دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 8 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 9 |
فهرست نویسی در کتابخانه ها 9 ص
فهرست نویسی در کتابخانه ها
فهرست کتا بخانه
سا زما ندهی قا نونمند و نظام یا فته مواد و تولیدات به شیوه الفبایی ویا هر شیوه منطقی دیگر که با اطلاعات توصیفی کوتاه " مانند قیمت " اندازه "رنگ و ......... باشد . اصطلاحا فهرست CATALOG نامیده می شود.
فهرست کتابخانه لیست منظمی است از کتابها و سایر مدارک اطلاعاتی کتابخانه است که اطلاعات تو صیفی اعم از نام نویسنده " عنوان ، ویرایش ، ناشر، تاریخ انتشار و مشخصات ظاهری، موضوع ومحل بایگانی مد رک مورد نظر ذ کر میشود. همانطور که تمام کتاب ، بیانگر اطلاعات درون کتاب است ، فهرست کتابخانه نیز منابع موجود در کتابخانه را نشان میدهد.
البته فهرست کتابخانه فاقد اطلاعات تمام منابع موجود در کتابخانه است ، بعنوان مثال ،اطلاعات مقالات نشریات ادواری درفهرست انعکاس نمی یابد. ولی از طریق نمایه ها قابل بازیابی میباشد . اطلاعات نشریات ادواری نیز در فهرست کتابخانه نمیاید . موادی مانند خرده ها ، گزارشات ، تحقیقات و پژوهش ها و پایان نامه ها و سایر اسناد و مدارک معمولا در برگه دان یافت نمیشوند. بلکه بصورت فهرست کتابی ، کتاب شناسیهای مختلف و یا برگه دان جداگانه در دسترس قرار میگیرند.
انواع فهرست کتابخانه:
فهرستهای کتابخانه همگی اطلاعات یکسانی عرضه می کنند . این اطلاعات مربوط به نویسنده ، عنوان ، مشخصات
انتشاراتی ، تعداد صفحات ، ویژگیهای خاص مانند : تصاویر، کتابنامه، موضوعات . تفاوت آنها د ر نمره ی ارائه اطلاعات و شکل فهرست میباشد .
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 12 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
فصل در بیان ملکه قناعت
قناعت سرافرازد ای مرد هوش سریر طمع بر نیاید ز دوش
ضد صفت حرص ملکه ی قناعت است و این حالتی است از برای نفس که باعث اکتفا کردن آدمی است بقدر حاجت و ضرورت و زحمت نکشیدن در تحصیل فضول از مال و این از جمله ی صفات فاضله و اخلاق حسنه است و همه ی فضائل به آن منوط بلکه راحت در دنیا و آخرت به آن مربوط است وصفت قناعت مرکبی است که آدمی را به مقصد می رساند و وسیله ایست که سعادت ابدی را به جانب آدمی می کشاند زیرا که هر که بقدر ضرورت قناعت نمود و دل را مشغول قدر زیاد نکرد همیشه فارغ البال و مطمئن خاطر است و حواس او جمع و تحصیل آخرت بر او سهل و آسان می گردد و هر که از این صفت محروم و آلوده حرص و طمع و طول امل گشت به دنیا فرو می رود و خاطر او پریشان و کار او متفرق می گردد و با وجود این چگونه می تواند تحصیل آخرت نماید و به درجات اخیار و ابرار رسد.
از حضرت رسول (ص) مرویست که فرمود خوشا به حال کسی که هدایت به دین اسلام یابد و بقدر کفاف به او برسد و قناعت کند و فرمود ای مردمان چندان سعی در طلب دنیا نمی رود مگر اینکه روزی که از برای او مقدر است به وی رسد و در حدیث قدسی وارد است که ای فرزند آدم اگر همه ی دنیا از تو باشد زیاده از قوت تو عاید تو نخواهد شد پس هرگاه من بقدر قوت تو به تو برسانم و حساب او را از دیگری جویم به تو احسان کرده خواهم بود- مرویست که موسی از حق تعالی سئوال کرد که کدام یک از بندگان غنی ترند فرمود هرکدام قانع ترند- حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود که ای فرزند آدم اگر از دنیا آنقدر می خواهی که کفایت تراکند اندک چیز از آن ترا سیر می کندو اگر زیادتر از کفایت می طلبی تمام آنچه در دنیا هست تو را سیر نخواهد کرد و کفایت ترا نخواهد نمود.
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 51 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 44 |
عناصر داستان 44 ص
داستان، امر واقع، و حقیقت
داستان قصهای بر ساخته است. این تعریف حوزههای بسیاری را در بر می گیرد؛ از آن جمله است: دروغهایی که در خانه و خانواده سر هم می کنیم تا خود را از کنجکاوی های آزارنده حفظ کنیم، و لطیفههایی که تصادفاً می شنویم و بعد من باب مکالمة مؤدبانه (یا غیر مؤدبانه) بازگو می کنیم، و نیز آثار ادبی خیالپرورد و بزرگی چون بهشت گمشدة میلتون یا خود کتاب مقدس. بله، می گویم که کتاب مقدس داستان است، اما پیش از آنکه از سر اعتقاد به شکاکیت به رضایت سر بجنبانید، چند کلمة دیگر را هم بخوانید. کتاب مقدس داستان است چون قصة بر ساخته است.
امر واقع و داستان آشنایان قدیماند. هر دو از واژههای لاتین مشتق شدهاند. Fact (امر واقع) از facere – ساختن یا کردن – گرفته شده است. Fiction (داستان) از fingere – ساختن یا شکل دادن. شاید فکر کنید چه کلمات سادهای – چرا که نغمة دیگری از سر تأکید یا عدم تأکید بر آنها بار نشده است. اما اقبال این دو در جهان واژهها به یکسان نبوده است. کار و بار fact (امر واقع) رونق فراوان یافته است. در مکالمات روزمرة ما fact (امر واقع) با ستونهای جامعة زبان یعنی «واقعیت» و «حقیقت» پیوند خورده است. اما fiction (داستان) همنشین موجودات مشکوکی است چون «غیرواقعی بودن» و «دروغ بودن». با این همه، اگر نیک بنگریم. می توانیم ببینیم که نسبت «امر واقع» و «داستان» با «واقعی» و «حقیقی» دقیقاً همانی نیست که به ظاهر می نماید. معنای تحت اللفظی امر واقع هنوز هم در نظر ما «امر رخ داده» است. و داستان هم هرگز معنای «امر ساخته شده» اش را از دست نداده است. اما امور رخ داده یا ساخته شده از چه نظر حقیقت یا واقعیت می یابند؟ امر رخ داده وقتی انجام می گیرد، دیگر وجود واقعی ندارد. ممکن است پیامدهایی داشته باشد، و ممکن است اسنادی وجود داشته باشند دال بر اینکه قبلاً وجود داشته است (مثلاً اسنادی وجود داشته باشند دال بر اینکه قبلاً وجود داشته است (مثلاً جنگ داخلی آمریکا). اما همین که رخ داد
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 129 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
عشق حماسی و حماسهی عشق
فهرست مطالب
عنوان |
صفحه |
پیشگفتار |
2 |
تعریف عشق |
3 |
انواع عشق |
4 |
عشق حقیقی |
5 |
عشق مجازی |
8 |
عوامل عشق |
10 |
عشق در آثار سعدی |
12 |
عشق از دیدگاه حافظ |
14 |
عشق حماسی |
17 |
عشق در ایران باستان |
18 |
حماسه عشق |
21 |
نتیجه |
24 |
منابع و ماخذ |
25 |
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 333 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
عامل رفع مبتدا و خبر
چکیدهی تحقیق
در رابطهی با عامل رفع مبتدا و خبر قولهای فراوانی وجود دارد که ما در اینجا به دو قول اکتفا میکنیم:
کوفیون
کوفیون میگویند: مبتدا خبر را و خبر هم مبتدا را رفع میدهد.
بصریون
بصریون همهی آنها قبول دارند که عامل مبتدا ابتدائیت است ولی در خبر آن اختلاف است:
1ـ ابتدائیت خبر را رفع میدهد
2ـ ابتدائیت و مبتدا با هم خبر را رفع میدهند
3ـ ابتدا مبتدا را و مبتدا هم خبر را رفع میدهد
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه.................................. 1
نظرات کوفیون........................... 1
ـ نظر شیخ انباری در جواب کوفیون........ 2
ـ ایراد به معنای ابتدائیت.............. 2
ـجواب شیخ انباری به کوفیون............. 4
ـ نظر شیخ انباری در رابطه با اینکه مبتدا و خبر همدیگر را رفع میدهند.......................... 4
نظرات بصریون........................... 5
ـ ابتدائیت مبتدا و خبر را رفع میدهد.... 5
ـ ابتدائیت و مبتدا با هم خبر را رفع میدهند 6
ـ ابتدائیت مبتدا را و مبتدا هم خبر را رفع میدهد 6
مقدمه
از آنجا که علم نحو علمی اعتباری است و در غالب موارد به جز استعمالات عرب معیار مشخصی برای صحت قوانین وجود ندارد، از این رو مواردی که تعلیل به شمار میرود و یا به قراردادهای اعتباری تکیه شده است، از طرفی علم نحو بیشتر به دست علمای اهل تسنن رشد و نمو یافته و بع تکمیل رسیده و همین سبب شده تا بعضی از قواعد فقهی آنان مانند استحسان و... وارد علم نحو گردد و روند اختلافنظرها فزونی نهد.