم پیوند دهد».

استین[22] (1975) خلاقیت را به عنوان : یک فرایندی که منجر به ایده ای تازه شده و توسط گروه زیادی در زمانهای مختلف، مفید قانع کننده و تابع دفاع باشد» تعریف می کند.

گیلفورد ( 1971) ،در مدل «ساختار عقل» خود،‌خلاقیت را متشکل از 8 بُعد اساسی زیر می داند:‌

1- حساسیت به مسئله [23]

2- سیالی[24]

3- ایده های نوین[25]

4- انعطاف پذیری [26]

5- هم نهادی[27]

6- تحلیل گری[28]

7- پیچیدگی [29]

8- ارزشیابی[30]

به نظر او زیر هرکدام از این بعدهای اساسی چند بعد فرعی قراردارد. برپایه این مدل گیلفورد یک مجموعه ای از آزمون برای اندازه گیری خلاقیت ساخته که این مجموعه شامل 13 آزمون است. 9 آزمون کلاسی و آزمون شکلی تورنس[31] (1989) خلاقیت را بطور خلاصه مرکب از چهار عامل اصلی می داند:

1- سیالی: یعنی استعداد تولید ایده های فراوان

2- ابتکار: یعنی استعداد تولید ایده های بدیع، غیرمادی و تازه.

3- انعطاف پذیری: یعنی استعداد تولید ایده های متنوع و یا روشهای بسیار گوناگون.

4- بسط: یعنی استعداد توجه به جزئیات.

ب) تعاریف عملیاتی

هوش هیجانی

منظور از هوش هیجانی در این تحقیق نمره ای است که آزمودنیها از آزمون هوش هیجانی بار-آن بدست می آورند.

خلاقیت :

خلاقیت آفرینش فرآورده های پیچیده از مواد اولیه ساده می باشد که در این پژوهش منظور از خلاقیت نمره حاصل از اجرای آزمون سنجش خلاقیت عابدی در بین آزمودنیها می باشد.



پیشینه موضوع پژوهش

بعد از این که برای اولین بار سالووی و مایر در سالهای 1990 تئوری مدونی به نام هوش هیجانی ارائه کردند، از آن زمان تاکنون مطالعات زیادی در مورد این سازه در زمینه های مختلف صورت گرفته است. در این جا برخی از این مطالعات را ذکر می کنیم.

الف : درایران

زارع 1380 رابطه بین هوش هیجانی و موفقیت تحصیلی را مورد ارزیابی قرارداد. وی در این تحقیق از پرسشنامه بار-آن به منظور پیش‌بینی موفقیت تحصیلی به وسیله هوش هیجانی استفاده نمود و دریافت که بین هوش هیجانی و موفقیت تحصیلی همبستگی معناداری وجود دارد ولی بین هوش شناختی و هوش هیجانی همبستگی معنادار وجود ندارد.

بنکداری در سال 1384 به بررسی رابطه هوش هیجانی والدین با سازگاریهای اجتماعی فرزندان پرداخت . بدین منظور 252 دانش آموز دختر و پسر پایه چهارم دبستان شهر تهران بررسی شدند. در نتایج تحقیق وجود رابطه مثبت و معنادار بین هوش هیجانی والدین و سازگاری اجتماعی فرزندان داشت. مادران از طریق سه مولفه خودکنترلی- هوشیار اجتماعی و خودانگیزی توانایی پیش‌بینی سازگاری اجتماعی فرزندان دختر خود را دارند. و این امر نزد پدران به مولفه‌های هوشیاری اجتماعی – توانایی پیش بینی سازگاری اجتماعی فرزندان پسر را دارا می باشند. نتایج نشان می دهد که بین هوش هیجانی پدران و مادران تفاوتی وجود ندارد. تنها در مولفه خودکنترلی نمرات پدران بیشتر از مادران می باشد.

سازگاری اجتماعی دختران از پسران بیشتر است. اما از دیدگاه مادران تفاوتی در سازگاری اجتماعی فرزند دختر و پسر دیده نمی شود.

عباسی (1384) به بررسی و مقایسه هوش هیجانی دانش‌آموزان پسر کم توان ذهنی آموزش پذیر 12-10 ساله با و بدون اختلالهای عاطفی رفتاری در شهر تهران پرداخت. نتایج تحقیق بین دو گروه مادران فاقد و واجد اختلالات عاطفی رفتاری نشان داد که آنها در زمینه هوش هیجانی کلی و زیر مجموعه ای آنها که عبارتند از: خودآگاهی – خودکنترلی- خودانگیزی – همدلی و مهارتهای اجتماعی می باشند. تفاوت معناداری با یکدیگر دارند.

مقصودی (1384) به بررسی و مقایسه ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی(هوش هیجانی – خلاقیت – خودپنداری- خودکارآمدی – منبع کنترل) کارآفرینان تهرانی با افرادی عادی می پردازد که نتایج حاصل از داده های هوش هیجانی نشان می دهد که بین میانگین دو گروه کارآفرینان و افراد عادی تفاوت معناداری وجوددارد. بدین معنی که میانگین هوش هیجانی افراد کارآفرینی به نسبت افراد عادی بالاتر است. این تفاوت علاوه بر میانگین هوش هیجانی کلی در هر پنج مولفه ترکیبی هوش هیجانی نیز معنادار است یعنی میانگین گروه کارآفرینان در مولفه‌های درون فردی، میان فردی، سازگاری، کنترل تنش و خلق عمومی به نسبت افراد عادی بالاتر است.

پیرخائفی (1372) :

به بررسی رابطه بین هوش عمومی وخلاقیت در بین دانش آموزان پسر دوم نظری دبیرستانهای شهر تهران پرداخته است .نتیجه ارزیابی نشان می دهد که بین هوش عمومی و خلاقیت کلی نمونه تحقیق همبستگی ناچیزی وجود دارد .

ب : در جهان:

براکت[32] (2004) هوش هیجانی 330 مردو زن را با استفاده از مقیاس مایر و همکاران مورد ارزیابی قرارداد . در این تحقیق هوش هیجانی زنان به طور معنی داری بیش از مردان بود. همچنین هوش هیجانی همبستگی منفی و معنی داری با ناسازگاری و رفتارهای منفی اجتماعی داشت. نمرات پایین هوش هیجانی در مردان مربوط به درک هیجانات و استفاده از هیجانات (بهبود تفکر) بود و هوش هیجانی پایین در مردان با مصرف مواد و استفاده از الکل همبستگی داشت. همچنین این افراد دارای رفتارهای انحرافی بیشتر و ارتباطات اجتماعی ضعیف بودند.

سیاروچی[33] و همکاران (2002) در مقاله ای به عنوان «هوش هیجانی رابطه بین استرس و سلامت روانی را تعدیل می کند» مطالعه ای را شرح می دهند که برروی 302 نفر از دانشجویان به روش مقطعی انجام گرفت. 3 شاخه هوش هیجانی در این تحقیق مدنظر بودند که عبارتند از:‌ادراک و ارزیابی هیجانی،‌فهم و استدلال در مورد هیجانها و مدیریت و نظم‌بخشی در خود و دیگران.

استرس نیز در دو بُعد جر و بحث وگفتگوی مشاجره سر میز و وقایع منفی و ناگوار زندگی مورد توجه قرارگرفت. نتایج پژوهش حاکی از این بود که برخی از اشکال هوش هیجانی ممکن است افراد را از استرس محافظت کند و منجر به سازگاری و تطابق بهتری در آنان شود . این امر تلویحات روشنی برای پیشگیری از حالات افسردگی دارد. افرادی که در مدیریت و کنترل هیجانهای دیگران عملکرد خوبی دارند، از حمایت اجتماعی برخوردار بوده و احساس رضامندی بیشتری در زندگی دارند. این حساسیت روزافزون می تواند آنان را در مقابل افسردگی و افکار خودکشی محافظت کند. همچنین آنها به این نتیجه رسیدند که هوش هیجانی رابطه میان استرس و متغیرهای سلامت روان را تعدیل می کند در مواردی افراد باهوش هیجانی بالا تاثیرات بیشتری از استرس داشته و سطح بالایی از افسردگی را نشان می دهند که آنها دو فرضیه را مطرح کردند.

فرضیه گم‌گشتگی[34]

که پیشنهاد می کند افرادی که در ادراک هیجان در سطح پایین قراردارند در واقع به استرس حساس هستند اما به آسانی تشخیص نمی دهند که استرس بر آنها چه اثری دارد. براین اساس افراد با ادراک هیجانی پایین درباره آن چه احساس می کنند، بیشتر سردرگم می شوند و درک پایین‌تری از چگونگی تاثیر آن بر زندگی ازخود نشان می دهند .

فرضیه عدم حساسیت[35]

پیشنهاد می کند که افرادی که ادراک هیجانی ندارند با موفقیت تفکرات استرس زا را سرکوب می کنند و یا در کل به آنها توجهی نمی کنند.

هانت و ایوان[36] (2004) در پاسخ به این سوال که آیا هوش هیجانی می تواند پیش بینی کند که افراد چگونه بر تجربیات تکانشی و ناگهانی پاسخ می دهند، مطالعه ای برروی 181 مرد و 233 زن اجرا کردند .نتایج نشان دادند که افرادی که نمرات هوش هیجانی بالایی داشتند نشانه های روانی کمتری در رابطه با تجربیات تکانشی نشان دادند علاوه براین مشخص شد که وقایع ضربه ای تاثیرات منفی بیشتری بر زنها داشت و مردها سازگاری بهتری با این تجربیات از خود نشان دادند.

در پژوهشی که توسط مایر و همکاران (2000) به عمل آمد، مشخص شد که افرادی که نمرات بیشتری در همدلی دارند، انطباق عاطفی بهتری داشته و معاشرتی هستند و در میان مردم محبوبیت بیشتری دارند. این افراد در پاسخدهی به محیط اجتماعی و ایجاد یک شبکه اجتماعی پشتیبان برای خود موفق‌ترند.

شات[37] (2001) در هفت مطالعه جداگانه به بررسی رابطه هوش هیجانی و روابط بین شخصی پرداخت. و دریافت که افراد باهوش هیجانی بالا از قدرت خودکنترلی بالایی برخوردار بوده و نگاه همدلانه بیشتری نسبت به دیگران دارند . آنها همچنین دریافتند که بین هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی رابطه مثبتی وجود دارد به این معنی که افراد باهوش هیجانی بالا قادر به مدیریت صحیح روابط خود بوده و توانایی رهبری بالایی داشته و در حال تعارضات بین شخصی تواناترند. آنها دارای روحیه همکارانه صمیمانه تری بوده که به حفظ و تداوم ارتباطها کمک می کند این افراد از رضامندی زناشویی بهتری نیز برخوردار می باشند.

لوپز[38] (2003) پژوهشی را برای 103 دانشجو به منظور بررسی رابطه هوش هیجانی و کیفیت ارتباطات اجتماعی صورت داد. نتایج حاکی از وجود همبستگی مثبت بین هوش هیجانی و رضایت از روابط اجتماعی بود. افرادی که در مقیاس مدیریت هیجانی نمرات بالاتری گرفته بودند به احتمال بیشتری روابط خود را با دیگران مثبت ارزیابی کردند. همچنین این افراد حمایت بیشتری از والدین دریافت کرده و از تعاملات منفی کمتری با دوستان نزدیک خود برخوردار بودند.


اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل پاورپوینت تکنیک های مهم خلاقیت

پاورپوینت تکنیک های مهم خلاقیت در 38 اسلاید زیبا و قابل ویرایش با فرمت pptx
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل pptx
حجم فایل 855 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 38
پاورپوینت تکنیک های مهم خلاقیت

فروشنده فایل

کد کاربری 7466

پاورپوینت تکنیک های مهم خلاقیت در 38 اسلاید زیبا و قابل ویرایش با فرمت pptx

معرفی تکنیک ها و فرایندهای مهم خلاقیت

فهرست مطالب

فرآیند خلاقیت

ویژگی های افراد خلاق

اینرسی تفکر

تکنیکهای رفع اینرسی تفکر

تکنیک شش کلاه تفکر

کلاه بی رنگ

کلاه قرمز

کلاه دودی

کلاه زرد

کلاه سبز

کلاه آبیüتکنیک(مثبت Positive- احتمال و امکانات Possibilities – نگرانیهاConcerns)

ü تکنیک فهرست خصوصیات Attribute Listing

تکنیک معکوس یا وارونه سازی Problem Reversal

تکنیک گزینه های مختلف A.P.C Alternatives/Possibilities/Choices

تکنیک ارتباط اجباری Forced Association

تکنیک کاربردهای دیگر Put to other uses

فرایند حل خلاق مساله

توفان فکر

قوانین گروه توفان فکری

تکنیک یورش فکری کتبی نگارش فکری

تکنیک دلفی

تکنیک گروه اسمی

توفان فکرى معکوس

فکاهى و طنز

تکنیک یا نمودار چرا-چرا

تکنیک ناپلئون

تکنیک«چه می شود اگر...؟»

تکنیک شکوفه نیلوفرآبی، یا روشMY

2-تکنیک اسکمپر SCAMPER



فرآیند خلاقیت

ü شخص یا گروه همواره به دنبال حل مسائل و نیازهای جدید با بهره گیری از فرایند خلاقیت است . فرآیند خلاقیت در چهار مرحله تشریح می شود :

1- مرحله آمادگی :در ابتدا با مشاهده یک فاصله یا مشکل شروه به تجزیه و تحلیل موضوع می کند .

2- مرحله تصور : در این مرحله با استفاده از قوه تخیل و تصور و نتایج تحلیل های قبلی ،‌ایده های جدید بدون توجه به محدودیتها تولید می شود و سپس از بین آنها با توجه به اهداف و منابع و سایر محدودیتها تدوین و انتخاب می شود.

3- مرحله توسعه: در این مرحله ، ایده های انتخاب شده تقویت و نقاط ضعفشان رفع شده و پرورش می یابد تا با اهداف و نتایج مورد انتظار مقایسه و ارزیابی شوند و بهترینشان انتخاب می شوند.

4- مرحله عمل : در این مرحله ، ایده های تایید شده نهایی از مرحله فکر به عمل و اجرا می رسند و به طور مستمر تحت نظارت عملکرد قرار می گیرد و این فرایند همواره ادامه می یابند ( گام اول )

تکنیک شش کلاه تفکر

در مواجه با مسایل و پدیده های زندگی افراد با تعابیر و تفاسیر گوناگون موضوع را از دریچه فکر خود بیان و تصمیم گیری می کنند.

اگر بتوانیم با شناخت کلاه های فکری اینرسی های تفکراتمان را هدایت کنیم به نتایج بهتری در ارائه راه حل مسایل خواهیم رسید.

پیش نمایش فایل

پیش نمایش تکنیکهای مهم خلاقیت


اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل مقاله بررسی تأثیر محیط بر خلاقیت کودک

مقاله بررسی تأثیر محیط بر خلاقیت کودک در 42 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 28 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 42
مقاله بررسی تأثیر محیط بر خلاقیت کودک

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی تأثیر محیط بر خلاقیت کودک در 42 صفحه ورد قابل ویرایش


چکیده

مقاله حاضر به بررسی تاثیر محیط بر خلاقیت کودک می پردازد. بعضی از محیط‌ها برای یادگیری، انگیزه‌ای بسیار جالب هستند و برخی دیگر بهترین و مؤثرترین وسایل را به فراخور استعداد افراد دربردارند.

عوامل سازندة محیط برای کودک عبارتند از: فضای کافی برای فعالیت، وسایل بازی مناسب، دوستان مهربان، آموزش و راهنمایی و وظایفی که به آنها محول می‌کنیم و در حیطة توانایی آنهاست.

برای اینکه یک وسیله به بهترین وجه ممکن طراحی شود باید تا حد امکان با مکان استفاده محصول آشنا بوده و خصوصیات آن را مشخص کنیم تا در انتخاب فرم، عملکرد، جنس و مسایل دیگر مربوط به طراحی محصول مواردی برگزیده شوند که بیشترین سازگاری با محیط و عناصر وابسته به آنها از جلمه اشیاء پیرامون محصول و استفاده‌گر را داشته باشد.

کودکان به طور طبیعی به فرم‌های مدور متمایل می‌باشند و از شکل‌های گوشه‌دار دوری می‌جویند، به طوری که در انتخاب اشیاء و اسباب بازیهای مورد نیاز خود این گرایش طبیعی را نشان می‌دهند؛ اما معمولاً در اثر آموزش خانواده و اجتماع، برخلاف میل طبیعی خود به سمت اشکال زاویه‌دار روی می‌آورند بدون اینکه ارتباط حسی با آن برقرار کنند. لذا با ارائه محصولی که خارج از چهارچوب متعارف جامعه است می‌توان به پویایی ذهنی آنان در بیان احساساتشان به محیط کمک نمود و از راکد بودن فکر جلوگیری به عمل آورد، زیرا از لحاظ روانشناسی نیز اشکال زاویه‌دار نشانه محدودیت است.

کودکان از قدرت بیان زیادی برخوردار نیستند. آنها طبیعتاً عاشق رنگند و به طور خود انگیخته به آن واکنش نشان می‌دهند. کودکان به رنگ بیشتر از شکل واکنش نشان می‌دهند و با لذت تمام به آن دل می‌بندند. به تدریج که سن کودکان بیشتر و وابستگی آنها به امیال آنی‌شان کمتر می‌شود. بیشتر به انظباط تن می‌دهند و جاذبه درونی رنگ نیز برای آنها کمتر می‌شود.

کودکان کم سن و سال رنگهای درخشان قرمز، نارنجی، صورتی و زرد را ترجیح می‌دهند. با این رنگها احساسات درونی آنها رهایی می‌یابد.

واژه های کلیدی: خلاقیت، محیط، عملکرد ارگونومیکی رنگ، ابزار نقاشی کودکان








فهرست مطالب

مقدمه ?
تشریح خصوصیات محیط استفاده ?
تاثیرات محیط بر محصول ?
دستهای آلودة کودک ?
تاثیرات محصول بر محیط ?
نتیجه‌گیری ??
استراتژی بازاریابی هدف ??
آنالیز کارکرد عملی ??
الف) آنالیز کارکرد جسمی (ارگونومی) ??
توصیه های ارگونومی ??
نیازهای ایمنی ??
نیازهای بهداشتی ??
آنتروپومتری ??
عملکرد ارگونومیکی رنگ ??
الف- ایمنی ??
ب- قابلیت دیده شدن ??
ج- دوام و بقای ظاهری محصول ??
د- هویت و شناسایی ??
هـ- سازگاری ??
و- تعمیر و نگهداری ??
ب- آنالیز فنی ??
آنالیز کارکرد زیبایی شناسی (استتیک): ??
گشتالت در محصول ??
انرژی تصویری محصول ??
عملکرد ساختاری رنگ ??
الف- کانون توجه ??
ب- تفرق و تجمع ??
ج- تناسب و تعیین وضع ??
بررسی تاثیرات بصری رنگ در محصول ??
نتیجه‌گیری ??
ابزار نقاشی کودکان ??
آنالیز ساختار ??
چک لیست طراحی ??
منابع و مآخذ ??

بعضی از محیط‌ها برای یادگیری، انگیزه‌ای بسیار جالب هستند و برخی دیگر بهترین و مؤثرترین وسایل را به فراخور استعداد افراد دربردارند.

عوامل سازندة محیط برای کودک عبارتند از: فضای کافی برای فعالیت، وسایل بازی مناسب، دوستان مهربان، آموزش و راهنمایی و وظایفی که به آنها محول می‌کنیم و در حیطة توانایی آنهاست.

برای اینکه یک وسیله به بهترین وجه ممکن طراحی شود باید تا حد امکان با مکان استفاده محصول آشنا بوده و خصوصیات آن را مشخص کنیم تا در انتخاب فرم، عملکرد، جنس و مسایل دیگر مربوط به طراحی محصول مواردی برگزیده شوند که بیشترین سازگاری با محیط و عناصر وابسته به آنها از جلمه اشیاء پیرامون محصول و استفاده‌گر را داشته باشد.

تشریح خصوصیات محیط استفاده:

اتاق کودک به واسطة استفاده‌ای که از آن می‌شود، دارای خصوصیات خاصی است که در اینجا به بررسی آن می‌پردازیم:

1- اتاق کودک، اتاقی است که در حدود 12 متر یا حدود 2*3 محسوب می‌شود.

2- دمای اتاق همواره متعادل است و از سرد و گرم شدن بیش از حد آن جلوگیری می‌شود.

3- حتی الامکان آفتاب گیر انتخاب می‌شود و نور خورشید به داخل اتاق می‌تابد.

4- کودک در اتاق خود احساس آرامش کرده و آنجا را حیطة قلمرو خود می‌داند.

5- در اتاق وی، معمولاً انواع و اقسام اسباب بازیها مشاهده می‌شود.

6- رنگ اتاق کودک معمولاً با دیگر اتاق‌ها متفاوت است و با توجه به جنسیت کودک، دیوارها رنگ آمیزی می‌شوند.

7- لوستر، تابلوها و وسایل فانتزی و کودکانه در اتاق وی استفاده می شود.

8- والدین سعی می‌کنند، حتی الامکان وسایل اتاق کودکشان قابل شستشو باشد.

تاثیرات محیط بر محصول:

q تاثیرات بصری:

- چهار گوش بودن اتاق و صاف بودن دیوارها

- ابعاد اتاق کودک

- وجود وسایل فانتزی و کودکانه در اتاق کودک

- رنگ اتاق

q تاثیرات فیزکی و شیمیایی:

- ایجاد ضربه به محصول از جانب کودک یا حین حمل و نقل

باید توجه داشت که این محصول توسط گروه سنی 4 تا 6 سال استفاده می‌شود و این گروه مایل به حرکت، جنبش و بازی می‌باشند، در نتیجه ممکن است محصول با صدماتی روبه رو شود.




- رطوبت

این محصول معمولاً سر و کاری با محیط مرطوب ندارد و قابلیت شستشوی محصول بستگی به جنس آن دارد.

- مواد رنگی (ابزارهای کار و نقاشی)

خود مواد رنگی و ابزارهای نقاشی، کاردستی و خمیر بازی نیز می توانند عاملی برای آلودگی و آسیب رسی به محصول باشند.

- دستهای آلودة کودک:

کودکان به علت شیطنت و کنجکاوی غالباً آلودگی‌های مختلفی را از طریق دستهای خود به محصول منتقل می‌نمایند. این آلودگی‌ها به طور عمده شامل آلودگی‌های خوراکی و غیر خوراکی است. آلودگی‌های خوراکی مانند شکلاتها معمولاً ذرات چربی و نشاسته بر محصول باقی می‌گذارند که معمولاً به وسیلة آب و مواد شوینده قابل نظافت است ولی آلودگی‌های غیر خوراکی می تواند شامل موارد مختلفی از جمله آلودگی‌های شیمیایی باشد.

از دیگر عوامل محیطی تاثیر گذار بر محصول می توان به موارد زیر اشاره کرد:

- گرد و غبار

- تابش احتمالی نور خورشید

-گرما

تاثیرات محصول بر محیط:

هر محصولی که در محیط و مکان مخصوص به خود قرار می‌گیرد، تاثیراتی هم از لحاظ فرمی و بصری و هم از لحاظ فیزیکی و شیمیایی بر محیط خواهد داشت. نادیده انگاشتن این تاثیرات باعث می شود که طرح یا محصول مورد نظر، آن طور که باید موفق به نظر نرسد.

این تاثیرات در مورد اجزاء مختلف یک محصول نیز مشاهده می‌شود، به طوری که یک طرح از نظر فرم و به طور کلی عناصر بصری باید هماهنگی داشته باشد.

عملکرد ارگونومیکی رنگ:

عملکرد ارگونومیکی رنگ با ملاک‌هایی همچون دستیابی به ایمنی، شرایط دید خوب، دوام و بقای ظاهری محصول و توجه به ماهیت کالا مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. به نطر می‌رسد که عملکرد ساختاری رنگ، عملکرد ارگونومیکی آن را نیز شامل می‌شود، اما واقعیت این است که تاثیرات ساختاری رنگ برای دستیابی به اهداف ارگونومیکی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

عملکرد ارگونومیکی رنگ در مطالعات بسیاری مورد تحقیق قرار گرفته است. همچنین رنگ به عنوان یک ابزار کاهش کنتراست روشنی بین یک منبع نوری و محیط اطراف آن، مورد مطالعه قرار گرفته است. از رنگ می‌توان به عنوان یک ابزار کنترل و توزیع یکنواخت نور در یک اتاق بهره جست. جنبه‌های مطرح در عملکرد ارگونومیکی رنگ عبارتند از:

الف- ایمنی:

ایمنی را می‌توان با انتخاب صحیح رنگ به منظور افزایش قابلیت دیده شدن اجزایی که پتانسیل خطر دارند، فراهم کرد. با قرار دادن اجزای متحرک و خطرناک در کانون توجه ( به وسیلة رنگهای روشن و زنده) این امر تحقیق پیدا می‌کند؛ به گونه‌ای که همواره این قطعات با محیط اطراف خود کنتراست ایجاد کنند.

ب- قابلیت دیده شدن:

در کارهای ظریف که شناسایی و تشخیص دقیقی را می‌طلبد، کنتراست روشنایی در سطح کار باید به حداکثر میزان خود برسد و در محیط اطراف سطح کار به حداقل این میزان. مثلاً در مورد مطالعة یک کتاب روی میز، لازم است که در سطح کتاب، بیشترین کنتراست را داشته باشیم؛ اما این کنتراست بین صفحات کتاب و سطح میز باید به حداقل برسد. به همین دلیل میزها باید دارای سطح نسبتاً روشنی باشند.

ج- دوام و بقای ظاهری محصول:

اکثر کالاها در معرض عوامل آلوده کنندة بسیار قرار دارند و این در حالی است که شرایط جوی (آب و هوایی) نیز در ظاهر کالا بی‌تاثیر نیست. ظاهر محصول در اثر تماس با این آلوده‌ کننده‌ها کثیف و خراب می‌شود. چنانچه نتوان از آلوده شدن کالاها به وسیله این عوامل جلوگیری کرد، سه استراتژی در انتخاب رنگ این کالاها وجود دارد که با گزینش صحیح می‌توان تا حد زیادی تاثیرات این عوامل آلوده کننده را کاهش داد.

این سه روش عبارتند از:

1) رنگی را انتخاب کنیم که با رنگ عوامل آلوده کننده سازگار باشد. در اینجا هدف این است که ظاهر کالا، مستعمل به نظر نرسد.

2) رنگی را انتخاب کنیم که حتی اگر با عوامل آلوده کثیف شد، ظاهر آن همچنان مورد پذیرش باشد. در اینجا می‌توان از رنگ‌های خاکستری و سبز تیره استفاده کرد.

3) رنگی را انتخاب کنیم که با کوچکترین آلودگی، ظاهری ناخوشایند پیدا کند تا استفاده کننده را وادار سازد که آن را تمیز کند یا مراقبت بیشتری در نگهداری کالای خود اعمال نماید.

ضمناً تنها شرایط تعمیر و نگهداری کالا در تعیین رنگ محصول دخیل نیستند، بلکه عواملی مانند آسیب‌های احتمالی حین حمل و نقل، جابه‌جا‌یی‌ها، یا زمانی که کالا در انتظار فروش است، تماماً از جمله عواملی هستند که در گزینش رنگ کالا باید مورد توجه قرار گیرند.

د- هویت و شناسایی:

گروهی از رنگ‌ها تنها با بعضی از محصولات همراه هستند یا به عبارت واضح‌تر، بعضی از رنگ‌ها به صورت استاندارد شده مختص کالاها و محصولات خاصی هستند. بنابر دلایل تجاری، این امر برای شناسایی سریع و هویت بخشیدن به این دسته از کالاها الزامی است.

هـ- سازگاری:

رنگ یک محصول باید با محیط فراگیرندة آن سازگار باشد. در پاره‌ای از موارد، این امر بدان مفهوم است که محصول در محیط اطراف خود حل شود و جزئی از بافت فضای اطراف خود به حساب آید. در پاره‌ای دیگر، منظور این است که محصول به طور کامل و مشخص، از محیط اطرافش قابل تفکیک باشد. باید توجه کرد که تمایل عمومی در رنگ آمیزی محصولات بسیار مرغوب، به سمت رنگ‌های روشن و در تاسیسات تولیدی مدرن به سمت تنوع رنگ است، چه در بعد معماری و چه در بعد تجهیزات. برای انتخاب رنگ محصول، کم و کیف محلی که محصول در آنجا مورد استفاده قرار می‌گیرد ( از نظر رنگ، درجة حرارت، نورپردازی و شرایط آب و هوایی) نیز مطرح است. رنگ‌های روشن نور و گرما را منعکس می‌کنند، در حالی که رنگ‌های تیره عامل جذب این ها هستند. به عنوان یک نکتة راهنما باید یاد آور شد که از انعکاس شدید نور روی سطوح محصولات اجتناب شود، چرا که این انعکاس موجب بر هم زدن راحتی و راندمان کاری می شود.

و- تعمیر و نگهداری:

بسیاری از جنبه‌های مطرح کاربرد رنگ و تاثیر آن در تعمیر و نگهداری، همان جنبه‌هایی هستند که در عملکرد روزانة تجهیزات، با آنها مواجه می‌شویم. با استفاده از کدبندی رنگ می‌توان عملکرد خاصی برای قطعات تعریف کرد، یا اینکه نحوة باز و بسته کردن یک محصول را کنترل کرد. در مورد قطعات حساس و مهم، علاوه بر این‌ها طراحی قطعه نیز باید به گونه‌ای باشد که امکان اشتباه بسته شده یا اشتباه عمل کردن آنها وجود نداشته باشد.

ب- آنالیز فنی:

در محصول مورد بررسی پیچیدگی خاصی از نظر مکانیزم و اتصالات دیده نمی‌شود. قرارگیری میز در پیکره به صورت کشویی و با حرکت بر روی ریل داخلی انجام می‌گیرد.

در بررسی اتصالات، نتایج زیر حائز اهمیت است:

ب- تفرق و تجمع:

با به بکارگیری مناسب رنگ‌ها، می‌توان قطعات مجزای یک محصول را به گونه‌ای رنگ آمیزی کرد که از نظر بصری محصول فرمی واحد را القا کند، یا برعکس قطعات بیش از آنچه که هستند مجزا از یکدیگر به نظر برسند، این موارد در القای مفاهیم «سادگی» و «پیچیدگی» محصول تاثیر به سزایی دارد.

یکی از مفیدترین روشهایی که برای تفرق سطوح (القای تعداد قطعات ودر نتیجه پیچیدگی محصول) و همچنین تجمع سطوح (القای یکپارچگی قطعات و در نتیجه سادگی محصول) کاربرد دارد، به ترتیب؛ قوت بخشیدن و ضعیف کردن خط مرزی بین دو سطح رنگی است، با قوت بخشیدن به حد فاصل بین دو سطح، به تفرق سطوح (پیچیدگی محصول) و با ضعیف کردن حد فاصل بین دو سطح، به تجمع (سادگی محصول) می‌رسیم.

ج- تناسب و تعیین وضع:

تناسب بصری یک محصول را می‌توان با تجزیة بصری محصول به سطوح رنگی، تغییر داد. در مورد تعیین چگونگی قرارگیری محصول نیز همین اصل صادق است. یعنی می‌توان با یک سطح رنگی، حس عمودی یا افقی بودن محصول را القاء کرد. با طرحهای رنگی می‌‌توان از نظر بصری، فرم را تغییر داد. این مورد در تکنیکهای استتار کاربرد فراوان دارد.

بررسی تاثیرات بصری رنگ در محصول:

یکی از عوامل مهم در انتخاب محصول رنگ است و همچنین یکی از موارد مهمی که کودکان با آن در ارتباطند رنگ محصولات است.

رنگ همیشه وسیله‌ای برای بیان ارتباط و احساسات بوده و هست؛ به طوری که می‌توان با زبان رنگ‌ها صحبت کرد. در مورد رنگ‌های مختلف می‌توان بسیار سخن گفت ولی موضوعی که بیشتر مورد نظر است محتوای روانی آنهاست.

همه مردم تمایزبین رنگ‌های گرم (قرمز، نارنجی، زرد) و رنگ‌های سرد (سبز، آبی) را می‌دانند. از نظر روانی این دو گروه رنگی، عمیقاً با هم تفاوت دارند.

رنگ‌های گرم تحریک کننده، سبب فعالیت، جنب و جوش، الهام کنندة روشنی و شادی، زندگی و مولد حرکت هستند. در حالی که رنگ‌های سرد، برعکس حالتی منفعل، ساکن، بی حرکت و تلقین کنندة غم و اندوه دارند.


اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل گرداب موفقیت با استفاده از پیامهای پنهانی یا سابلیمینال

اگرمی خواهیدمهارت های زندگی خود را افزایش دهید مانند خلاقیت –افزایش ثروت تبدیل شدن به والدینی موفق ویا بهبود عزت نفس این کتاب چیزی است که شما به آن نیاز دارید وبه کسانی که در حال تلاش برای رسیدن به اهداف اعتماد بنفس ویا ایجاد موفقیت در هر زمینه ای از زندگی خود را دارند توصیه می کنم
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل zip
حجم فایل 3499 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 123
گرداب موفقیت با استفاده از پیامهای پنهانی یا سابلیمینال

فروشنده فایل

کد کاربری 7640

نویسنده:مهندس سید فخرالدین موسوی صالح
www.vanizan.com
پیامهای پنهانی یا سابلیمینال
کل جهان سحر و جادوو لرزش وانرژی است.حاکمان این را می دانند واز این به
نفع خود استفاده می کنند.ومردم عادی این را نادرست وجعلی می دانند به این
دلیل که انها برنامه ریزی شده اندو به این کار باور دارند..)موسوی صالح
اگرمی خواهیدمهارت های زندگی خود را افزایش دهید مانند خلاقیت –افزایش
ثروت
تبدیل شدن به والدینی موفق ویا بهبود عزت نفس این کتاب چیزی است که شما
به آن نیاز دارید.
وبه کسانی که در حال تلاش برای رسیدن به اهداف ,اعتماد بنفس ویا ایجاد
موفقیت در هر زمینه ای از زندگی خود را دارند توصیه می کنم.
انچه د این کتاب می آموز:
-1 پیشگفتار
-2 پدیده شرطی سازی
-3 آشنایی با پیامهای پنهان
-4 انواع پیامهای پنهان
-5 نهان سازی چیست
-6 پیامهای پنهان در برخی تصاویر
-7 پیامهای پنهان در برخی انیمیشن های مشهور جهان
-8 مبنای طراحی پیامهای پنهان
-9 یادگیری زبان در خواب
-11 کاهش وزن وتناسب اندام زیبا با استفاده از پیامهای پنهان
-11 ثروت وفراوانی ورفاه کامل با استفاده از پیامهای پنهان
-12 طرز فکر میلیونر
-13 ترک سیگار و مواد مخدر با استفاده از پیامهای پنهان
-14 جذب عشق وشریک زندگی با استفاده از پیامهای پنهان
-15 موفقیت در کسب وکارو تجارت وجذب مشتری با استفاده از پیامهای پنهان
-16 رفع استرس ودلهره با استفاده از پیامهای پنهان
-17 امواج ذهنی چیست
-18 استفاده از پیامهای زیر آستانه ای در سینما
-19 انواع امواج ذهنی
-21 تاریخچه امواج ذهنی
-21 استفاده از امواج ذهنی در گروه متال
-22 امواج ذهنی در کمپین تبلیغاتی انتخابات رئیس جمهوری
-23 استفاده از امواج ذهنی در سینما
-24 مواد مخدر شنیداری چیست؟ )هشدار,آگاه باشید(
-25 بیوکنزی چیست؟
-26 براساس قانون جذب ما چه کسانی را جذب میکنیم؟
-27 چاکرا چیست؟
-28 رزونانس شومان چیست؟
-29 چشم سوم یا چشم بصیرت چیست ؟
-31 انرژی های پیرامون بدن ما چیست واز کجا می آیند؟
-31 میدان مغناطیسی وامواج
-32 نماز ومیدان مغناطیسی
-33 مرگ انرژیهای منفی
-34 جذب انرژی های مثبت
-35 آسیبهای تفکرات منفی
-36 چگونه انرژی خود را بالا ببریم
-37 شکر گزاری و سخن پایانی
انسان که روزی افریده شده تا موجودی جادویی باشه حالا تبدیل به تیکه گوشت بی خاصیت
شده که به سختی روز را به شب می رسونه .
شما هم داستانها وافسانهای قدیمی راشنیدید. داستان رستم ,غول چراغ جادو وهرکول
رو,شما هم روزی مبهوت این داستانها شدید ودر رویاهاتون آرزو کردید.
ارزو کردید ای کاش غول چراغ جادو داشتید یا شایدم تو عالم بچگی فکر کردید که واقعا
دارید.
بله دوستان من ,این داستان همه ی ماهاست ,همه ی ما در هر کجای کره خاکی که زندگی
کنیم.
در اعماق وجودمان یه حس مشترک هست یه چیز بخصوص که فریاد می زند ما روزی
موجوداتی
جادویی بودیم . روزی سلطان بودیم وروزی میتونستیم .این فریاد در بچگی قویتر بود.
اماهرچه بزرگتر شدیم ومثلا عاقل تر ,سعی کردیم این صدا رو خفه کنیم یا نشینیده بگیریم
. اما امروز من اینجام ,تا بگم میشه ! میشه به رویاهاتون برسید و مثل قارون ثروتمند بشید
به شما تکنیکی می اموزم که در زمانی کوتاه اثری فوق العاده داره وشماها رو به سرعت
ثروتمند و قدرتمند میکنه ,همون طوری که روزگاری اجداد ما بودند.
اما من پیش از ان چیزهایی به شما میگویم که حاصل "دیدن" است .دیدن بی واسطه,پس
اگر از بی پولی , قرض وبدبختی خسته شده اید .اگر دیگه نمی خواهید کس دیگری هدایت
شما را به عهده بگیرد. تصمیم قاطع ومحکم بگیرید همین حالا , به خود بگویید : تصمیم
میگیرم هرچه را که موسوی صالح بمن می اموزد به کار بندم ومسئولیت کامل این کار
رابه عهده میگیرم . زیرا ثروتمندشدن حق من است واین چیزی است که واقعا می خواهم.
به راحتی می تونی کنترل زندگیت رو به دست بگیری و اون رو هدایتش کنی. و به نظر
من این نهایت
قدرت و بهترین هدیه ای که میشه به یک فرد داد. قدرت خلق زندگی... قدرت کنترل
زندگی...
می دونی این قدرت چی رو بهت میده؟ این قدرت این امکان رو بهت میده که در هر
لحظه از زندگیت
انگشت اشاره ات رو به سمت خودت بگیری... میگی خودم کردم... فرمولش رو یاد
گرفتم، انجامش دادم و
این شد. به همین راحتی! درست عین دو ضربدر دو که میشه چهار... و اگر هم گهگاهی
در زندگیت با
شرایط و اتفاق هایی رو به رو شدی که اوضاع مطابق میل تو نبود، نمیگی تقصر اینه،
امان از مردم... خدا
نخواست... مامانم نذاشت ... پارتی نداشتم که نشد... شرایط بده... اوضاع خرابه...
نه!!!!
تمام دنیا و شرایط بیرونی و آدم های دور و برت رو فراموش می کنی و انگشت اشاره
ات رو می گیری به
سمت خودت... مسئولیت می پذیری... میگی آره... الان اون ثروتی که می خوام رو
ندارم؟ اون رشته ی
دانشگاهی رو ندارم؟ شغل و زندگی ایده آلم رو ندارم؟ اون رابطه ی عاطفی، کسی که
می تونه زندگی
من رو با معنا تر کنه رو ندارم؟ اون شغل به خصوص، اون هدفی که می خوام رو
ندارم؟
قبول... کاملا درسته... در حال حاضر اونها رو ندارم. اما فقط من، مسئول زندگی خودم
هستم، پس حالا
که من مسئول زندگی خودم هستم و این من هستم که زندگی خودم رو خلق می کنم
چگونه می تونم
این شرایط رو تغییر بدم و شرایط ایده آل و مورد نظرم رو خلق کنم؟
و به محض اینکه خودت رو در این موقعیت ذهنی قرار میدی... مسئولیت رو می پذیری
و به جای اینکه گیر
بدی به شرایط و آدم ها، از خودت می پرسی چگونه می تونم تغییرش بدم؟ چگونه می
تونم شرایط ایده
آل و دلخواهم رو ایجاد کنم؟ چگونه این همه پول؟ چگونه اون محبوب؟ چگونه اون
رابطه عاطفی؟ چگونه
اون رشته دانشگاهی؟ چگونه اون شغل؟ و...
به طرز شگفت انگیزی ایده هایی به ذهنت می رسه... پیشنهاد هایی بهت میشه... افرادی
در مسیر
زندگیت قرار می گیرن و خیلی عجیب و غریب اتفاق هایی در زندگیت می افته
از خدا چی خواستی ؟؟؟؟؟
وضع مالیت توپ توپ شه ؟از تنبلی رها شی ؟
به عشقت برسی ؟ خجالت رو بزاری کنار ؟
شوخ طبع و دوست داشتنی باشی ؟شغلی رو که دوست داری به دست بیاری ؟
همیشه سالم و سلامت باشی ؟غم و غصه و افسردگی دست از سرت بردارن ؟
جذاب و دلفریب باشی ؟ عادت های آزار دهنده ات را تغییر بدی ؟
زیبا و خوش چهره باشی ؟خوش تیپیت تو چشم همه باشه ؟
معروف و مشهور شی ؟ایده هاتو عملی کنی ؟

نویسنده:مهندس سید فخرالدین موسوی صالح

پیامهای پنهانی یا سابلیمینال

کل جهان سحر و جادوو لرزش وانرژی است.حاکمان این را می دانند واز این به نفع خود استفاده می کنند.ومردم عادی این را نادرست وجعلی می دانند به این دلیل که انها برنامه ریزی شده اندو به این کار باور دارند..)موسوی صالح

اگرمی خواهیدمهارت های زندگی خود را افزایش دهید مانند خلاقیت –افزایش ثروت تبدیل شدن به والدینی موفق ویا بهبود عزت نفس این کتاب چیزی است که شمابه آن نیاز دارید.

وبه کسانی که در حال تلاش برای رسیدن به اهداف ,اعتماد بنفس ویا ایجادموفقیت در هر زمینه ای از زندگی خود را دارند توصیه می کنم.انچه د این کتاب می آموز:-1 پیشگفتار-2 پدیده شرطی سازی-3 آشنایی با پیامهای پنهان-4 انواع پیامهای پنهان-5 نهان سازی چیست-6 پیامهای پنهان در برخی تصاویر-7 پیامهای پنهان در برخی انیمیشن های مشهور جهان-8 مبنای طراحی پیامهای پنهان-9 یادگیری زبان در خواب-11 کاهش وزن وتناسب اندام زیبا با استفاده از پیامهای پنهان-11 ثروت وفراوانی ورفاه کامل با استفاده از پیامهای پنهان-12 طرز فکر میلیونر-13 ترک سیگار و مواد مخدر با استفاده از پیامهای پنهان-14 جذب عشق وشریک زندگی با استفاده از پیامهای پنهان-15 موفقیت در کسب وکارو تجارت وجذب مشتری با استفاده از پیامهای پنهان-16 رفع استرس ودلهره با استفاده از پیامهای پنهان-17 امواج ذهنی چیست-18 استفاده از پیامهای زیر آستانه ای در سینما-19 انواع امواج ذهنی-21 تاریخچه امواج ذهنی-21 استفاده از امواج ذهنی در گروه متال-22 امواج ذهنی در کمپین تبلیغاتی انتخابات رئیس جمهوری-23 استفاده از امواج ذهنی در سینما-24 مواد مخدر شنیداری چیست؟ )هشدار,آگاه باشید(-25 بیوکنزی چیست؟-26 براساس قانون جذب ما چه کسانی را جذب میکنیم؟-27 چاکرا چیست؟-28 رزونانس شومان چیست؟-29 چشم سوم یا چشم بصیرت چیست ؟-31 انرژی های پیرامون بدن ما چیست واز کجا می آیند؟-31 میدان مغناطیسی وامواج-32 نماز ومیدان مغناطیسی-33 مرگ انرژیهای منفی-34 جذب انرژی های مثبت-35 آسیبهای تفکرات منفی-36 چگونه انرژی خود را بالا ببریم-37 شکر گزاری و سخن پایانی

انسان که روزی افریده شده تا موجودی جادویی باشه حالا تبدیل به تیکه گوشت بی خاصیتشده که به سختی روز را به شب می رسونه .شما هم داستانها وافسانهای قدیمی راشنیدید. داستان رستم ,غول چراغ جادو وهرکولرو,شما هم روزی مبهوت این داستانها شدید ودر رویاهاتون آرزو کردید.ارزو کردید ای کاش غول چراغ جادو داشتید یا شایدم تو عالم بچگی فکر کردید که واقعادارید.بله دوستان من ,این داستان همه ی ماهاست ,همه ی ما در هر کجای کره خاکی که زندگیکنیم.در اعماق وجودمان یه حس مشترک هست یه چیز بخصوص که فریاد می زند ما روزیموجوداتیجادویی بودیم . روزی سلطان بودیم وروزی میتونستیم .این فریاد در بچگی قویتر بود.اماهرچه بزرگتر شدیم ومثلا عاقل تر ,سعی کردیم این صدا رو خفه کنیم یا نشینیده بگیریم. اما امروز من اینجام ,تا بگم میشه ! میشه به رویاهاتون برسید و مثل قارون ثروتمند بشیدبه شما تکنیکی می اموزم که در زمانی کوتاه اثری فوق العاده داره وشماها رو به سرعت ثروتمند و قدرتمند میکنه ,همون طوری که روزگاری اجداد ما بودند.اما من پیش از ان چیزهایی به شما میگویم که حاصل "دیدن" است .

دیدن بی واسطه,پس اگر از بی پولی , قرض وبدبختی خسته شده اید .اگر دیگه نمی خواهید کس دیگری هدایت شما را به عهده بگیرد. تصمیم قاطع ومحکم بگیرید همین حالا , به خود بگویید : تصمیم میگیرم هرچه را که موسوی صالح به من می اموزد به کار بندم ومسئولیت کامل این کاررابه عهده میگیرم . زیرا ثروتمندشدن حق من است واین چیزی است که واقعا می خواهم.به راحتی می تونی کنترل زندگیت رو به دست بگیری و اون رو هدایتش کنی. و به نظرمن این نهایت قدرت و بهترین هدیه ای که میشه به یک فرد داد. قدرت خلق زندگی... قدرت کنترلزندگی...می دونی این قدرت چی رو بهت میده؟ این قدرت این امکان رو بهت میده که در هرلحظه از زندگیت انگشت اشاره ات رو به سمت خودت بگیری... میگی خودم کردم... فرمولش رو یادگرفتم، انجامش دادم واین شد. به همین راحتی! درست عین دو ضربدر دو که میشه چهار...

و اگر هم گهگاهی در زندگیت باشرایط و اتفاق هایی رو به رو شدی که اوضاع مطابق میل تو نبود، نمیگی تقصر اینه،امان از مردم... خدا نخواست... مامانم نذاشت ... پارتی نداشتم که نشد... شرایط بده... اوضاع خرابه...نه!!!!تمام دنیا و شرایط بیرونی و آدم های دور و برت رو فراموش می کنی و انگشت اشارهات رو می گیری به سمت خودت... مسئولیت می پذیری... میگی آره... الان اون ثروتی که می خوام روندارم؟ اون رشته یدانشگاهی رو ندارم؟ شغل و زندگی ایده آلم رو ندارم؟ اون رابطه ی عاطفی، کسی که می تونه زندگی من رو با معنا تر کنه رو ندارم؟ اون شغل به خصوص، اون هدفی که می خوام روندارم؟قبول... کاملا درسته... در حال حاضر اونها رو ندارم. اما فقط من، مسئول زندگی خودمهستم، پس حالاکه من مسئول زندگی خودم هستم و این من هستم که زندگی خودم رو خلق می کنم چگونه می تونم این شرایط رو تغییر بدم و شرایط ایده آل و مورد نظرم رو خلق کنم؟و به محض اینکه خودت رو در این موقعیت ذهنی قرار میدی... مسئولیت رو می پذیری و به جای اینکه گیربدی به شرایط و آدم ها، از خودت می پرسی چگونه می تونم تغییرش بدم؟ چگونه میتونم شرایط ایده آل و دلخواهم رو ایجاد کنم؟ چگونه این همه پول؟ چگونه اون محبوب؟ چگونه اون رابطه عاطفی؟ چگونهاون رشته دانشگاهی؟ چگونه اون شغل؟ و...به طرز شگفت انگیزی ایده هایی به ذهنت می رسه... پیشنهاد هایی بهت میشه... افرادی در مسیرزندگیت قرار می گیرن و خیلی عجیب و غریب اتفاق هایی در زندگیت می افته

از خدا چی خواستی ؟؟؟؟؟وضع مالیت توپ توپ شه ؟از تنبلی رها شی ؟به عشقت برسی ؟ خجالت رو بزاری کنار ؟شوخ طبع و دوست داشتنی باشی ؟شغلی رو که دوست داری به دست بیاری ؟همیشه سالم و سلامت باشی ؟غم و غصه و افسردگی دست از سرت بردارن ؟جذاب و دلفریب باشی ؟ عادت های آزار دهنده ات را تغییر بدی ؟زیبا و خوش چهره باشی ؟خوش تیپیت تو چشم همه باشه ؟معروف و مشهور شی ؟ایده هاتو عملی کنی ؟

دانشمندان غربی با درک این نکته در پی سیاست های کثیف ) ولی متاسفانه کارآمد( دولت

های غربی برای اثر گذاشتن بر نیروهای جوان کشورهای دیگر در فیلم ها، عکس ها،

پوسترها و حتی کارتون های کودکان از این نکته سود می جسته اند و به جای اینکه

مستقیماَ تصویر یا کلمه ای زشت ) این کلمه یا تصویر هرچیزی اعم از فحش، صحنه

های زننده، فرهنگ سازی غلط و ... می تواند باشد( را نشان دهند، آنرا لابه لای انبوهی

از تصاویر دیگر پنهان می کنند و به کودکان و جوانان ما نشان داده و بر فکر آنها اثر می

گذارند.


اعتماد شما سرمایه ما